معلم و مربی واقعی چه کسی است؟

خدا رحمت‏ کند کسی که امر ما را زنده سازد، یعنی معارف و علوم ما را یاد بگیرد و آن را به دیگران‏ بیاموزد، زیرا اگر مردم خوبی‏ها و محاسن کلام ما را بشنوند و بشناسند از ما (خاندان‏ رسالت) پیروی خواهند کرد.

خبرگزاری شبستان: می دانیم که فرهنگ ما در گذشته یک فرهنگ غربی و استعماری بوده است و نیز می دانیم که استعمار فرهنگی بدترین نوع استعمارها در جهان‏ است؛ زیرا در سایر استعمارهای نظامی، اقتصادی، سیاسی و... معمولا تسلط بیگانه‏ها بر کشورها، روی ابدان و اشخاص است و استعمار می‏کوشد تا از طریق‏ قبضه کردن سیاست، اقتصاد یا نفوذ در سران نظامی و مملکتی و جابجا کردن و مهره‏ها، کشوری را در تحت سلطهء خویش آورد و آن را مستعمره سازد.

در اینگونه استعمارها با بیدار کردن نسل‏ها و به حرکت در آوردن توده‏های مردم‏ دیر یا زود می توان استعمار را از مرزهای کشور بیرون کرد و استقلال واقعی ار باز یافت.

ولی از آنجائی که در استعمار فرهنگی و فکری، همواره مغزها و روان‏ها و اندیشه‏های‏ انسان و فکر مردم هدف قرار می‏گیرد و با خواب کردن مردم و عقب نگهداشتن و انحراف فکری فرهنگی و یا تزریق فرهنگ استعماری در آنان و رسوب آداب و اخلاق‏ بیگانه در ذهن شان، همیشه آنان را در جهت منافع خود سوق می‏دهند و از آن خویش‏ می‏دانند!!

از دیگر سوء روشن است که حرکت ها، جهش‏ها و انقلاب اساسی و بنیادی بدون‏ تحول فکری و بیداری مغز و اندیشه و آگاهی عمومی، امکان پذیر نیست و تحول و تان‏ دادن مغزهای استعمار شده یا رسوب فرهنگ و تمدن بیگانه هم،کاری است بسیار دشوار. (1)
و نوسازی افکار و پاکسازی اذهان چنین جامعه‏ای علاوه بر اینکه مشکل‏تر از زدودن قوای‏ استعمار و برون رادن نیروهای نظامی و... از مرزهای کشور است، نیاز به زمان طولانی‏ و پشتکار و تلاش فراوان دارد. به همین جهت خطر استعمار فکری و فرهنگی از هر نوع دیگر استعمار بیشتر و جدی‏تر است.

 

ضرورت انقلاب فکری و فرهنگی

اکنون که در ایران انقلابی عمیق و اسلامی به رهبری امام خمینی پیروز شده و تفاله‏های استعمار و ابرقدرت ها و وابستگان آنان، بیرون ریخته شدند و بناست معیارها و ارزش های اسلامی و قوانین اسلام و...جایگزین معیارهای غلط بیگانه و قوانین غربی شود و با انقلاب فرهنگی، فرهنگ نوئی بر اساس معارف اسلامی پی ریزی و تربیت و تعلیم اسلامی جانشین تربیت غلط و انحرافی و فرهنگ مصرفی غرب و امپریالیسم‏ گردد و تمایلات و گرایش به فرهنگ الحادی شرق و کمونیسم نیز، ریشه کن شود و نظام مستقل اسلامی، نه شرقی و نه غربی برپا شود لازم است تا با فرهنگ پویای اسلام‏ آشنا شده و نسل آینده ما با بینش دینی و آگاهی لازم از معارف عمیق و گسترده علمی، عملی و اخلاقی و قرآن و احادیث پیامبر و مکتب تشیع تربیت شوند تا بتواند به اصلاح‏ خود و جامعه و مردم خویش قیام کنند و برای کشورهای دیگر اسلامی و غیر اسلامی نمونه‏ و الگو و اسوه باشند و با اخلاق و رفتار و عمل خویشتن دیگران را به اسلام و قرآن جلب‏ کنند.

 

این رسالتی است که ائمه معصوم (ع) ما بر آن تاکید دارند آنچنان که امام رضا (ع) هشتمین پیشوای شیعیان در این زمینه می‏فرماید: خدا رحمت‏ کند کسیکه امر ما(مکتب اهل بیت و تشیع)را زنده سازد، پرسیدند که امر شما چگونه‏ احیاء می گردد؟ فرمود معارف و علوم (و فرهنگ)ما را یاد بگیرند و آنرا به دیگران‏ بیاموزند، زیرا اگر مردم خوبی‏ها و محاسن کلام ما را بشنوند و بشناسند از ما (خاندان‏ رسالت) پیروی خواهند کرد.

بنابر این نیاز به بحث تعلیم و تربیت اسلامی در سطح وسیع کشور هنوز هم، کاملا ضرورت داشته و دارد و می‏بایست ملت انقلابی ما با اسلام و شیوه‏های اصیل‏ تعلیم و تربیت آن کاملا آشنا بشوند، تا از یک سوء خودشان را مهذب و آگاه ساخته و از دیگر سو بتوانند جامعه و دیگران را اصلاح کنند...

تعلیم و تربیت یعنی چه؟

باید گفت که به علت گستردگی و وسعت دامنه و قلمرو تعلیم و تربیت، تعریف‏ کاملی که جامع و مانع باشد از تعلیم و تربیت ارائه نشده است و انصافا هم ارائه چنین‏ تعریفی فراگیر، مشکل است ولی به هر صورت از طرف متخصصان فن تعلیم و تربیت، معانی و تعاریف مختلفی عرضه شده است که به نمونه‏ای از آنها اشاره می‏شود گر چه در برخی از آنها تعریف تعلیم و تربیت با همدیگر مخلوط شده است.....

1-"تعلیم و تربیت عبارت است از انتقال معلومات و دانستنیها و مهارتها"

2-"تشکیل عادات و صفات معین در فرد..."

3-تعلیم و تربیت بفعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان است‏"

4-ایجاد تغییرات مطلوب در افراد..."

و ...

 

معلم و مربی واقعی خدا است
لازم به یاد آوری است که تعلیم و تربیت در اسلام همان هدایت و ارشاد و جهت دادن انسان‏ها بسوی کمال مطلوب واقعی است.کمال در ابعاد مختلف و هدایت‏ همهء انسانها در سطح وسیع جهانی و در همه قرون و اعصار، بدون توجه به رنگ و نژاد منطقه و محیط،جامعه و طبقه و زیان و... این هدایت و راهنمائی در یک نظام تربیتی صحیح معنوی و توحیدی بر اساس‏ ارزش های نوین در مسیر تکامل واقعی انسان‏ها صورت می‏گیرد و در رابطه با همین‏ معانی است که خداوند و آفریدگار جهان در قرآن،بنام‏"رب‏"و پرورش دهنده و"رب‏ العالمین‏"(آفریننده و مربی جهانیان) و هدایت کننده موجودات و انسان‏ها خوانده شده است.

 

"و کفی بربک هادیا و نصیرا..." (2)برای پروردگار تو کافی است که هدایت‏ کننده و یاری دهنده می‏باشد.

و باز در همین رابطه سات که خداوند را معلم و آموزگار حقیقی انبیاء و همه‏ مردم...و مینامد.

و علم آدم الاسماء کلها...(3) 

باید توجه داشت که که واژه تعلیم و تربیت یک واژه مترادف نمی‏باشند بلکه متفاوت و در واقع دارای نسبت عام و خاص می‏باشند و هر چند از جهانی با هم مرتبط اند و مواردی‏ هم مشترک می‏باشند ولی تربیت، معنای گسترده‏تری دارد که عبارت است از رشد شخصیت و برانگیختن استعدادها و قوای گوناگون انسان و پرورش آن با کوشش و مساعی بیشتر تربیت شونده و فعالیت عملی بیشتر و...یعنی میدان عمل در تربیت، بیشتر متوجه تربیت شونده است و در تعلیم بیشتر متوجه معلم و شاگرد و تربیت شونده‏ در تعالیم بیشتر ساکت است و مشغول دریافت القاءات استاد می‏باشد.

پی نوشت ها:

1-"درسهایی از مکتب اسلام "،شماره 259 (صفحه 69)

2-سوره فرقان آیه 31

3-سوره بقره آیه 31

پایان پیام/
 

کد خبر 137704

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha