به گزارش خبرگزاری شبستان، خبرگزاری النخیل با انتشار مقاله ای با عنوان" یک دهه سیاه در الجزایر و بحران درسوریه... شباهت ها" آورده است که "نایت الصغیر عبدالرزاق" نویسنده و روزنامه نگار الجزایری در این مقاله تاکید کرد: هرکسی که در یک دهه خونین و تخریب گر که الجزایر آن را در اواخر دهه 90 الجزایر تجربه کرده، زندگی کرده است و هرکسی که حوادث آن دوره را از قلب رویدادها دنبال کرده و هرکسی که توانسته ذهن و فکرش از تاثیرات وحشتناک رسانه ای که ماهواره ها و شیوخ فتنه گر اعمال می کند، دور کند و توانسته بی طرفی خود را در این مسئله به دور از هرگونه حزب گرایی، فرقه گرایی و تعصبی حفظ کند، بدون هیچ شکی خواهد دید که میان حوادث دهه 90 الجزایر و حوادثی امروز سوریه تشابه و تطابق نزدیک است.
عبدالرزاق در این مقاله نوشت: هر دو کشور در معرض جنگ مخفیانه و علنی قرار گرفتند و تنها هدف آن از بین بردن سرزمین و تفکیک آن به ایالت های مذهبی و نژادی بوده است. با وجود برخی اختلافات بین دو حکومت الجزایر و سوریه، جنگها به اندازه ای که به اجرای استراتژیکها و برنامه های خارجی توجه دارند، به آزادی ملتها توجه ندارد، اما تجاوز به این سرزمین ها با روش های مختلفی انجام گرفته است.
اول - جنگ رسانه ای: ما کسانی هستیم در دهه 90 در الجزایر زندگی کردیم و حوادث را دنبال کردیم و در قلب حوادث و داغ ترین منطقه الجزایر زندگی کردیم و ما هنوز تبلیغات رسانه ای وحشتناک برای ترور در الجزایر را که به طور معمول آن را شبکه الجزیره و شبکه های خلیجی و فرانسوی دیگر رهبری می کردند، به یاد داریم. این شبکه ها در آن زمان میزبان کسانی بودند که مجاهدین و انقلابیون نامیده می شدند، کسانی که در آن زمان مراسم کشتار، اهانت، اسارات و تجاوز و تعرض به ملت الجزایر را با حمایت فتواهای خلیجی که با فکس به آنها می رسید، انجام می دادند، فتواهایی تکفیری و تهدیدآمیزی که به دیوارهای دانشگاه ها آویزان می کردند.
این شبکه ها و این شیوخ هنوز سرگرمی شان را تا امروز دنبال می کند با فرق اینکه تعداد آنها از نظر شیوخ و شبکه های ماهواره ای برای تحت فشار قراردادن سوریه به طور وحشتناکی افزایش یافته است و چه بسا توانستند بر گروه مورد نظری از افکار عمومی که آمادگی ایدئولوژیکی و مذهبی برای گرفتار شدن در چنگال تبلیغات رسانه ای را دارند، تاثیر بگذارند. ولی تا کی؟ روزی همانگونه که در الجزایر حادثه شد، انحراف ایجاد خواهد شد و بسیاری بیدار خواهند شد.
دوم- جنگ اقتصادی: تحریم اقتصادی خفه کنندگی در آن دوره بر الجزایر حکم بود و شدت سقوط آزاد در قیمت بنزین براثر اقدام "برادران دینی و عربیمان" افزایش یافت و الجزایر را به درجه ورشکستگی رساند و از یک شیخ محترم و یا برادر نشنیدیم که دست کمک به سمت کشور مسلمان الجزایر دراز کند که در آن هزاران تروریست و گرسنه ریخته می شد و برعکس آتش را شعله ور کردند و لذت می بردند و فتنه می کردند.
درحال حاضر وضعیت مشابه ملت سوریه است که از همه طرف در محاصره اقتصادی قرار دارد، حتی کشورهایی مثل اردن که از نظر اقتصادی به ملت سوریه وابسته بودند.
سوم- جنگ نظامی: همه ما سقوط تعدادی از اعضای تروریست خارحی به دست ارتش الجزایر را به یاد می آوریم که برای طلب روزی آمدند و جهادشان را بر ملت و ارتش الجزایر اعمال می کردند و همین مسئله امروز در سوریه ایجاد شده است. مسلحانی که با فتواهای طایفه ای و مذهبی واقعا خطرناکی به جامعه سوریه ای آمدند که در آن طایفه ها و نژادها و ادیان با صلح در طول قرن های طولانی در کنار یکدیگر زندگی می کردند.
عبدالرزاق افزود: پرسش دیگر این است که برای چه مثل این انقلاب ها و توطئه ها در کشورهای رژیم جمهوری رخ نمی دهد؟
وی ادامه داد: ما درصدد دفاع از نظام سوریه نیستم ولی آیا واقعا رئیس جمهوری هدف است یا تمدن سوریه؟ آیا نظام هدف است یا سوریه شام؟ ابن خلدون به آن جواب داد است! درمیان ملتها نسبت به شکل تمدنها حساسیت وجود دارد و توانستند بین النهرین را از بین ببرند و امروز به سمت شام می خزند و این هدف است نه آزادی.
پایان پیام/
بررسی جنگ الجزایر و بحران سوریه نشان می دهدکه شباهت های زیادی در میان این دو رویداد وجود دارد؛رهبری شبکه های عربی همچون الجزیره در کشتار مردم الجزایر همانند رهبری این شبکه در کشتار سوریه است.
کد خبر 141032
نظر شما