فرمانده‌ای که با چوب زیر بغل نیز میدان مبارزه را رها نکرد

چمران درحالی‌ که با چوب زیر بغل راه می‌رفت؛ یعنی در سخت‌ترین مراحل، مبارزه را رها نکرد و هنگامی که با ورود او به اهواز همه غم‌ها از دل‌ها زدوده شده بود و سهم بخش عظیمی از مشکلات، از بین رفته بود جام شهادت را نوشید.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، مصطفی چمران یکی از برجسته ترین سیاستمداران، فیزیکدانان و مقامات دولتی ایرانی است که به واسطه حضور در ۸ سال جنگ میان ایران و عراق، به یکی از چهره های شناخته شده و محبوب در ایران تبدیل شده است.

 

مصطفی چمران در ۱۰ مهر ۱۳۱۱ شمسی (۲ اکتبر ۱۹۳۲ میلادی) در محله سرپولک واقع در ۱۵ خرداد تهران به دنیا آمد. پدرش حسن چمران نام داشت که در جوانی از روستای چمران ساوه به تهران نقل مکان کرد. مصطفی چمران در محله های نزدیک پامنار دوران ابتدایی تحصیل خود را پشت سر گذاشت.

 

وی در دوران ابتدایی خود را در مدرسه انصاریه و دوران دبیرستان را در دارالفنون و البرز گذراند. او در کنکور ۱۳۳۲ شمسی رتبه ۱۵ را کسب کرد. مصظفی چمران با رتبه عالی ای که در آزمون سراری کسب کرده بود توانست به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه یابد. وی از دانشجویان ممتاز در این دانشگاه به حساب می آمد.

 

مهاجرت به آمریکا

مصطفی چمران به درس علاقه زیادی داشت به گونه ای که برای ادامه تحصیلاتش به آمریکا مهاجرت کرد. دانشگاه ای اند ام تگزاس مقصد بعدی مصطفی چمران برای کسب علم بود. نام این دانشگاه در بین ۲۰ دانشگاه برتر دنیا قرار گرفته است. مصطفی چمران پس از تگزاس به دانشگاه کالیفرنیا مراجعه کرد و در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برای دریافت مدرک دکترا اقدام کرد.

 

حضور در آزمایشگاه های بل و فعالیت در آزمایشگاه ناسا در دهه ۶۰ میلادی از فعالیت های مصطفی چمران در دوران دانشجویی و پس از دانشجویی بود.

 

فعالیت های سیاسی

مصطفی چمران از همان سنین کودکی به قرآن علاقه زیادی داشت به طوری که در سنین نوجوانی در کلاس های تفسیر و قرائت قرآن آیت الله طالقانی حاضر می شد. وی همچنین از طرفداران شهید مرتضی مطهری بود و در جلسات آموزشات او شرکت می کرد.

 

در دوره چهاردم مجلس شورای ملی که دکتر مصدق در تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران حمایت شد که مصطفی چمران از اولین اعضای این انجمن حمایتی بود.

 

فعالیت های سیاسی دوران دانشجویی مصطفی چمران بسیار زیاد بود که از مهم ترین آنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    اعتراض به حضور معاون ریاست جمهوری ایالت متحده آمریکا در تهران (۱۶ آذر۱۳۳۲)

    یکی از اعضای جبهه ملی دانشگاه تهران و از مسئولان نهضت مقاومت ملی

    تاسیس شاخه نهضت آزادی ایران در خارج از کشور

    تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان آمریکایی به کمک ابراهیم یزدی که عمده فعالیت های آنان در دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفت. به دلیل این فعالیت ها در دوران دانشجویی، رژیم شاهنشاهی ایران بورسیه مصطفی چمران را قطع کرد.

 

فعالیت هایی سیاسی در آمریکا

همانطور که در مطالب فوق گفته شد، مصطفی چمران در آمریکا دوران دانشجویی خود را گذراند و فعالیت هایی پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۶۲ میلادی (۱۳۴۰ شمسی) انجام داد. از این فعالیت ها می توان به تامین تدارکات اعتراضی بسیج دانشجویان در مقابل کاخ سفید آمریکا، سفارت ایران در آمریکا و سایر کنسولگری ها برای وضعیت سیاسی اجتماعی ایران اشاره کرد. مصطفی چمران در سال ۱۹۶۳ میلادی (۱۳۴۱ شمسی) در آزمایشگاه بل آمریکا که یکی از بزرگرترین موسسات پژوهشی در جهان است، استخدام شد.

 

در سال ۱۹۶۷ میلادی (۱۳۴۵ شمسی) مصطفی چمران به همراه دوستانش برای رسیدگی به مشکلات کشور های خاورمیانه به خاورمیانه سفر کرد و از آزمایشگاه بل استعفا داد. وی از حامیان ملت مقاوم و سر سخت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر قدس بود. پس از جنگ اسرائیل و حمایت آن توسط قدرت های بزرگ دنیا، مصطفی چمران اعتراضاتی را برای حمایت از مردم فلسطین تدارک دید و یکی از دلایل خروج از آمریکا توسط او همین موضوع بود.

 

چمران و هدایت تظاهرات ضدشاهی در خارج از کشور

بنابر اسناد ساواک، دکتر مصطفی چمران «در سال 40 ... با شرکت در تظاهرات دانشجویان ناراحت، فعالیت‌های مضره خود را» آغاز و « با شرکت در تظاهرات 10 جولای و 24 جولای 1961 شروع به فعالیت نموده» است.

 

در 17 دی 40 نمایندگی ساواک در امریکا  طی گزارش با موضوع «تظاهرکنندگان در روزهای 10 و24 جولای در امریکا»، «مصطفی چمران ساوه‌ای» را از جمله رهبران این تظاهرکنندگان معرفی می‌کند و گزارش روز بعد نیز دکتر چمران را از «محرکین اصلی تظاهرات در امریکا» می‌نامد.

 

براساس همین گزارش‌ها، تمام نوشته‌ها و اعلامیه‌های توزیع شده نیز به تدبیر و ابتکار چمران مهیا می‌شد. در 1 بهمن همان سال، نمایندگی ساواک در امریکا گزارش می‌دهد «کلیه نوشته‌های و اعلامیه‌هایی که از طرف انجمن دانشجویان شمال کالیفرنیا انتشار می‌یابد، به وسیله مصطفی چمران» نوشته شده است.

 

او طی سال‌های بعد نیز همواره در صف نخست مبارزه با شاه دیده می‌شد. در گزارش 2 تیر 41 با موضوع «تظاهرات در نیویورک» و 3 تیر همان سال با موضوع «تظاهرات در سانفرانسیسکو» نام شهید چمران در لیست تظاهرکنندگانی قرار می‌گیرد که هنگام ورود محمدرضا پهلوی به این شهرها دست به اعتراض زده‌اند. گزارش‌های دیگر حاکی از آن بود که دکتر چمران «در طرح‌ریزی و تهیه مقدمات این تظاهرات سهیم و دخیل بوده است

 

او طی سال‌های بعد نیز همواره در ساماندهی و ترتیب تظاهرات ضدشاهی در آمریکا فعال بوده است. به گزارش ساواک، دکتر چمران «در سال 43 به اتفاق عده‌ای از دانشجویان به منظور بررسی طرح مربوط به برگزاری تظاهرات علیه تشریف‌فرمایی اعلیحضرت همایونی به امریکا، در جلسه‌ای که در خانه ایران  تشکیل شده بود شرکت و پیشنهاد وی درمورد تعیین سه نفر به منظور فراهم نمودن تظاهرات مورد قبول واقع می‌گردد.»

 

شهید چمران و فرماندهی جنگ‌های نامنظم

مقام معظم رهبری و دکتر چمران در بحبوبه شرایط دشوار آبادان در دوران جنگ تحمیلی همراه یکدیگر بودند. در کتاب «پرستوی ‌دهلاویه» ذیل خاطرات مقام معظم رهبری از شهید چمران می‌خوانیم: در اواسط مهر ماه سال 59 بود که به اهواز و سپس به آبادان رفتیم و تا اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد سال 60 در منطقه بودیم، چمران هم با من به اهواز آمده بود.

 

مرحوم دکتر چمران همراهان زیادی با خودش داشت. شاید حدود پنجاه، شصت نفر با ایشان بودند. تعدادی لباس سربازی آورده بودند که با خود بپوشند. این نیروها از همان شب اول عملیات را شروع کردند؛ یعنی دوستانی که در استانداری و مقر لشکر ۹۲ حضور داشتند، مدام در پی اعزام به خط مقدم جبهه بودند و می‌گفتند الان میدان برای شکار تانک‌ها و کارهای چریکی مهیا است.

 

من هم به دکتر چمران گفتم که چطور است لباسی هم به من بدهید تا در کنار شما به خط مقدم بیایم؛ ایشان هم لباسی هر چند گشاد برایم تهیه کرد، تفنگ هم داشتم، همین تفنگ کلاشینکفی که گاهی اوقات در فیلم‌های آن زمان از بنده می‌بینید بر دوشم هست.

 

همان شب اول رفتیم به عملیات. تانک‌های دشمن تا «دب حردان» آمده بودند و شاید پانزده یا شانزده کیلومتر با اهواز بیشتر فاصله نداشتند، اما بچه‌های رزمنده شهید چمران به شکار تانک‌ها می‌رفتند و مردانه و بدون هیچ ترسی به سوی تانک‌های عراقی با همان سلاح آر. پی. جی ۷ می‌جنگیدند، الحق شجاعت بی‌نظیری بود.

 

مرحوم چمران تربیت و آموزش‌های جنگی را درست کرده بود، جاهایی را معین کرده بود برای تمرین. خود ایشان انصافا به کارهای چریکی وارد بود. در قضایای قبل از انقلاب در فلسطین و مصر تمرین دیده بود. به خلاف ما که هیچ سابقه‌ای نداشتیم، ایشان سابقه نظامی حسابی داشت و از لحاظ جسمانی هم از من قوی‌تر و کارکشته‌تر بود و وقتی در جمع نیروها صحبت شد که چه کسی فرمانده شود، بی تردید همه نظر دادیم که مرحوم چمران فرمانده تشکیلات جنگ‌های نامنظم باشد. بنده هم جزو ابواب جمعی آن تشکیلات شدم.

 

 

آیت‌الله خامنه‌ای در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌فرمایند: چمران با عزمی جزم و مصمم تصمیم گرفت که در منطقه خوزستان و در شهر اهواز که در آن روز به اشغال، تهدید می‌شد بماند و همه توان خود را برای نجات اهواز و خوزستان و کوبیدن دشمن متجاوز به کار برد.

 

نه ماه متوالی تقریبا در آن منطقه ماند، بارها و بارها با خطر مواجه شد، چندین نوبت تا کام مرگ رفت و در هیچ یک از حوادث سخت که منطقه و اهواز را به خصوص تهدید می‌کرد از تلاش و مجاهدت شبانه روزی دریغ نکرد و جز به ضرورت و به خاطر امری فوق‌العاده و لازم منطقه را ترک نکرد.

 

حتی در ماجرای پس گرفتن سوسنگرد از نیروهای متجاوز که شدیدا مجروح شده بود علی‌رغم اصراری که به او می‌شد که به تهران بیاید قبول نکرد و می‌گفت: من در همین جا می‌مانم.

 

من خودم به بیمارستان رفتم. وقتی ایشان را از اتاق عمل بیرون آوردند، اصرار کردم که او را به تهران بیاورم، مبادا جراحتی که برداشت ضایعه‌ای به بار آورد ولی قبول نکرد. در بستر بیماری بر روی تخت بیمارستان و بعد از چند روز در اتاق خود در ستاد جنگ‌های نامنظم ماند و کارهای خود را ادامه داد، عملیات را رهبری کرد تا توانست از جای خود بلند شود.

 

در اولین فرصتی که توانست با چوب زیر بغل راه برود، لباس نظامی را پوشید و در پانزدهم و یا شانزدهم دی ماه که یکی از روزهای مشکل و فراموش نشدنی جبهه‌های ما در اهواز بود، شرکت کرد. درحالی‌که با چوب زیر بغل راه می‌رفت؛ یعنی در سخت‌ترین مراحل، مبارزه را رها نکرد و همین طور زندگی را ادامه داد تا سرانجام هم در هنگامی که با ورود او به اهواز همه غم‌ها از دل‌ها زدوده شده بود و سهم بخش عظیمی از مشکلات، از بین رفته بود جام شهادت را نوشید و به جوار قرب الهی پیوست. این یک آزمایشی بود برای چمران...

 

شهادت مصطفی چمران

در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ شمسی مصطفی چمران برای سرکشی و توجیه افراد، به جای ایرج رستمی که از فرماندهان بود، به منطقه جنگی دهلاویه رفت. دهلاویه به نوعی خط مقدم به حساب می آمد، چمران در این شهر، از ناحیه پشت سر مورد اصابت ترکش خمپاره ۶۰ قرار گرفت. جراحت چمران بسیار وخیم بود و در طول مسیر آمبولانس به بیمارستان، خون زیادی را از دست داد.

 

 مصطفی چمران در آمبولانس به درجه شهادت نائل شد و در آرامگاهی در بهشت زهرا واقع در تهران، به خاک سپرده شد. آرامگاه او به شماره ردیف ۲۴ و شماره ۲۵ و تاریخ ۲ خرداد ۱۳۶۰ می باشد. نظریات زیادی مبنی بر این که خمپاره از سوی آتش خودی انجام شده است، وجود دارد اما نظریات دیگری هستند که این نظریات را نقض می کنند. اما شواهدی وجود دارد که احتمال شهادت مصطفی چمران را با آتش خودی افزایش می دهد.

 

منابع:

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کتاب پرستوی دهلاویه (تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات شهید مصطفی چمران)

کد خبر 1273907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha