خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زهرا مهرور- آفتاب امامت از هر افق که سر برزند آفتاب است. نور و درخشش آن چشمها را خیره میسازد. گرما و تابش آن حیاتبخش و زندگیساز است. هیچ برگی بیپرورش سر انگشت شعاعش زندگی نمیتواند و هیچ شاخی بی بهره از تابش مهربانش باری نمیآورد. روز یازدهم ماه ذیقعده سال ۱۴۸ هجری در مدینه و در خانه امام موسی بن جعفر علیه السلام، فرزندی چشم به جهان گشود که بعد از پدر، تاریخساز صحنه ایمان و علم و امامت شد. او را «علی» نامیدند و به «رضا» معروف شد.
امروز سالروز میلاد با سعادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است. برکت وجود حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام در سرزمین ما و حضور معنوی ایشان در سرتاسر کشور و در دل آحاد مردم ما آشکار است. امام هشتم علیه الصلاة و السلام ولینعمت معنوی و فکری و مادی ملت ایران است. به همین مناسبت و برای آشنایی بیشتر با امام رضا علیه السلام و اهمیت زیارت امام مهربانیها با حجت الاسلام هابیل خسروی، استاد حوزه و مشاور علمی مدیر حوزه علمیه خراسان جنوبی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
۱- چرا لقب «رضا» فقط به امام هشتم علیهالسلام داده شده است؟ آیا دلیل و منبع موثقی در روایتها و ماجراهای تاریخی درباره این لقب ایشان وجود دارد که معرف نوع زندگی آن حضرت باشد؟ اوصاف و القابی که برای یک فرد انتخاب میشود و به آن شهرت مییابد، گاهی بهخاطر برجستگی آن صفت در شخصیت و زندگی فرد است و گاهی به خاطر اتفاقی است که در زندگی فرد افتاده و در اذهان باقی مانده است، حتی برخی صفتها که به عنوان نام فرد انتخاب میشود ممکن است اصلاً تناسبی وجود نداشته باشد و به صورت اتفاقی انتخاب شده باشد و چه بسا ممکن است دلایل متعدد دیگری داشته باشد که در طول زمان به فراموشی سپرده شود و اصلاً مورد سؤال هم قرار نگیرد.
القابی که برای ائمه بزرگوار علیهمالسلام هم ذکر شده، به همین صورت است یعنی بیانگر جنبهای از شخصیت و مقام ایشان است که برجستگی ویژهای داشته و درک آن برای مردم ملموستر است، مانند لقب «عالم آل محمد» برای امام رضا علیهالسلام چون ایشان در عصری زندگی میکردند که مباحثات و نشستها و مناظرههای علمی بسیار پررونق بود و حضور امام رضا علیهالسلام در این مناظرات و پاسخگویی به سؤالات علمی مختلف، این جنبه شخصیت ایشان را برجستهتر کرده بود و درک مقام علمی ایشان برای مردم ملموستر بود یا امام کاظم علیهالسلام در دورانی میزیستند که بسیار از دست دشمنان خود شکنجه و ظلم دیدند اما تحمل کردند و هیچگاه کسی از آن حضرت، حتی یک كلمه سخن خشمآمیز نشنید لذا لقـب مـشهور آن امام بزرگوار، كـاظـم اسـت یـعنى خاموش و فرو برنده خشم.
گاهی هم القاب ائمه معصومین علیهمالسلام نشانگر اتفاقی خاص و تأثیرگذار در زندگی آن بزرگواران است مانند لقب «شهید» و «سیدالشهداء» که به خاطر عظمت حادثه عاشورا و سرنوشت غمبار حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به ایشان داده شده است. درباره لقب «رضا» برای این امام هشتم علیهالسلام هم گویا در زمان حیات ایشان یا کمی بعد از آن سوء استفادهای صورت گرفته بود که اصحاب امام علیهالسلام برای رفع آن شبهه، این سؤال را مطرح و گزارش کردهاند تا زمینه سوء استفاده از بین برود.
روایتی از امام جواد علیهالسلام نقل شده که راوی میپرسد: گروهی از مخالفین شما گمان میکنند که لقب رضا را مأمون برای پدر شما انتخاب کرده است به دلیل اینکه ایشان به ولایتهدی مأمون رضایت داده است، [آیا این سخن درست است؟] امام علیهالسلام فرمودند: به خدا قسم دروغ گفتهاند و سخن نابجایی بر زبان راندهاند؛ بلکه خدای تبارک و تعالی او را رضا نامید چون مورد رضایت خداوند در آسمان و مورد پسند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان بعد از او علیهمالسلام در زمین بود. آن شخص پرسید: «مگر بقیه اجداد شما مورد پسند خدا و رسول او نبودند؟!» امام جواد علیهالسلام هم فرمود: «همین طور است. اما فقط پدرم رضا شد به این علت که جمع دوست و دشمن او را پسندیدند و همگی از او راضی بودند.» (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۹، ص۴)
۲- ما امام رضا علیهالسلام را به عنوان امام رئوف میشناسیم؛ مهربانی عامه ایشان از کجا نشأت گرفته است؟ رأفت اوج مهربانی است و درجهای بالاتر از رحمت است. برای اینکه تفاوت بین رحمت و رأفت روشن شود به این مثال دقت کنید. کودکی بیمار است و برای درمان باید جراحی شود؛ پزشک معالج میداند که درد و ناراحتی ناشی از این جراحی برای کودک آزاردهنده است اما چون این مصلحت این ناراحتی و بهبودی که بعد از آن حاصل میشود را میداند بدون هیچ دلهره و نگرانی و استرسی جراحی را انجام میدهد؛ کار این پزشک از روی رحمت نسبت به کودکِ بیمار است؛ اما فرض کنید که پزشک، مادر کودک باشد، با اینکه میداند جراحی لازم است و تحمل دردهای ناشی از جراحی هم برای بهبود فرزند بیمارش ضروری است اما در عین حال دلش نمیآید که تیغ جراحی را بر بدن کودک بیمارش بگذارد و چهبسا با اینکه میتواند این کار را انجام دهد اما از پزشک دیگری بخواهد که جراحی را انجام دهد. این دلهره و نگرانی و استرس مادر از روی رأفت او به فرزند است.
بنابراین انسان رئوف کسی است که حتی کوچکترین درد و رنجی را در طرف مقابل خود نمیتواند تحمل کند. وقتی میگوییم خدای متعال رئوف است یعنی اگر چه ممکن است به خاطر خطای بنده، یا برای مصلحتی بزرگتر، آلام و دردهایی را برای بندهاش در نظر بگیرد اما اصلاً نمیخواهد که بندهاش این آلام و دردها را تحمل کند. همه اهل بیت علیهمالسلام هم از باب اینکه تجلی رأفت حضرت حق هستند، چنین حالتی نسبت به بندگان الهی دارند، ولی این رأفت و مهرورزی در وجود امام هشتم علیهالسلام بروز و ظهور بیشتری دارد و به تعبیر برخی از بزرگان وقتی انسان وارد حرم رضوی میشود، از در و دیوار آن رأفت میبارد چون امام رضا علیهالسلام در زمان حیات مبارک خویش، مظهر عشق و محبت نسبت به مردم بودند و این رأفت و عاطفه و مهربانی در تکتک زوایای زندگی و برخورد ایشان با بندگان خدا به روشنی مشهود بود و بعد از حیات مبارک هم همین رأفت و رحمت برای زائران و شیفتگان آن حضرت در جایجای جهان استمرار دارد و در قیامت هم چنین خواهد بود چون خود آن حضرت فرمودند: «مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی وَ شُطُونِ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثِ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَان» (ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۳۰۴) هر کس مرا با وجود دوری خانهام زیارت کند روز قیامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از وحشتهای آنجا رهایش سازم: هنگام دادن نامه اعمال به دست راست یا چپ و نزد صراط و هنگام میزان.
۳- با توجه به قرار گرفتن در روز میلاد امام هشتم علیهالسلام، درباره خواص و برکات زیارت ایشان توضیح دهید. از نظر شیعه پیامبران الهی و امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، سلسله ولایت الهی محسوب میشوند و حلقه اتصال بین مردم با خدای هستند و زیارت معصومین علیهمالسلام و توسل به ایشان از باب «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ» (مائده/۲۵) است و انتهای مسیر زیارت اهل بیت علیهمالسلام ارتقاء رتبه فرد در بندگی و عبودیت خدای متعال است. امیرالمؤمنین در کلامی عبادتکنندگان خدای تعالی را به سه دسته تقسیم میکنند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ» (نهجالبلاغه، حکمت ۲۳۷) گروهی از انسانها به رسیدن به بهشت خدا را میپرستند (عبادت تاجران) و گروهی دیگر از ترس گرفتار آمدن در جهنم، او را میپرستند (عبادت بندگان) و گروهی هم به شکرانه نعمتها، پرستشش میکنند (عبادت آزادگان).
وقتی روایات مربوط به خواص و برکات زیارت معصومین علیهمالسلام، مخصوصاً روایات زیارت امام رضا علیهالسلام را بررسی میکنیم که در همین سه مرحله عبودیت دستهبندی میشوند. در برخی روایتها نگاهی تاجرانه به زیارت مطرح شده و برکات و ثوابهای زیارت را ذکر کرده که باعث دستیابی به درجات بهشتی میشود. برخی روایتها هم آثار زیارت برای نجات و رهایی از آتش جهنم را بیان کردهاند و دستهای دیگر از روایت دستیابی به قرب الهی را ثمره زیارت معرفی کردهاند که در مرتبه سوم عبودیت و بندگی خدای متعال جای میگیرد.
از امام كاظم عليهالسلام روایت شده: «هر كس قبر فرزندم على را زيارت كند براى او در پيشگاه خدای متعال همانند هفتاد حجّ نيكو است.» روای با تعجب عرض میکند: «هفتاد حجّ؟!» حضرت میفرماید: «آرى؛ و بلکه هفتاد هزار حجّ» روای با تعجب بیشتر میپرسد: «هفتاد هزار حجّ؟!» حضرت میفرماید: «چه بسا كه حجّى مورد پذيرش قرار نگيرد؛ هر كس او را زيارت كند و شبى را در نزد او بيتوته كند مانند كسى است كه خدای متعال را در عرش زيارت كرده است.» بعد حضرت ادامه میدهد: «آرى، وقتی روز قيامت فرا رسد بر عرش خداى رحمان چهار نفر از پيشينيان خواهند بود که حضرت نوح، ابراهيم، موسى و عيسى عليهمالسلام هستند و چهار نفر از متأخرین خواهند بود که پیامبر گرامی اسلام، امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسين صلوات الله علیهم اجمعین هستند آنگاه این جايگاه گسترده مىشود يعنى غير از اين هشت نفر، ديگران هم خواهند بود و زائران قبور ائمه عليهمالسلام با ما مىنشينند با اين تفاوت كه بالاترين درجه و نزديکترين هديه از آن زائران قبر فرزندم على عليهالسلام است. (شیخ کلینی، الکافي، ج۴، ص۵۸۵)
در ابتدای این روایت همان نگاه تاجرانه و دستیابی به ثوابهای عظیم و بهرهمندی از نعمتهای بهشتی مطرح شده اما در انتهای روایت سخن از همنشینی با اولیای الهی در عرش الهی مطرح شده که به نوعی اشاره به مرتبه سوم از مراتب عبودیت دارد. در روایت دیگری از امام جواد علیهالسلام به مرتبه دیگر عبودیت یعنی رهایی از آتش جهنم اشاره شده و نقل شده که «هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را میبخشد.»
۴- بنابر تعابیر عرفی از زیارت حضرت ثامنالائمه علیهالسلام به حجّ فقرا تعبیر میشود، آیا این تعبیر ریشه در همین روایات دارد؟ این تعبیر حجّ فقراء را در روایات ندیدهام اما با توجه به روایتی که نقل شد ثواب زیارت امام رضا علیهالسلام معادل چند هزار حجّ است و بدیهی است که اگر کسی استطاعت حضور در حجّ را ندارد، میتواند با زیارت امام علیهالسلام به پاداش حجّ نائل آید اما نکته قابل ملاحظه دیگری در اینجا وجود دارد، معادل قرار دادن زیارت امام با حجّ برای زیارت سایر امامان هم بیان شده است. این معادله شاید به همان نکته مطرح شده در پاسخ سؤال قبل اشاره داشته باشد که اگر انجام مناسک حجّ برای اثبات عبودیت و بندگی خدای متعال است، زیارت امام هم همان اثر را دارد و منجر به عبودیت و بندگی خدای متعال میشود.
۵- بالاترین درجه زیارت حضرت رضا علیهالسلام در چه شرایطی رخ میدهد، آیا این مهم بسته به حضور فیزیکی در جوار حرم مطهر ایشان است؟ همان طور که در پاسخ به سؤال قبل مطرح کردیم زیارت ائمه معصومین علیهمالسلام باید منجر به ارتقاء روحیه بندگی و عبودیت شخص در برابر پروردگار متعال شود و هر چقدر معرفت زائر به مقام امام و هدف زیارت بیشتر باشد آثار عمیقتری بر جان او خواهد گذاشت. اگر چه تفکر درباره مقام امام و ارتباط و توسل به امام در هر مکان و زمانی امکان دارد اما حضور در حرم مطهر و بارگاه ملکوتی امام قطعاً تأثیر بیشتری بر روح و روان زائر میگذارد چون در آنجا شرایط هم از نظر فیزیکی و هم از نظر معنوی فراهمتر است.
گنبد و گلدستههای حرم چشم و دل انسان را به سمت خدای متعال متوجه میکند و چونان یک سر و دو دست رو به آسمان، حالت مناجات با خدا را تداعی میکند. بستهای حرم مطهر هم پشت به بازار طراحی شده تا حرکت به سمت حرم مطهر نمادی از پشت کردن به تمام دنیا و زیبائیهای آن و حرکت در مسیر بهشت باشد یعنی در نگاه اسلامی، دنیا و آخرت هر دو مورد توجه است اما مسیر حرکت انسان باید گذر از دنیا به سوی سرای جاودان آخرت باشد. وقتی زائر از بست وارد صحن میشویم حصارهای دور تا دور صحن، مانع توجه او به دنیا میشود و نگاهش را به آسمان میدوزد و آیات آفاقی الهی یعنی ستارهها و خورشید و ماه و آسمان را تداعی میکند تا با تفکر در نظام هستی، قدرت لایزال الهی را بیشتر درک نماید. آنگاه وارد رواق میشود و سقفهای رواق، آیات آفاقی را هم از چشم زائر دور میسازد و او را به آیات انفسی رهنمون میشود تا نگاهی به درون وجود خویش بیاندازد و قدرت خدا را در خلقت خویش به مشاهده بنشیند. زائر با حرکت همراه با تفکر در مسیر تا رسیدن به مضجع شریف امام، آرام آرام در برابر قدرت لایزال الهی خاشع و خاضع میشود و نهایتاً چهار ضلع مورب ضریح مطهر نگاه زائر را به سمت بالا و نقطه کانونی گنبد که نماد توحید است متوجه میسازد. این معماری زیبا که در همه مشاهد مشرفه وجود دارد پیام توحید را به همگان منتقل میکند و ناخودآگاه روح زائر را به مرکز کانونی جهان یعنی خدای متعال متصل میسازد و با دو رکعت نماز پایانی اوج زیارت امام محقق میشود و سیر و سلوک زائر به پایان میرسد.
۶- زیارت امام هشتم علیهالسلام چه تأثیری بر سبک زندگی و اصلاح و هدایت آن به مسیر صحیح دارد و به زائر در این باره چه کمکی میکند؟ زیارت امام را سیر و سلوکی معنوی برای رسیدن به توحید دانستیم؛ اگر این سیر و سلوک به درستی انجام شود و در جان زائر بنشیند و بتواند با زیارت خویش، سخن امام رضا علیهالسلام را محقق سازد که «إِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا» (شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۹۲) در این صورت است که سبک و زندگی توحیدی را در زندگی او رقم خواهد زد.
در زندگی توحیدی، ملاک و معیار انتخابها در مسیر زندگی، خواست و اراده خدای متعال است و همه چیز با رنگ الهی معنا پیدا میکند. تلاش و مجاهدت در مسیر عمران و آبادانی این دنیا و بهرهمندی از نعمتهای الهی برای رسیدن به تقرب الهی و در مسیر رسیدن به کمال انسانی استفاده میشود. تلاش و مجاهدت و ایثار و فداکاری و جوانمردی و نوعدوستی و انفاق و مواسات و همدلی و انصاف و برادری و برابری بخشی از کلیدواژههای سبک زندگی توحیدی است که زائر سعی میکند با الهام از سبک و سیره زندگی امامان معصوم علیهمالسلام در زندگی خود به آنها عینیت بخشد.
حرکت در محور اخلاق و معنویت و کسب فضائلی چون تواضع و فروتنی و صبر و بردباری و خوشرویی و مهربانی و رأفت و رحمت و مودت و دوری از رذائلی مانند تکبر و خودبینی و کسلی و تنبلی و ظلم و ستم هم بخش دیگری از الگوهایی است که زائر از امام خویش درس میگیرد و در زندگی خود به آنها جامه عمل میپوشاند. اینها از زائر انسانی الگو و نمونه میسازد که مایه افتخار اهل بیت علیهمالسلام میشود چنانکه امام صادق علیهالسلام فرمود: «كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لاَ تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً؛ پس مايه زينت ما باشيد ، و مايه زشتى (بد نامى) ما نباشيد.» (علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۸، ص۲۸۶)
۷- برای اینکه این آثار و برکات پس از زیارت را حفظ کرده و با آن اخلاق و معنویت را بر فضای زندگی خود حاکم کنیم، چه باید کرد؟ انسان مؤمن میداند که در لحظه لحظه زندگی باید با برنامهریزی دقیق، در مسیر حرکت توحیدی قدم بردارد و زیارت هم بخشی از این زندگی توحیدی است که با هدف کسب معنویت و آشنایی با معارف ناب اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است، همان گونه که شرکت در مجالسی که با نام اهل بیت علیهمالسلام برپا میشود هم باید همین هدف در آن دنبال شود یعنی همه اینها باید حلقه اتصال و به تعبیری شارژ مجدد انسان برای ادامه مسیر توحیدی او باشد.
اگر زیارت اهل بیت علیهمالسلام یا شرکت در مجالس اهل بیت علیهمالسلام بخش جدایی از زندگی انسان باشد و ارتباطی با سایر بخشهای زندگی او برقرار نکند و تأثیری در روند زندگی او نداشته باشد، زندگی او یک جریان منطقی و یکنواخت و سلسلهوار به سمت یک هدف مشخص نخواهد بود و هارمونی خود را از دست خواهد داد و رفتارهای او تبدیل به جزیرههای پراکنده، نامرتبط، ناهمگون و متناقض خواهد شد که تحیّر و سرگردانی را به دنبال خواهد داشت.
همان طور که گفتیم زیارت امام، جهت حرکت ما را به سمت توحید تنظیم میکند و اگر بخواهیم بعد از زیارت دوباره جهتگیری حرکت خود را به سمت دیگری تغییر دهیم هیچ وقت به هیچ مقصدی نخواهیم رسید بنابراین باید آن جهتگیری توحیدی را پس از زیارت در زندگی خود حفظ کنیم تا آثار و برکات زیارت در تمام زندگی ما جریان پیدا کنیم و به با یاد و ذکر خدای متعال به اطمینان و آرامش برسیم که فرمود «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛تنها با ياد خدا دلها آرام مىگيرد.» (رعد/۲۸)
نظر شما