به گزارش خبرگزاری شبستان؛ جلسه چهل و هفتم درس اخلاقِ آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب گرانقدر آداب نماز امام خمینی با حضور شاگردان و علاقهمندان به معارف الهی برگزار شد. استاد حوزه در ادامه سلسله جلسات اخلاقی در شرح و توضیح کتاب آداب الصلاه حضرت امام خمینی (رض) به ذکر فضائل قرائت سوره توحید از برخی مصادر روایتی پرداخت.
روایت اول- در کتاب فضل القران شیخ کلینی در روایتی از حضرت امام صادق (ع) درباره پاداش عظيم تلاوت مكرر سوره توحيد آمده است: وقتى كه سعد بن معاذ یکی از صحابی رسول خدا از دنيا رفت، پيامبر (ص) بر جنازهاش نماز خواند و فرمود: هفتاد هزار فرشته كه جبرئيل نيز همراهشان بود، آمدند و بر جنازه سعد نماز خواندند، من به جبرئيل گفتم: سعد به چه علت داراى اين مقام شد كه شما همراه آن همه فرشته آمديد و بر جنازهاش نماز خوانديد؟ جبرئيل در پاسخ فرمود: بقراءته قل هو اللّٰه أحد قائما و قاعدا و راكبا و ماشيا و ذاهبا و جائيا؛ به خاطر اينكه او، سوره توحيد(قل هو الله احد) را در همه وقت، ايستاده، نشسته، سواره، پياده، هنگام رفت و برگشت مىخواند. یعنی با این سوره انس داشت و در جمیع احوال به قرائت آن مداومت داشت. این سوره، نورانیت بسیار زیادی دارد و میتوان از مفهوم و معنای آن بسیار الهام گرفت و معنویت خود را تقویت نمود.
روایت دوم- در روایتی از حضرت امام صادق (ع) در موسوعه کافی کلینی آمده: پیامبر(ص) فرمود: «هرکس سوره توحید را یک مرتبه بخواند، گویی یک سومِ قرآن را خوانده است و هرکس دو مرتبه بخواند، گویی دو سومِ قرآن را خوانده است و هرکس سه مرتبه آن را بخواند، گویی همه قرآن را خوانده است».
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که ثواب تلاوت سوره کافرون برابر با تلاوت یک چهارم قرآن است.
روایت سوم- در روایتی از امام باقر (ع) در کافی شریف آمده است: هرکس سوره توحید را یک بار بخواند بر او مبارک باشد و برکت به او داده شود و هرکس دو بار بخواند، خودش و خاندانش برکت یابند و هرکس سه بار بخواند، خودش و خاندانش و همسایگانش برکت یابند، و هرکس دوازده بار بخواند، خداوند برایش دوازده قصر در بهشت بنا کند و نگهبانان بهشت گویند: برویم قصرهای فلان برادرمان را تماشا کنیم، و هرکس صد بار بخواند، گناهان ۲۵ سال او بجز خونهایی که به ناحق ریخته و مالهایی که به ناحق خورده، آمرزیده شود، و هرکس چهارصد بار بخواند، اجر چهارصد شهید را دارد، و هرکس در یک شبانه روز هزار بار بخواند، نمیرد تا جایگاه خویش را در بهشت ببیند یا به او نشان داده شود.
استاد اخلاق و عرفان در شرح برخی از کلمات سوره توحید با استناد به برخی از روایات گفت: الله اسم مبارک حضرت احدیت و مستجمع جمیع صفات کمال است. حضرت امام باقر (ع) در معنی کلمه «الله» میفرمایند: معنای الله آن معبودی است که خلق از درک حقیقت و ذاتش و از احاطه یافتن به کیفیت ذاتش متحیر هستند.
وی افزود: «احد» به مفهوم فرد و یکتاست. «احد» و «واحد» به یک معنا هستند؛ و مقصود همان یکتایی خداوندست که نظیری برایش نیست.
استاد حوزه گفت: «کفو» در آیه «لم یکن له کفوا»، یعنی نظیر، شبیه و همتایی برای خداوند نیست. توحید اقرار به وحدت اوست و «واحد» عبارت از متباینی است که از چیزی منبعث نشود و با چیزی متحد نشود. به همین دلیل واحد و احد جزء اعداد نیستند؛ یعنی خدای منفرد، یکتاست که دومی، سومی و ... ندارد. احدیت خداوند به معنای آن واحد عددی نیست؛ بلکه مقصود، فردی است که دومی ندارد. «الله» در آیه «الله احد»، آن معبودی است که خلق از درک حقیقت و ذاتش و از احاطه یافتن به کیفیت ذاتش متحیرند؛ و «احد» یعنی او در خدایی یکتاست و از صفات خلقش متعالی است.
وی افزود: حضرت امام روایاتی را از حضرت امام باقر (ع) راجع به معنای «صمد» نقل فرمودهاند. «صمد» آن چیزی است که جوف ندارد و آقایی او به منتها رسیده است. صمد یعنی او نمیخورد، نمیآشامد و نمیخوابد. صمد آن چیز دائمی است که همیشه بوده و خواهد بود.
استاد کمیلی گفت: در روایت دیگری از امام باقر (علیه السلام) به نقل از محمد بن حنفیه آمده: «صمد» کسی است که قائم به نفس و غنی از غیر است. «صمد» متعالی از کون و فسادست و موصوف به تغایر نیست.
وی تصریح کرد: صمدیت خداوند یک قدرت بزرگی است که بر همه چیز احاطه دارد و دسترسی به ذات و کنه ذاتش یک امر محالی است؛ چون محاط، هیچوقت محیط نمیشود. همه شما در زیر این سقف نشستهاید و سقف در بالای سرتان قرار دارد. این سقف تا زمانی که سقف است در بالا قرار دارد و تا زمانی که روی زمین قرار دارید، سقف بر شما احاطه دارد. چیزی که مورد احاطه واقع شده هیچوقت نمیتواند محیط قرار بگیرد.
وی افزود: تا وقتیکه انسان تحت خلقت، عظمت و صفات پروردگار است او یک مرتبه بلکه مراتبی بالاتر از ماست و چگونه میتوان به اصل حقیقت این ذات احاطه یافت؟ اگر گفته شود که میتوان به حقیقت مطلقه و حقیقت توحیدی دست یافت آن وقت دیگر خدای محیطی در کار نخواهد بود.
آیت الله کمیلی گفت: وقتی یک سالک وارد درونش شود و نفس را از رذایل، تطهیر و به فضایل متصف نماید و قابلیتی در او ایجاد شود آن وقت از آن حقیقت فطریۀ الهیۀ مطلقه، انوار و تجلیاتی را در خودش احساس خواهد نمود و این راه برای همه باز است. خداوند در قرآن میفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» و این یک امر فطری است. و در روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده است: «کُلُّ مَولُود یولَدُ علَی الفِطرة و ابَواهُ یُهَوِّدَانِهُ و یُنَصِّرانِهُ». این فطرت در عالم ازل و ابد دست نخورده و پاک بود لذا وقتی از او پرسش شد «الست بربکم»؟ پاسخ داد: بلی. اما وقتی وارد این دنیا شد و به مسائل دنیوی و محبت دنیا آلوده گشت آن «بلی» را فراموش میکند. لذا مشاهده میشود که گاهی به دین اسلام نیست و به دین ادیان دیگر است و یا اگر به دین اسلام است آن فطرت در وجودش خمود شده و رکود یافته و دیگر حالتی از آن جلوهها در درونش نیست؛ چون به اخلاق رذیله و محبت دنیا آلوده شده و آن طهارت در وجودش نیست.
وی افزود: انسان میتواند خودش را از تمام آلودگیها، گرد و غبارها، حجابها و رذائل تطهیر نماید. این مطلب نیازمند معرفت نفس است و معرفت نفس مقدمهای بر معرفت الله است و این همان راه سیر و سلوک الی الله است. راه افرادی که در این مسائل تفکر و غور میکنند؛ استاد دارند؛ مقید به آداب سیر و سلوک بوده و اهل مراقبه هستند.
استاد حوزه درباره حرمت ماههای حرام گفت: ماههای ذیالقعده، ذیالحجه، محرم و رجب ماههای حرام هستند و پیامبر گرامی اسلام (ص) در این ماهها جنگ نمیکردند و اگر توافقی با دشمن بود آتشبس داشتند. ماه ذیالقعده الحرام مراقبات و آداب خاصی دارد و اهل مراقبه مقید هستند که در روزهای یکشنبه این ماه شریف غسل توبه، نماز روز یکشنبه و اذکار و دعای وارد شده بعد از این نماز را انجام دهند.
استاد اخلاق و حوزه گفت: بالاخره یک روزی، تمام مراقبات نتیجه میدهد. مگر میشود انسان، عملی را خالصانه انجام دهد و هیچ اثری از آن عمل در وجودش ایجاد نشود. در اثر انجام همین اعمال سلوکی استحبابی یک قدرتی از معنویت در وجود انسان سالک پیدا میشود و راه برایش هموار میشود. و اگر خداوند خلوص انسان را ببیند حتماً کمکش خواهد نمود. مثلاً استاد را با حجت الهی بر سر راهش قرار میدهد. این حجت الهی ممکن است از طریق رؤیای صادقه یا مسائل دیگری باشد که برای انسان سالک پیش میآید و موفق به یافتن استاد میشود. و اگر این استاد به عنوان یک استاد راهنما از انسان دستگیری نماید توفیقات بسیاری نصیبش شده و بسیار موفق میشود. از طرفی استاد، شاگردان دیگری هم دارد. کسیکه وارد این راه میشود با شاگردان دیگر نیز رفاقت پیدا میکند و آنها رفیق سلوکیاش میشوند. لذا سالک میتواند با کمک گرفتن از استاد و رفیق سلوکیاش بهتدریج در این راه پیش برود.
استاد عرفان گفت: در ایام تحصیل در حوزه علمیه نجف خدمت مرحوم آیت الله قوچانی (رض)، وصی آیت الله قاضی(رض) میرسیدم. یک روز فرمودند در کربلا سیدی به نام آقای سید هاشم حداد (رض) است؛ به خدمت ایشان برسید و از وجودشان بهرهمند شوید. الحمدلله توفیقی حاصل شد و به توصیه ایشان به کربلا رفتم و اکنون نیز همین راهی را که رفتهایم برای شما عرضه میداریم. انشاءالله که این توفیقات شامل حال همگی شود.
نظر شما