حجت الاسلام «ابوالفضل ساجدی« عضوهیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به رفاقت اسلام با دانش و اندیشه گفت: پایه های دین اسلام بر عقل بنا شده و خداوند از ما خواسته است که پایه های دین را بر عقل مستحکم کنیم و ما را تشویق به پرستش نموده است.
وی در ادامه تصریح کرد: افرادی هم که در دنیا به اسلام گرویدند آشکارا در بیانات خود گفتند، مثلا «گوته» شاعر و نویسنده آلمانی می گوید: سالیان درازی کشیشان از خدا بی خبر ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده اش دور نگه داشتند، سپس می گوید: نزدیک است این کتاب (قرآن) وصف ناپذیر، عالم را به خود جلب کند، تاثیر عمیقی در علم و دانش جهان بگذارد و در نتیجه جهان مدار گردد، یعنی ظرفیت دین مبین اسلام را می بیند.
حجت الاسلام ساجدی بیان کرد: نهج البلاغه در مورد فرستادن دین خداوند می فرماید: ما دین را فرستادیم تا دفائن عقول را استخراج کنیم، در واقع یکی از رسالت ها و اهداف انبیاء شکوفا ساختن و استخراج دفینه های عقل بشر است. عقل و فطرت مانند معدن و منبعی است که ذخایر فراوان و گنجینه های زیاد در آن نهفته است و چون گفته های انبیا همواره مطابق عقل، منطق، فطرت و وجدان است و باعث شکوفایی عقل می شود.
عضوهیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه ظرفیت های معرفتی انسان بسیار زیاد است، افزود: علاوه بر اینکه اسلام ما را تشویق به فهمیدن، تحقیق کردن و کاوش بر طبیعت می کند تا با مسلط شدن بر آن بر رشد و تعالی خود بیافزاییم، توصیه می کند که شما از خداوند هم جهت بهتر فهمیدن استمداد بجویید.
وی اظهار کرد: طب و فلسفه «ابو علی سینا» در دنیا معروف است و از همه کتاب های ایشان در جهان غرب استفاده می شود. این دانشمند بزرگوار می گوید: من وقتی در تحقیقات علمی خود با مشکلی مواجه می شدم دو رکعت نماز می خواندم و از خداوند طلب مسئالت می نمودم تا مشکلم حل می شد یا «ملاصدرا» که از جمله فیلسوفان برجسته جهان به شمار می رود، گفته است وقتی در پژوهش های خود با مسایلی روبرو می شدم به زیارت حضرت معصومه (س) می رفتم و با توسل به این بانوی بزرگوار مشکلم برطرف می شد.
حجت الاسلام ساجدی با اشاره به این مطلب دین ستیزان که می گویند: ما در معنویت نیازی به دین نداریم ،چون معنویت اسلام مبتنی بر پذیرش خداوند و توحید است و این خدا، خدای جنگ و خشونت (بندگان را به جهنم می برد) است اظهار کرد: پاسخ این است که اگر شما طرفدار کانت هستید، کانت خداوند را قبول دارد و معتقد است ما نمی توانیم اخلاق و فضیلت را بدون وجود خداوند تجزیه و تحلیل کنیم و لذا پروردگار را مقون اندیشه و ضامن نظام اخلاقی می داند، هر چند کانت در بعد نظری این مساله ایرادی مطرح می کند ولی در بعد عملی خداوند را اثبات می کند و با برهان عقلی اخلاقی معروف خود، وجود خداوند را می پذیرد و می گوید: خداوند همان خیر اعلایی است که باید به سمتش حرکت کنیم، چون تا این موجود اعلایی وجود نداشته باشد، اخلاق معنایی نخواهد داشت.
نظر شما