به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، مدیریت اسلامی همان هنر و علم به کارگیری صحیح امکانات در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر است، به نحوی که با موازین اسلامی مغایرت نداشته باشد.
مهندس خلقت، خداوند متعال است که ما را آفریده تا به کمال مورد نظر خود که همان قرب به حق است از طریق و کانال بندگی نائل گردیم. برای رسیدن به این هدف اولا ما را آفریده، ثانیا تمام استعدادهای لازم را در وجود ما جهت رسیدن به کمال قرار داد. ثالثا زمین و زمان را برای انسان خلق کرده است. رابعا پیغمبر و کتاب که آئین نامه زندگی است مبعوث و نازل فرموده است.
حال یک مدیّر خوب و شایسته کسی است که مانند پیغمبر بر اساس دستورات الهی تمام امکانات مادی و معنوی را در راه تربیت اسلامی «یعنی شکوفائی تمام استعدادهای انسان» و به حرکت در آوردن آنان در مسیر بندگی و صراط مستقیم الهی برای رسیدن به مقصود که همان قرب الی الله است به کار گیرد. این رسالتی بسیار مهم است، که بر دوش مدیران کشور نهاده شده تا در حد توان خود این وظیفه سنگین را به مرحله اجرا در آورند و سعادت دنیا و آخرت را تامین نمایند. این مهم تامین نمی گردد مگر در پرتو برنامه ریزی صحیح و دقیق اسلامی که مدیر در کلیات و جزئیات برنامه مورد نظر فکر کند، چنانچه مولا امیر المومنین (ع) فرمود: اما رات الدول انشاء الحیل «پایداری مقام و منصب ها و دولتها مرهون برنامه ریزی و چاره اندیشی آنها است». و نیز فرمود: "التلطف فی الحیلة اجدی من الوسیلة" لطافت و ظرافت در برنامه ریزی مهمتر از داشتن امکانات است.
حضرت علی (ع) در ضرورت مدیریت میفرماید: «مردم از امیر حاکم (مدیر) ناگزیرند، چه خوب و چه بد». همچنین میفرماید: «والی ظالم و غاصب بهتر است از فتنه و آشوبی که تداوم یابد».
امام رضا (ع) نیز میفرماید: «ندیدیم گروهی از مردم و ملتی از ملتها، زندگی بادوام داشته باشند، مگر اینکه سرپرست و قیّم داشتهاند؛ زیرا در امر دین و دنیا، چارهای جز وجود سرپرست و پیشوا نیست».
با توجه به اهمیت موضوع خبرنگار گروه اندیشه گفت و گویی با آیت الله «صمصام الدین قوامی» رییس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی انجام داده است که در ادامه می خوانید.
مدیریت اسلامی چگونه است؟ مدیران در مدیریت اسلامی چگونه تصمیم گیری می کنند؟
مدیریت اسلامی مدیریت جوان گرا است که در حکومت پیامبر گرامی اسلام نیز آن را مشاهده می کنیم. حضرت علی (ع) نیز به جوانان اهمیت می دادند و بسیاری از کارهای مهم را به جوانان می سپردند. اسامه که جوان و کم سن و سال بود، استاندار مکه بود و سفیر پیامبر در مدینه. نباید به جوانان بی اعتماد بود، به عنوان نمونه طالوت که جوان 17 ساله ای بود، امیر لشکر شد و این نشان می دهد که نیروی جوانی نیروی اجرایی، کوشا، پر انگیزه و آینده دار است.
کارهای اجرا در حد وزارت، استانداری، فرمانداری و سایر بخش ها را می توانیم به جوانان واگذار کنیم به طوری که در طرح جدیدی که در محلات در حال اجرا است. در قالب این طرح موضوع محله یاری مطرح می شود و از میان جوانان محله مدیر محله انتخاب می شود که به عنوان مجری در راستای بهبود کیفیت زندگی در محلات فعالیت می کنند. از بین این جوانان می توانیم به مرور زمان نیروهای مستعد و توانمند را شناسایی کنیم تا به آنها در مراتب بالاتر مسئولیت بسپاریم چرا که جوانان منبع انرژی و آینده ساز هستند.
چرا باید جوانگرایی در مدیریت اسلامی مورد توجه و تاکید باشد؟
جوانان قدرت اجرایی بهتری دارند، بنابراین باید زمینه و فرصت لازم را به آنها بدهیم تا بتوانند با توانایی و دانایی، تخصص و نیروی جوانی در عرصه های خدمت به مردم فعالیت کنند. همان طور که می دانید مدیریت پیامبر گرامی اسلام مبتنی بر جوانان بود و ایشان می فرمایند وقتی مبعوث شدم، جوانان با من هم پیمان شدند و افراد دیگر محافظه کار بودند و حاضر نبودند تغییراتی انجام دهند اما جوانان به من گرایش پیدا کردند و این نکته ای است که قرآن هم از آن حمایت می کند؛ به عنوان نمونه می توانیم بگوییم طالوت از طرف پیامبر اسلام و به خواست مردم فرمانده لشکر شد و این یعنی مردم سالاری دینی در حالی که پیامبر (ص) می توانست فرد دیگری را معرفی کند اما به خواست مردم عمل کرد.
در آیات قرآن و سیره اهل بیت (ع) و از نظر عقلایی هم همین طور است که به نیروهای جوان اهمیت می دهند و به عبارتی هم عقلا هم سیره معصومین و قرآن کریم با جوان گرایی است. امام راحل در 79 سالگی و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی کابینه ای را که تشکیل دادند به اعتراف همه جهانیان کابینه جوانی بود و به عنوان مثال آقای ولایتی 28 ساله، آقای محمد جواد لاریجانی 29 ساله، آقای تندگویان وزیر نفت 29 ساله بود و سایر افرادی که در دولت پست گرفتند، همه نیروی جوان بودند. شهید رجایی نیز به عنوان رییس جمهور انتخاب شد، کابینه بسیار جوانی را ایجاد کرد و حتی سفرای اعزامی به سایر کشورها نیز از میان جوانان انتخاب شدند. خاصیت اول انقلاب این بود که همه نیروی جوان و پای کار بودند. جوان گرایی یک سیره بسیار مطلوب است و امروز نیز رییس جمهور تا حدودی جوان گرایی را رعایت کرده اند.
جوانان در کنار تجربه و سابقه ای که کسب می کنند، می توانند به بالندگی دست یابند و بتوانیم به آنها مسئولیت های خطیرتری را واگذار کنیم. اعتماد به جوان و واگذاری امور و زمینه سازی رشد و تعالی جوان می تواند در بهبود شرایط و کیفیت خدمت رسانی موثر باشد.
در شرایط حاضر چگونه باید از ظرفیت جوانان متعهد و متخصص در مدیریت کشور استفاده کرد؟
امروز باید مسئولان و متولیان امر به کادرسازی توجه داشته باشند. با سپردن مسئولیت به جوانان در رده های پایین می توانند آغازی برای اعتماد به نسل جوان باشند. می توان این کار از مدیریت محلات آغاز کرد و جوان با کسب تجربه می تواند به رشد و بالندگی برسد و به مرور زمان در منصب های مختلف قرار بگیرد. در این صورت است که کادرسازی عمیق رخ می دهد چرا که مدیر و مسئولی روی کار می آید که به ترتیب مدارج مدیریتی را طی کرده است و در همه سطوح حضور داشته و تجربیات و دانش کافی را کسب کرده است.
جوان گرایی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب چه جایگاهی دارد؟
جوان گرایی مدیریت اسلامی با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشته باشیم. مدیران جوان جامعه اسلامی باید مولفه های خاصی داشته باشند تا اهداف بیانیه گام دوم انقلاب در راستای تمدن سازی محقق شود البته باید به این نکته نیز توجه داشت که بسیاری موی سیاه و عقل پیر دارند و چه بسا بسیاری موی سپید و عقل جوان و پخته عمل می کنند؛ بنابراین باید افرادی به عنوان مدیر انتخاب شوند که هیجانات و احساسات خود را بتوانند مدیریت کنند. برخی جوانان بسیار رشید و پخته عمل می کنند و حتی می توانند کارهای اقتصادی و سیاسی انجام دهند و رشد در آنها وجود دارد.
در آیه ۶ سوره نساء «وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا ۚ وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا؛ یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آنگاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید، و به اسراف و عجله مال آنها را حیف و میل مکنید بدین اندیشه که مبادا بزرگ شوند (و اموالشان را از شما بگیرند). و هر کس (از اولیاء یتیم) داراست (از تصرف در مال او) خودداری کند، و هر که فقیر است (در مقابل نگهبانی او از مال یتیم) به قدر متعارف ارتزاق کند، پس آنگاه که مالشان را به آنها رد کردید باید بر ردّ مال بر آنها گواه گیرید، و گواهی خدا برای محاسبه خلق کافی است.» خداوند در این آیه به این موضوع اشاره کرده است که رشد و بلوغ باید در کنار هم باشد، همان طور که گاهی کسی بلوغ تکلیفی و جنسی پیدا می کند اما به بلوغ اجتماعی نرسیده است. مدیران جوانی داریم که می توانند مدیریت، تدبیر و آینده نگری کنند و تصمیمات خوبی اتخاذ کنند.
در انتخاب مدیران در قالب تحقق بیانیه گام دوم انقلاب و تمدن سازی به چه مولفه هایی باید توجه داشت؟
برای تمدن سازی باید یک سری تست ها بگیریم. استعدادشناسی، شخصیت شناسی و مهارت شناسی از جمله مواردی است که باید در انتخاب مدیران در قالب تحقق بیانیه گام دوم انقلاب و تمدن سازی مورد توجه قرار بگیرد. نیروهای تمدن ساز باید یک سری ویژگی هایی داشته باشند که از آن جمله می توان به آینده نگری، آینده پژوهی و مدیریت آینده قوی، مدیریت زمان، زمان شناسی و اداره بهینه زمان اشاره کرد. همچنین مسئله شناسی و حل مسئله و قدرت تصمیم گیری موارد دیگری است که باید مورد تاکید باشند.
منظور از جوان گرایی به طور مطلق مورد نظر ما نیست بلکه باید جوانانی با ویژگی های خاص شناسایی شوند و این سوال مطرح است که چگونه باید مدیران جوان شناسایی شوند؟ شناسایی مدیران جوان مورد نظر باید به وسیله انواع روش ها انجام شود. شجاعت یکی از ویژگی های این مدیران است. مقهور مشکلات نمی شوند و قاهر بر مشکلات هستند.
تمدن سازی مولفه هایی دارد و باید تک تک آنها شناسایی شوند. جامعه، بحث علوم رفتاری، منابع انسانی، آمایش سرزمینی و تاریخ از جمله مولفه هایی است که باید در تمدن سازی مورد توجه قرار گیرند. آینده نگری، گذشته شناسی و زمان حال برای تمدن سازی باید در اولویت قرار بگیرد. مجموعه مهارت ها و دانش ها، دانایی و دانشمندی به همراه یک سری تاریخ شناسی، گذشته شناسی و آینده نگری لازم است.
در تمدن هم مشخص است چه باید کرد. تمدن نوین در جهان معاصر که جهان اعجاب آوری است و به سرعت همه چیز در آن تغییر می کند، انسان باید بتواند با تغییرات هماهنگ باشد. باید موج سوار باشیم نه در امواج غرق شویم. کسی که می خواهد در بیانیه گام دوم انقلاب پرچمدار باشد باید ذو ابعاد باشد مثل حاج قاسم سلیمانی که اسلام و ولایت را درک کرده بود و رفتارش ارزشی بود. مکتب حاج قاسم می تواند یک مکتب تمدن ساز باشد.
می توانیم شهید حاج قاسم سلیمانی را مورد واکاوی قرار دهیم و این الگو را تکثیر کنیم و حاج قاسم هایی را از داخل آن بیرون بیاوریم.
نظر شما