خبرگزاری شبستان: "90 درصد جراحی های زیبایی در کشور مربوط به جراحی بینی است، میانگین و مجموع سالانه جراحی بینی در ایران 7 برابر کشورهای غربی است، تهرانی ها سالانه 100 میلیارد تومان برای تزریق بوتاکس – چین و چروک بر شش ماهه – هزینه می کنند، روزانه فقط در پایتخت 2 تا 3 هزار نفر زن و مرد برای تزریق به مطب ها مراجعه می کنند. برخلاف تصور عامه تحقیقات جدید نشان می دهد مردان در ایران نسبت به زنان تمایل بیشتری برای انجام جراحی های زیبایی دارند."
این عبارت ها تنها گوشه کوچکی از نشانه ها و آمارهای نگران کننده ای است که این روزها از زبان برخی از کارشناسان و دست اندرکاران این حوزه در رسانه ها مطرح می شود. حدود یک دهه و اندی است که رسانه ها به طور جدی روی این سوژه نه چندان تازه و بکر دست گذاشته اند و به زبان آمار و گزارش ها علایم هشدار را روشن کرده اند اما با این همه انگار گاهی جامعه کار خود را می کند و رسانه ها هم حداکثر می توانند رصدگران خوبی در افشای ابعاد یک پدیده – در اینجا گسترش روزافزون جراحی های زیبایی - باشند.
اما به نظر می رسد فارغ از تحلیل های احساسی و سطحی به دور از شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران که صرفا می کوشد برخی ایده آل های ذهنی را قالب گیری و مطرح کند می توان در این باره به چند عامل و مولفه تآثیرگذار اشاره کرد.
یک: اگر جراحی های ترمیمی در ایران صرفا بعد پزشکی و بهداشتی داشت به عنوان نمونه فقط کسانی که پولیپ و انحراف بینی داشتند یا در اثر سوانح مربوط به تصادفات یا سوختگی ها مبادرت به عمل زیبایی می کردند در آن صورت می توانستیم این پدیده را در رده رخدادهای پزشکی و درمانی طبقه بندی کنیم اما وقتی از زبان مسئولان و کارشناسان امر از جمله دکتر محسن نراقی رییس انجمن تحقیقات راینولوژی کشور می شنویم که بخش بسیار معدودی از جراحی های زیبایی در کشور منشأ درمانی و ترمیمی گریزناپذیر دارد این جاست که باید بر روی این مساله پافشاری کنیم که جراحی های ترمیمی و زیبایی در ایران با توجه به خاستگاه شان بیشتر از آن که به عنوان پدیده پزشکی و درمانی شناخته شوند باید به عنوان رخدادی اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گیرند.
دو: زمانی که پذیرفتیم وضعیت موجود عمل های ترمیمی و زیبایی در ایران یک رخداد اجتماعی و فرهنگی است اولین و بدیهی ترین پرسش این است که چه عاملی یا عواملی به وضعیت موجود دامن زده است. اگر قرار است این پدیده را در قالب یک چندضلعی یا منشور ببینیم این پدیده چه اضلاعی دارد؟ وزن و سهم این اضلاع در سازه اصلی موضوع چیست؟ به عنوان نمونه آیا استقبال کنندگان از عمل های زیبایی را در کانون توجه و نوک سیبل قرار دادن و به آن ها به دید یک متهم نگاه کردن زاویه و نقطه دید مطلوبی به صورت مساله خواهد بود؟ حتی اگر بپذیریم که اولین و آخرین عامل موثر در تحریف صورت مسأله پزشکی و درمانی عمل های جراحی زیبایی در ایران ، استقبال کنندگان از این جراحی ها هستند باز این سوال پیش می آید که چرا این افراد به سمت این جراحی ها می روند؟
سه: از این زاویه به نظر می رسد که به دو جهت اصلی در تحلیل این رخداد می توان اشاره کرد. جهت اول آن است که اولا با کمی تدقیق و شفاف سازی صورت مساله همه عوامل و دست اندرکاران موثر در تحریف این صورت مساله را آشکار سازیم. از جمله آن که به صورت شفاف روشن کنیم که چرا یک مساله پزشکی و درمانی با چرخشی عجیب به یک معضل اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. از این منظر باید به این نکته که کمتر پرداخته شده اشاره کنیم که متاسفانه بخش قابل توجهی از این صورت مساله را باید در غفلت بزرگ کادر پزشکی و درمانی جستجو کرد.
آیا پزشکان و جراحان ما نمی دانند که فی المثل فلان مراجعه کننده هیچ نیازی به عمل جراحی بینی ندارد و صرفا بر مبنای مد اجتماعی، احساس حقارت، کمبود اعتماد به نفس یا هر عامل دیگری به جراح زیبایی مراجعه کرده است؟ در این جا ممکن است گفته شود جراح یا پزشک مشاور روانشناسی، فرهنگی یا اجتماعی نیست و نمی تواند پذیرای چنین نقشی باشد اما پاسخ این است که اگر پزشک و جراح زیبایی نمی تواند عهده دار چنین نقشی باشد حداقل می تواند بر مدار تشخیص پزشکی حرکت کند و در دام خواست ها و وسوسه های کاسبکارانه نیفتد. در واقع این جا یکی از اصلی ترین گره های صورت مساله رخ نشان می دهد و این پرسش مطرح می شود که پس اخلاق پزشکی و وجدان کار چه می شود؟ اگر گفته می شود که بخش اعظمی از جراحی های زیبایی در ایران، تفننی، غیر ضروری و تحت تاثیر افراد غیر متخصص انجام می شود این سوال مطرح می شود که پس چه کسانی این جراحی های غیر ضروری را انجام می دهند؟ آیا جز این است که همه این عمل های جراحی از سوی پزشکان و کادر درمانی شناسنامه دار صورت می گیرد؟
جهت دوم این است که جامعه شناسان، روان شناسان و رفتارشناس ها در این باره مطالعات دقیقی صورت دهند که چه عواملی در گرایش افراد - چه مراجعه کنندگان و چه کادر درمانی- به انجام عمل های جراحی غیر ضروری نقش بازی می کند؟ این عوامل می تواند طیف وسیعی از اختلال های شخصیتی و رفتاری تا چرخش به سمت رفتارهای دلالانه و صرفا کاسبکارانه باشد.
پایان پیام/
نظر شما