به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: مساله تبلیغ همواره به عنوان یکی از مهمترین مولفهها در شاکله بسط و گسترش مفاهیم و آموزههای دین مبین اسلام وبه تبع آن نظامهای اسلامی برخاسته از این دین به شمار رفته است، چنانکه در ادوار مختلف تاریخ نیز همواره حکومتهای اسلامی در تلاش برای ترویج اندیشههای دینی در گسترههای وسیعتر از مرزهای جغرافیایی خود بودهاند.
با در نظر گرفتن این سابقه تاریخی و تغییر و تبدیل جامعه جهانی به اجتماعاتی که متاثر از مساله تبلیغات در عرصههای مختلف هستند، طبیعتا صدور اندیشه انقلاب اسلامی ایران، نیازمند تبلیغات جدی و اصولی است، مسالهای که در ادوار مختلف چه پیش از انقلاب وچه پس از آن از سوی امام خمینی (ره) مطرح شده بود و امام راحل همواره نسبت به توجه به امر تبلیغ در رابطه به مفاهیم دین و انقلاب تاکید می کردند.
بر آن شدیم در سالروز ارتحال امام خمینی (ره) با هدف بررسی «جایگاه تبلیغ در اندیشه امام راحل» با حجتالاسلام و المسلمین دکتر «محسن الویری» استاد دانشگاه باقرالعلوم به گفت وگو بنشینیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
انقلاب اسلامی ایران نیز در روزگاری به وقوع پیوست که نگرش تبلیغ و اطلاعرسانی در راستای انتقال پیام به مخاطب، جرقههای شکلگیری مدرن خود را تجربه میکرد، در نتیجه با وقوع انقلاب شاهد فعالیتهای مختلف تبلیغی بر مبنای تاکید امام (ره) بودیم، با توجه به این مساله اساسا جایگاه و اهمیت تبلیغ در اندیشه امام خمینی (ره) چه بود که تا این اندازه نسبت به این مولفه تاکید داشتند؟
به نظر میرسد یک روح کلی بر اندیشههای امام خمینی (ره) در این زمینه حاکم است. به طوری که حتی وقتی تنها واژه تبلیغ و مشتقات آن را در سخنان ایشان مد نظر قرار دهیم، میتوان به این نتیجه دست یافت که امام (ره) بسیار در این مورد سخن گفته و درباره ابعاد مختلف مسأله تبلیغ، موضع و تحلیل دارند. حال اگر واژههای دیگری نظیر دعوت، هدایت، ارشاد و ... که دارای مضمون مشترک با تبلیغ هستند را در مجموعه آثار امام جست وجو کنیم، این باور در ما بیشتر تقویت میشود. بر این اساس برداشت من این است که بیاغراق سخنان امام راحل در مورد تبلیغ دارای این ظرفیت است که یک همایش بزرگ ملی و حتی جهانی با محور بررسی «تبلیغ از دیدگاه امام خمینی (ره)» برگزار شود.
اما نکته دیگر ناظر بر پرسش مطرح شده یعنی مسأله اهمیت تبلیغ در اندیشه امام خمینی (ره) این است که امام (ره) مساله تبلیغات را در دو عرصه متفاوت به کار میبردند؛ یکی به معنای تبلیغ دینی یعنی همان اصل دینی ابلاغ رسالت انبیاء و تبلیغ آموزههای دینی که مصداق مهم آن، مجالس وضع و خطابه و نشر مفاهیم اسلامی بین مردم است و دیگری به معنای تبلیغات سیاسی و اجتماعی یعنی تبلیغ به مثابه یک پدیده سیاسی و اجتماعی. در فهم و تبیین اندیشههای امام در باره تبلیغ باید این دو عرصه را از یکدیگر تفکیک کرد.
امام خمینی (ره) در جلد 21 «صحیفه نور» در مورد تبلیغ گفتهاند: «تبلیغات که همان شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. ان شاءالله در محدوده توانتان، نقاط کور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید». و یا در جایی دیگر امام از تبلیغات و تعلیمات به عنوان یک وظیفه مهم یاد میکنند. به این جمله امام در کتاب «ولایت فقیه» توجه کنید: « تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسی ماست». در این دو جمله نمونه که ذکر شد، امام راحل از تبلیغ اسلامی صحبت میکنند یعنی تبلیغی که محتوای اسلامی دارد و هدف آن آشنا ساختن مردم با و متمایل ساختن مردم به معارف دینی و احکام اسلامی و فضائل و مناقب معصومان علیهم السلام است.
اما عرصه دیگر مورد توجه امام خمینی (ره) گستره سیاسی و اجتماعی است که در آن، تبلیغ به مثابه ابزاری برای حمکرانی از سوی امام (ره) مد نظر قرار گرفته است، جملهای از امام خمینی (ره) در جلد 21 صحیفه به این شرح آمده است: «قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد». مراد امام (ره) از تبلیغات در اینجا قطعا تبلیغات اسلامی و دینی به عنوان وظیفه علمای دین نیست بلکه مراد تبلیغ به مثابه یکی از ابزارهای حکمرانی است؛ این نوع تبلیغ هم در فضای سیاسی و اجتماعی پیش از انقلاب و هم در فضای پس از انقلاب اسلامی مورد توجه امام بوده و به ویژه پس از پیروزی انقلاب، امام در این باره هم به عرصه خارجی که ناظر به فعالیتهای خارجیها در این گستره است و هم به عرصه داخلی که معطوف به تبلیغ و کارکرد و فعالیتهایی است که جمهوری اسلامی متولی آن است نظر داشتهاند.
بنا بر این در یک نگاه کلی، وقتی همه این موارد را کنار یکدیگر بگذاریم و به آنها بنگریم، از اهتمام همزمان امام به تبلیغ دینی و تبلیغ به مثابه ابزار حکمرانی و توجه به نوع دوم تبلیغ پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن، و نیز توجه به عرصه خارجی و داخلی آن، میتوانیم به اهمیت مسأله تبلیغ در نگاه امام خمینی پی ببریم.
این جمله امام (ره) که فرمودند: « تبلیغات اسلامی به محض استطاعت، در هر عصری لازم است» ناظر بر چه مولفههایی است؟
در پاسخ به این پرسش باید مقدمهای را مطرح کنم. دینشناسان ادیان را به دو دسته تبلیغی و غیر تبلیغی تقسیم میکنند. ادیان تبلیغی ادیانی هستند که برای گسترش باورهای خود مبلغ دارند؛ برای مثال مسیحیت یک دین تبلیغی است چراکه مبلغ و مبشر دارد اما دین یهود یک دین تبلیغی نیست به این معنا که در آیین یهود، افرادی که دور بیفتند و مردم را به دین یهود دعوت کنند، و جود ندارد. حتی ادیانی نظیر هندوییسم که از ادیان آسمانی نیستند نیز به عنوان یک دین تبلیغی به شمار نمی روند و لذا دفاتر هندوییسم برای تبلیغ وجود ندارد. از این منظر، اسلام یک دین تبلیغی است یعنی از آن دسته ادیانی است که برای انتشار مفاهیم مورد نظر خود کوشش میکند و مبلغ دارد و افرادی برای همین منظور تربیت میشوند و یا حتی افرادی که شأن اصلی آنها تبلیغ اسلام نیست نیز یکی از نقشهای خود را تبلیغ اسلام در نظر میگیرند. برای مثال فقها و کسانی که دروس دینی خواندهاند و به عنوان فقیه یا متکلم کار اصلیشان فهم دین و احکام دینی است، وظیفه تبلیغ را نیز بر دوش خود احساس میکنند.
مقدمه دوم در پاسخ به این پرسش آن است که اسلام دارای امتداد اجتماعی است به این معنا که دینی نیست که یک منظومه فکری را ارایه کند و تمام! خیر چنین نیست، بلکه به تحقق آموزههای منظومه فکری خود نیز می اندیشد و به عبارت دیگر یک عرصه نظر و اندیشه دارد که در عالم ذهن است و یک عرصه عمل که واقعیت بیرونی است. تبلیغ آن حلقه وصل میان اندیشه اسلامی و صحنه اجرا است، در واقع برای اینکه این اندیشهها به نظام اجرا تبدیل شود به عنصری به نام تبلیغ نیاز دارد که البته در اینجا تبلیغ را اعم از تبلیغ و تعلیم در نظر گرفتهام. تعلیم آموزش است و یک شکل از تبلیغ است اما تبلیغ همه آن نقشها و کارکردهای آموزشی را ندارد ولی در اینجا به این تفاوت کاری ندارم. تبلیغ و تعلیم است که آموزهها را به صحنه میکشاند.
حال با توجه به این دو مقدمه، به دلیل این که صحنه اجرای این آموزهها و مردمی که میخواهند اسلامی زندگی کنند دارای تنوع فراوان محیطی، سنی، جنسیتی، قومیتی، اقتصادی و اجتماعی است، در نتیجه فرایند تبلیغ باید متناسب با اقشار مختلف، پیشبینی وتدوین شود. بر پایه این مقدمات است که امام راحل میفرماید : «تبلیغات اسلامی به محض استطاعت، در هر عصری لازم است». یعنی هرکسی در هر دورهای اگر توانایی و اطلاعات کافی داشت باید تبلیغ انجام دهد چراکه هرگز قرار نیست که وجه اجرایی اسلام تعطیل شود؛ بنابراین به محض فراهم شدن شرایط باید بکوشیم که اندیشه اسلامی را با در نظر گرفتن تنوع مخاطبان به آنها منتقل کنیم تا اسلام بتواند نقش اجتماعی خود را ایفا کند.
به نظرتان مهمترین بخش از اندیشههای امام خمینی (ره) در مورد تبلیغ که امروز فوریت دارد به آن بپردازیم چیست؟
از نظر من آن قسمتهایی که امام در مورد ضعف تبلیغاتی ما نکاتی را بیان کردند بیشترین فوریت را دارد و سزاوار است که مورد عنایت و توجه متصدیان و متولیان امر قرار گیرد. امام (ره) بارها در این مورد سخن گفتهاند. از جمله در جلد 16 صحیفه میفرمایند:« تقویت و توسعه تبلیغات، خصوصاً در خارج از کشور، از اهمّ امور است و کشور ما در این چند سال تقریباً فاقد آن بوده است. ما در مقابل همه بوقهای تبلیغاتی جهانخواران در خارج، که اسلام عزیز آنان را به وحشت انداخته است، فاقد تبلیغات صحیح هستیم.» همچنین در جای دیگر گفتهاند: «ما باید خط معنویتی را که برای آن انقلاب کردیم فراموش نکنیم؛ همان خط معنویتی که با تمام بیعرضگیهایی که در تبلیغ نمودیم، باز مردم دنیا متوجه انقلابمان شدند». همچنین امام خمینی (ره) در جلد 11 صحیفه میگویند: «ما ملت ضعیفی هستیم. تبلیغات نداریم در دنیا. دنیا بر ضد ما دارد تبلیغات میکند. همه قلمهای خارج به ضد ماست. همه رادیوهای خارج تبلیغات برخلاف ما میکنند. مع ذلک یک معجزهای است که در عین حالی که همه دارند برخلاف عمل میکنند باز هم این قافله دارد جلو میرود و جلوتر خواهد رفت». در جلد 14 صحیفه نور نیز عنوان کردهاند: «باید بگویم ما عُرضه این معنا را نداشتیم- که تبلیغاتمان حتى در داخل کشور یک تبلیغات دامنه دارى باشد».
دست کم شاید ۱۰ بند دیگر یا حتی بیشتر بتوانیم جملاتی را پیدا کنیم که امام خمینی (ره) صراحتا از ضعفهای تبلیغاتی ما سخن گفتهاند و این مسالهای است که فکر میکنم با وجود گذشت بیش از سه دهه از رحلت امام، همچنان به قوت خود باقی است.
ضعف تبلیغی مورد اشاره امام، هم در عرصه تبلیغ دینی و هم در عرصه تبلیغ به معنای ابزار حکمرانی است. تبلیغ کارآمد هم میتواند به زیبایی و درستی فرهنگ اسلامی را در جامعه نشر دهد و هم میتواند واقعیت جامعه ایرانی را به مخاطبان داخل و خارج معرفی کند. با توجه به آنچه که اشاره شد برطرف شدن کاستیهای پرشمار نظام تبلیغ دینی و نظام تبلیغ سیاسی و اجتماعی ما در راستای تحقق اهدافی که امام (ه) مد نظر داشت، وظیفه سنگین امروز همه ماست.
پیشنهاد شما برای تحقق این اهداف در عرصه تبلیغ با در نظر گرفتن دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به این گستره چیست؟
پیشنهاد مشخص بنده توصیه به گروههای آموزشی "فرهنگ و ارتباطات"، "تبلیغ" و "جامعهشناسی" در دانشگاههای سراسر کشور برای اهتمام به این بخش از مباحث امام خمینی (ره) در قالب راهنمایی پایاننامههای ارشد و رسالههای دکتری است که این حرکت میتواند بخشی از نیازهای ما به شناخت اندیشههای تبلیغی امام خمینی را در عرصه نظری برطرف کند.
از سوی دیگر در عرصه عمل نیز اصحاب رسانه باید تدبیری برای بازخوانی اندیشههای امام خمینی (ره) در عرصه تبلیغ بیاندیشند و برآمده از سلسله نشستها و هماندیشیهایی، یک سلسله اصول عملی تدوین کنند.
نظر شما