خبرگزاری شبستان-خراسان شمالی؛ روز سه شنبه با حضور باشکوه مردم ولایت مدار شهرستان شیروان، مسئولان، خانواده شهدا و دانش آموزان، پیکر سرباز گمنام امام زمان(عج) ارتش شهید ستوان یکم اطلاعات امیر حسین میرزایی در شهرستان شیروان تشییع و در گلزار شهدای شهر زیارت به خاک سپرده شد.
صدای گریههای زیر لب مادر و پدر و خانواده و آشنایان امیرحسین می آید، تعداد جمعیت به قدری بالاست و از سویی صدای نوحه و عزاداری نمی میگذارد که صدایشان زیاد شنیده شود، میدان انقلاب شیروان کنار مسجد جامع شهر را کمکم افراد آشنا، مسئولان و تمام اقشار مردم شلوغ میکنند.
آری برای آخرین لحظه دیدار و خداحافظی با شهید بزرگوار آمده اند از پیر و جوان و زن و مرد همه در ماتم گرفته و عزای امیرحسین را با شیوه، فریاد و گریه در صورت های خود که زیر چادرهای مشکلی پوشیده شده نمایش می دهند.
آمبولانس آمده است. مردم کنار آمبولانس تجمع کرده و صدای شیون و گریه همه جا را فراگرفته،زانو سست می کند. دیدار آخر است «این گل پرپر ماست. هدیه به رهبر ماست» زمزمه تشییع کنندگان پیکر است.
خانواده، دوستان و آشنایان نزدیک کنار تابوتند، داغ دیدهاند، درد کشیدهاند، این گلپرپر را امیدی برای آینده میدانستند، صدایی لابه لای خانمها می شنوم: « پسرم… عزیزم.» مادرش بالای سر فرزند شهیدش نشسته و گریه میکند، این آخرین وداع را چگونه بگذراند؟ مگر میشود وداع مادر از فرزند به سادگی بگذرد.
زن جوانی بیصدا و مظلوم سر و دستش را روی تابوت گذاشته است. یواشکی با پیکر شهید درد دل می کند. صورتش از اشک خیس اشک و از گریه سرخ است، زنی دیگر پسر ده سالهاش را یک سمتش دارد و دختر ۴ ساله را در آغوشش، فشار جمعیت به سمت تابوت زیاد است و هر لحظه به تعداد جمعیت افزوده می شود.
تابوت را سمت چهار ره دفاع مقدس میبرند، مادر شهید بیقرار است، نزدیکان او را به آغوش میکشند، آرامش میکند و به او قول میدهند در حمزه رضا(ع) فرصت دیدار نهایی و خداحافظی را به اوخواهند داد.
جمعیت از کوچه پس کوچه های داخل خیابان امام خمینی آمدند و صدای گریه بلند است. زیارت عاشورا آغاز میشود که فضای حاکم بر مراسم را آرامتر میکند.
چندین خانم کنناری ایستاده و در آغوش همدیگر گریه میکردند، اشک امانشان نمیداد، چشمها چنان پف کرده بود که گویا مشابه همین داغ را پیشتر دیدند، لحظه دردناک و غم آوری بود گریه امانشان نمیداد، در تمام طول زیارت عاشورا گریه میکردند، مبهوت بودند و کاملاً ناباورانه داشتندکه جوانی به این کم سن و سالی پر از شجاعت و دلیری در یک تابوت آرمیده است.
«نسیمی جان فزا میآید، بوی کرب و بلا میآید.» جمعیت با همین صدا تابوت را به سمت آمبولانس که به سمت پل کشاورزان می رود مشایعت میکنند.
کنار کوچه یکی از همسایه هایشان را دیدم، چشمان قرمزش میگفت که گریه کرده و حزن سنگینی در دل دارد. میگفت: «ایشان پسر سنگین، باوقار و متینی بود وقتی خبر شهادتش را شنیدیم خیلی غصه خوردم، من خیلی ایشان را ندیدم اما همسرم از هر حیث از او تعریف می کرد، چقدر مودب بودند، اصلاً فکرش را نمی کردیم، خبر شهادتش شوک بزرگی به همه وارد کرده است.
سرباز گمنام امام زمان(عج) ارتش شهید ستوان یکم اطلاعات امیر حسین میرزایی متولد سال 76 از یگان گروه اطلاعات رزمی جنوب شرق در 19 اسفندماه امسال در محل سیستان و بلوچستان به درجه رفیع شهادت نائل شد.
عصر روز دوشنبه ۲۲ اسفندماه هم، شیروان میزبان استقبال از پیکر سرباز گمنام امام زمان(عج) شهید ستوان یکم اطلاعات «امیر حسین میرزایی» بود که مراسم وداع با حضور گسترده و پرشور مردم، مسئولان استانی و شهرستانی، خانواده شهدا و سایر اقشار در محل مسجد جامع این شهرستان برگزار شد.
مردم شهید پرور این شهرستان بار اولشان نیست که در دفاع از وطن و مردم و امنیت جان دادهاند؛ حکایت جوانان این استان و شهرستان روایتی طولانی از فداکاری و ایثار است، از روزهای انقلاب و دفاع مقدس تا دفاع از حریم وطن و امنیت.
نظر شما