«هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت»؛ نمایشگاهی  پرسشگر  درباره مفهوم آثار هنرمندان هایپررئالیست

نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» سعی دارد تا با طرح پرسش در مورد جنبه های مختلف این جریان، ابعاد مفهومی و وجوه انتقادی فرهنگی اجتماعی این گرایش هنری را برای مخاطبان آشکار سازد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» با نمایش ۳۲ اثر از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران تا چهارم تیرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برپاست،  در این نمایشگاه  10 اثر از سه هنرمند برای  نخستین به نمایش درآمده است.

 

نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» سعی دارد تا با طرح پرسش در مورد جنبه های مختلف این جریان، ابعاد مفهومی و وجوه انتقادی فرهنگی – اجتماعی این گرایش هنری را آشکار سازد و روشن کند اینکه چگونه این هنر، دوشادوش با دیگر جریانات هنری هم عصر خود مانند هنر پاپ و هنر مفهومی با طرح پرسش در مورد امر روزمره، فرهنگ عامه و هویت، نوعی از معاصریت را جست و جو و بیان می کنند.

 

 

نمایشگاه هنرمندان هایپر رئالیست  در واقع یکی از رویدادهایی است که هم جهت با رویکرد جدید موزه هنرهای معاصر تهران در نمایش آثار گنجینه برپا شده است در این رویکرد  نه تنها آثار ارزشمند این مجموعه در معرض دید علاقه مندان هنر قرار می گیرد بلکه مقرر است تا در روند پژوهشی دریافت آثار توسط مخاطب ابعادی تازه یافته و تاثیر آموزشی و ماندگاری این تجربه را افزایش  دهد.

 

 

در نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» 26 اثر هایپررئال به همراه چندین اثر پاپ و نئورئالیسم  به نمایش درآمده است برخی از آثار این نمایشگاه سال های طولانی است که به نمایش درنیامده اند.

 

 در نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» آثار  هنرمندانی چون ریچارد مک لین، جان سالت، ‌دان ادی، ریچارد استس، رالف گوئینگز، مایک گورمن، چاک کلوز، هوارد کانوویتز، رابرت کاتینگهام، مالکوم مورلی، دوان هانسون و ژان سابیسکی به نمایش درآمده است.

 

 

«جمال عرب زاده» کیوریتور نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» درباره خاستگاه هایپر رئالیسم می گوید: این نمایشگاه بر آن است تا مسیر تاریخی رشد و بروز جریان های تصویری بازنمایه را در قاره نوپای آمریکا ترسیم نماید. این خطر سیر ژانرها و گرایشات قرن هجدهم تا نیمه دوم قرن بیستم را دربر گرفته و به جریان هایپر رئالیسم ختم خواهد شد. قصد این نگاشته نمایش یکپارچگی و جریان تاریخی رئالیسم تصویری در آمریکا نیست که در نهایت و به صورت نیت مداری در قالب این فرم به تکامل رسیده است اما سعی خواهد شد نشان داده شود که چگونه جریان ها و گرایشات مختلف نقاشی حول چند محور اصلی مشتمل بر نمایش منظر آمریکایی، بومی سازی هنری، مستندنگاری اجتماعی پیش رفته و دست آخر در فرمی مانند هایپر رئالیسم بروز نمودند. در پایان ویژگی های مشترک هنرمندان هایپر رئال طرح خواهد گردید.

 

 

او درباره «رئالیسم آمریکایی: تاریخچه نگاه در دنیای جدید» می گوید: اگر به رئالیسم در آمریکا به عنوان یک مکتب نگاه کنیم، می باید در مسیری از میانه قرن نوزدهم را دنبال کنیم که در ابتدای قرن بیستم و دیرتر از همتایان اروپایی اش به نقطه اوج خود می رسد. مطالعه این مسیر بیش از آنکه نمایش خصوصیات منسجم مکتبی مانند رئالیسم باشد، دغدغه هنرمندان آمریکایی را تا دهه 70 قرن بیستم ترسیم خواهد کرد. این دیدگاه، نمایی از تحولات تصویری، کشش ها و ریشه های تصویری وضعیت موجود خواهد داد. در یک نگاه می توان اذعان کرد که مطالعه کلی موضوعات نقاشی آمریکایی نمایشی از تاریخ کشور و تکامل جامعه آن را ارایه می کند. در اول دهه های بعد از استقرار جمعیت ماجراجویان اروپایی در آمریکا، نقاشی بیشتر به تصویر کردن پرتره از نجیب زادگان و امرای استعمارگر جدید اختصاص داشت. این هنر که در قرون هفدهم و هجدهم با تبعیت از هنر اروپایی گرایشاتی از باروک و روکوکو تا کلا سیسیسم را تجربه کرده بود، به تدریج به موضوعاتی دیگر مانند مناظر و نقاشی از صحنه های زندگی مردم روی آورد. در کنار نقاشان مهاجر اروپایی به تدریج هنرآموخته و در نبود ساختارهای آموزشی رسمی هنر، نسلی از نقاشان با توانایی ها و الهاماتی غریزی، فرهنگ تصویری تازه ای را به وجود آورد.این نقاشان غیر آکادمیک تصاویری نائیو از هنر عامه تولید می کردند که جنبه هایی بومی و منطقه ای به هنر آمریکا اضافه نمود. از سوی دیگر ژانر منظره نگاری موجب بروز اولین مکتب بازنمایی آمریکایی مشهور به مکتب رودخانه هودسن گردید که نسل های متعددی از نقاشان آمریکایی را بین سال های 1820 تا 1870 درگیر بازنمایی تا حدی آرمانی شده مناظر آمریکایی ذیل زیبایی شناسی امر والا نمود. مبدع این مکتب توماس کول شماری از نقاشان را رهبری کرد که تحت تاثیر نظریه ادموند برک و هنر رمانتیسم نقاشی های بزرگی از مناظر رودخانه هودسن و کوهستان های اطراف در شمال شرق ایالات متحده ترسیم کردند. در حقیقت ایده امر والا بهانه ای برای بازنمایی این مناظر بود. جنبش های دیگر منظره پردازی مانند لومینیسم و تونالیسم هم با گرایشات کم و بیش مشابهی در این راستا بروز کردند. نقاشان این جریانات با رجوع به تجربه همتایان اروپایی خود در جنبش هایی مانند مکتب بارییزون امپرسیونیست ها به ثبت دریافت های ادراکی از نور، اتمسفر و پرسپکیتو جوی پرداختند.

 

 

در بیانیه نمایشگاه «هایپر رئالیسم: از تصویر تا واقعیت» آمده است: «هنر هایپررئالیستی در سال‌های ابتدای دهه ۷۰ میلادی ظهور یافت و اگرچه به عنوان یک جنبش تمام عیار شناخته نشد، اما به صورت یک گرایش متمایز ظهوری آشکار داشت. رجوع وسواس گونه به تکنیک و عدم نمایش فردیت هنرمند در نقاشی که مورد نقد نگاه مدرنیستی بود، به ویژگی خاص هنر هایپررئالیستی بدل گردید. نمایش دقیق جزییات در آثار هنرمندان هایپرئالیست نه تنها خاستگاه تصویر را نشانه رفته است، بلکه سؤالاتی جدی در مورد مرز میان بازنمایی و واقعیت دیداری مطرح می‌سازد. این موارد ضرورت تأمل و بازبینی آثار این هنرمندان را با نگاهی متفاوت برای فهم عمیق‌تر این گرایش هنری آشکار می‌سازد.»

 

کد خبر 1272981

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha