به گزارش خبرنگار شبستان، به تازگی نقاشیهای نقاش برجسته معاصر ایران، «ایران درودی» که به عقیده برخی پیرو مکتب فراواقعگرایی (سورئالیسم) است، در خانه هنرمندان به نمایش گذاشته درآمده است. درودی همچنین کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد دانشگاه رشته تاریخ هنر است.
حرفه نقاشی را از سال 39 همزمان با فعالیت مطبوعاتیاش در روزنامه "کیهان "و صفحه "اندیشه و هنر" شروع کرده و از همان زمان نقدهای نقاشی نیز نوشته است. خودش می گوید: برای آن که بتوانم وسیله مهم و جدیدی به نام تلویزیون را در راستای هنریم به کار گیرم به آمریکا سفر کردم و در رشته سینما درس خواندم تا از آن برای معرفی نقاشی بهره بگیرم. همواره آرزو داشتم تا روزی ایران وارد صفحهای از هنر جهان شود و سعی کردم از طریق تلویزیون و با پخش فیلمهایی از هنر نقاشی آن را به درستی معرفی کنم و این آرزو را داشتم تا نقاشان در ذهن مردم باقی بمانند، چرا که ما این فرهنگ نقاشی را لازم داریم و جای خوشحالی است که در این سالها عملکرد خوبی داشتهایم.
نمایشگاه آثار «ایران درودی» در روز 20 اردیبهشت ماه با حضور عزت الله انتظامی، حسین مسافر آستانه سیمین بهبهانی، مرتضی کاخی، طاها بهبهانی، محمد فرنود، مجتبی میرطهماسب، رضا حداد، مهناز افشار، پژمان بازغی و محمد حیدری افتتاح شد و تا 9 خرداد ماه برپاست.
همچنین در کنار این نمایشگاه دو کتاب از وی که یکی «در فاصله دو نقطه» شامل خاطرات ایران درودی است که چاپ اول آن در سال 1375 توسط انتشارات نی منتشر شده است و دیگری کتاب «سلسله مقالات و نقد در مطبوعات» این هنرمند است، در نمایشگاه عرضه می شود.
جای شگفتی دارد که ایران درودی با وجود سن بالایش، گهگاهی عصا به دست به نمایشگاهش می آید تا رو در روی مخاطبانش قرار گیرد. وقتی دوستدارانش او را می بینند، شگفت زده شده جلو می آیند و سلامی به او می دهند.
مناظر غالب در آثار این هنرمند، بیشتر حاشیه کویر و گل ها و طرح هایی خاص است با دیوارهایی شیشهای و افق، که به آثار وی فضایی خاص و عمیق بخشیده است. آثار وی که در گالری زمستان به نمایش درآمده، برخلاف دیگر آثارش، هر کدام پیامی از مبارزه و پیروزی را به ذهن مخاطب می دهد که در این آثار از رنگ های گرم و تند بهره گرفته شده است.
دغدغههای این هنرمند برجسته از پس تابلوهایش قابل درک است، برای مثال تابلویی که ظهر ششم آگوست 1945 هیروشیما را نشان می دهد و در سال 1970 کشیده شده، نشانگر مفاهیم عمیقی است که به دغدغه های ذهنی او بر می گردد.
دوره یخبندان نقاشی های او به نوعی دارای مفاهیم اجتماعی است. درباره «از این گونه رستن» هم خود او در «چشم شنوا» یادآور شده است که این اثر نحوه نگرش به معنای مطلق «هستی» است که «گل» با وجود زمین خونبار و گلدان شکسته و حتی جنین لهیده به رشد ادامه می دهد، تا هستی فراسوی مرگ و زندگی با نور عجین شود و بقا یابد. تاج خار حضرت مسیح که از زمین روییده پشتوانه ارزش حضور انسان و ایثار او در عرصه هستی است.
تابلوهای «رقصی چنین...» و «رگ های ما، رگ های زمین» نیز تداعی گر گونهای دیگر از تعهد اجتماعی و نوع نگاهی است که وی به جامعه و جهان پیرامون خود دارد.
تابلویی که به صراحت، نوع نگاه اجتماعی درودی را به مخاطب نشان می دهد، «گل های انفجار» است. ایران درودی درباره منشا آفرینش این اثر در کتاب «در فاصله دو نقطه» می گوید: وقتی در روزنامه «کیهان» مطلبی راجع به دستگیری خسرو خواندم، صاعقه زده بر جای ماندم. تردیدی نبود اسم خسرو گلسرخی بود، دوست مظلوم و معصوم ما.
بر این اساس، «جاودانه خلیج فارس» عنوان تابلوی دیگری است که ایران درودی در سال 1364 آن را خلق کرده و در این نمایشگاه هم در معرض دید عموم قرار داده شده است. از دیگر آثار وی می توان به «پایداری»، «عروسی جاودانه»، «سنگ برگ خاک»، «روز سرخ»، «این چهره من است، من ایرانم»، «چشم نوا»، «از این گونه رستن» و فیروزه ایران اشاره کرد.
گزارش از آزاده فضلی
نظر شما