به گزارش خبرگزاری شبستان، منطقه آمریکای لاتین از جمله مناطقی بوده که دولت آمریکا برای سالیان متمادی، بیشترین سطح نفوذ در روند معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن را از خود نشان داده و این مساله سبب شده که این منطقه را مدت‌ها، حیات خلوت آمریکا بدانند. در این راستا، دولت های مختلف آمریکا در طی دهه های گذشته، اقدام به توطئه‌چینی و ساقط کردن دولت های مردمی و ضدآمریکایی در این منطقه کرده اند و به انحای مختلف سعی داشته و دارند تا اهداف خود را به نفع آمریکا و طیفی محدود از نخبگان سیاسی و اقتصادی و به ضرر کلیتِ ملت‌های این منطقه، به پیش برند.
در این چارچوب، آمریکایی ها عملا نوعی استعمارچندگانه و چندلایه را در رابطه با ملل منطقه آمریکای لاتین تعریف کرده اند و رویکردهای یک جانبه آن ها در مورد این ملت ها، صرفا در بُعد سخت و به طور خاص نظامی-امنیتی محدود نبوده است. به بیان ساده تر، واشینگتن به نوعی سعی داشته تا قبل از فعال سازی اهرم های نظامی، اقتصادی و امنیتی خود در رابطه با ملل آمریکای لاتین، به نوعی استعمار فکری و هنجاری آن ها را در دستورکار داشته باشد. مساله ای که در نوع خود می تواند هزینه های استعمار را برای واشینگتن، تا حد زیادی کاهش دهد.
در این چارچوب، به تازگی خبرگزاری الجزیره در گزارشی افشاگرانه، تا حدی به واقعیت رویکردهای استعماری آمریکا در رابطه با ملت های منطقه آمریکای لاتین اشاره کرده است. در این راستا، این خبرگزاری با استناد به گزارش ماه مارس انجمن کتابخانه های آمریکا اعلام کرده که در سال 2022، چیزی در حدود 2571 کتاب هدف سانسور دولت آمریکا قرار گرفته اند که این میزان در قیاس با سال 2021، شاهد افزایش 38 درصدی بوده است.
کتاب هایی که عمدتا موضوع آن ها مربوط به جوامع رنگین پوست و اقلیت های آمریکایی بوده است. در واقع، دولت آمریکا نه تنها سانسور گسترده را در مورد کتاب های این طیف های قومی و جمعیتی اِعمال می کند بلکه کتاب هایی که مرتبط با این گروه ها هستند را نیز به نحوی سیستماتیک و بر اساس صلاحدید خود، از کتابخانه‌های مختلف این کشور جمع آوری می کند. در این زمینه به طور خاص جامعه اسپانیول زبانان ساکن در آمریکا و کتاب های مرتبط با مبارزات و فعالیت ها و حقوق آن ها در خاک آمریکا که مطلوب دولت آمریکا نیست نیز جز اصلی ترین کتبی بوده اند که توسط دولت آمریکا جمع آوری شده و هدفِ سانسور قرار می گیرند.
در این چارچوب، باید اذعان کرد که اساسا دولت آمریکا با ایجاد حس آگاهی و اعتماد به نفس در میان قومیت‌هایی نظیر جامعه اسپانیول زبانان این کشور مخالفت دارد و آن را در نقطه مقابل منافع راهبردی خود می‌بیند. مساله ای که مخصوصا در ماه های اخیر و با قدرت گیری جریان های ضدآمریکایی در کشورهای مختلف منطقه آمریکای لاتین نظیر اکوادور، کلمبیا، شیلی، اکوادور، برزیل، آرژانتین، بولیوی، و نیکاراگوئه، ابعاد جدی تری را نیز به خود می گیرد. از این رو، اینطور به نظر می رسد که شبکه هیسپان تی وی به عنوان رسانه برون مرزی کشورمان که جامعه هدفِ آن نیز اسپانیول زبانان اقصی نقاط جهان به ویژه منطقه آمریکای لاتین است، فضای مساعدی را برای کنشگری و فعالیت پیدا می کند.
در واقع، شبکه هیسپان تی وی می تواند با تهیه و تولید هر چه بیشتر برنامه های آگاهی بخش در مورد آن دسته از موضوعات و مسائلی که دولت آمریکا به هیچ عنوان مایل به عیان شدن آن ها برای افکار عمومی منطقه آمریکای لاتین و جامعه اسپانیول زبانان نیست، نقشی قابل تامل را در روند رو به رشدِ شکل گیری نوعی خودآگاهی که سال هاست دولت آمریکا و جریان های متحد با آن در منطقه آمریکای لاتین مایل به نابودی آن بوده اند، بازی کند.
البته که هیسپان تی وی در سال های اخیر به واسطه همین نوعِ کنشگری خود، هدفِ اقداماتی تقابلیِ مختلفی از سوی جریان های سیاسی و رسانه ای غربی قرار گرفته و آن ها سعی کرده اند که این شبکه و عوامل آن را تا جای ممکن منزوی کنند. با این حال، اینطور به نظر می رسد که روند جدید تحولات در این منطقه و البته دیگر مناطق دنیا، بیش از همه در راستای کنشگری رسانه ای فعال و سازنده هیسپان تی وی باشد و تضعیف موقعیت جریان های حامی غرب را به همراه داشته باشد.
جریان هایی که علی رغم سال ها تسلط در منطقه آمریکای لاتین نه تنها منافع و دستاوردهایی را برای ملل این منطقه به همراه داشته اند بلکه عملا روند استعمار پنهان این ملت ها را نیز تسهیل کرده اند.
نظر شما