به گزارش خبرنگار شبستان، حفیظ الله شریعتی، دکترای زبان و ادبیات فارسی، شاعر و متولد افغانستان در برنامه این هفته راز با موضوع "افغانستان، تهدیدها و فرصت های فرهنگی"، گفت: 6 هزار دانشجو در افغانستان داریم که اکثراً فوق لیسانس و دکترا هستند. بیش از 80 هزار افغان باسواد در ایران کار تخصصی انجام می دادند که متاسفانه به چشم نیامد. ما در ایران خانه ادبیات و مجموعه های ادبی زیادی داریم.
شریعتی با انتقاد از اینکه تاکی می توان فقط از دریچه سیاسی به قضیه افغانستان نگاه کرد، ادامه داد: افغان ها و ایرانی ها پیشینه فرهنگی و مذهبی مشترک دارند. من 4 سال در رادیو فرهنگ در تلاش هستم که نقاط و ریشه های مشترک افغان و ایران را بازگو کنم و بگویم که ایرانی ها، خراسان فراموش شده را فراموش نکنید و به یادآورید.
وی در پاسخ به سوال نادر طالب زاده که پرسید آمریکایی ها در افغانستان چه کردند، عنوان کرد: نگاه خارجیان که در افغانستان هستند با نگاه ایرانیان متفاوت است .آمریکایی ها در حوزه نظامی، آموزشی و بحث زنان در افغانستان خوب کار کردند و من ترسم از این است که با این همه کمک های مختلفی که به ما می کنند، افغانستان به جامعه مصرفی تبدیل نشود.
این استاد دانشگاه به اشاره به جای خالی ایرانیان در حوزه های مختلف و در افغانستان بیان کرد: تلویزیون افغانستان انواع موسیقی هندی و غربی را پخش می کند و جای موسیقی اصیل ایرانی در آن خالی است. ایرانی ها باید بدانند که در افغانستان جا برای کار هست، همانطور که برای خارجی هاست. اکثر زبان شناسان غربی بنیاد زبان تاسیس کردند و مشغول کار در افغانستان هستند اما زبان شناسان ایرانی با وجود آشنایی با زبانهای اصیل و سانسکریت به افغانستان نرفتند. ما پیشینه فرهنگی مشترک با ایرانی ها داریم بلخ و سمرقند برای ایرانیان آشناست اما آنها پیگیری نمی کنند.
شریعتی در پاسخ به طالب زاده که پرسید متولی رسیدگی و توجه به افغانستان در ایران باید چه ارگانی باشد؟ وزارت فرهنگ یا دانشگاه ها، تصریح کرد: نگاه دولت و سازمان های دولتی ایران به افغانستان سیاسی است .خانه مولانا را چه کسانی بازسازی کنند، خوب است؟ ایرانیان یا خارجیان؟ سنگی که حسنک وزیر را به آن بستند، در افغانستان موجود است. درس حسنک وزیر در کتاب درسی دانش آموزان ایرانی موجود است. ایرانیان با حوزه های تمدنی و پشینه های مشترک فرهنگی ایران و افغانستان را نمی شناسند و اگر هم بشناسند نسبت به آن بی توجه هستند.
این شاعر افغانی با ابراز تاسف از نگاه واگرایان ایرانیان نسبت به افغانستان، اظهار داشت: افغانها و ایرانی ها اندیشه ها و حتی افسانه های مشترک زیادی دارند اما مشکل در نگاه است. باید نگاه واگرایانه را تبدیل به همگرایانه کنیم.
وی بعد از پخش حقایقی از فیلم سینمایی" قفسه درد" محصول 2010 آمریکا به کارگردانی کاترین بیکلو که حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان را به تصویر کشیده است، بیان کرد: دوستان مهاجری که به این گونه فیلم ها نگاه می کنند، دچار ترس می شوند و فکر می کنند که افغانستان ناامن است. افغانستان شبیه جزیره است و اینگونه که در رسانه ها عنوان می شود، ناامن نیست. افغان های ساکن در ایران که شوق رفتن و سرمایه گذاری در افغانستان دارند، می توانند از یافته های کسب کرده خود در ایران استفاده کنند زیرا بازار افغانستان هنوز اشباع نیست و جا برای کار دارد.
شریعتی خاطرنشان کرد: در این اواخر با روی کار آمدن اوباما، سعی شده است که جنگ ها در افغانستان با هماهنگی سربازان افغانی صورت گیرد و نگاه ها کارشناسی و علمی باشد، در حقیقت هم اکنون روند جنگ به سمت فرهنگی شدن پیش برده شده است تا به صلح بینجامد.روزنامه ای که توسط آمریکایی ها در افغانستان روزانه یک میلیون نسخه چاپ می شود و به طور مجانی در اختیار افغانها قرار می گیرد، گواه کوچکی از این موضوع است.
این روزنامه نگار با اشاره به طالبان و قابل توجیه بودن خشونت های آنها، عنوان کرد: راههای آشکار افغانستان همین است که در رسانه ها به تصویر کشیده و بازگو می شود و مهاجران افغانی و ایرانیان با دیدن و شنیدن آن می ترسند اما افغانستان لایه های پنهان هم دارد. حوزه های فرهنگی و فضای فرهنگی در افغانستان باز شده و رشد کرده است و حتی طالبان نیز از حقوق بشر صحبت می کنند.
این دکتر زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه نگاه رسانه های ایرانی به افغانستان باید از حوزه سیاسی و نظامی خارج شود، تصریح کرد: باید نگاه را تغییر داد و فرهنگی کرد زیرا می شود از دریچه های دیگر و لطیف تر به افغانستان نگاه کرد. سنایی غزنوی و پیر هرات در افغانستان هستند و پرداختن به این مسایل فضا را ملموس شد و ما و ایرانیان را به هم نزدیک تر می کند.
شریعتی خطاب به ایرانیان گفت: بلخ در افغانستان است. قندهار و هرات سرزمین خودتان هست. پیشینه فرهنگی خود را آنجا پیدا کنید. ما باید با کمک یکدیگر مشترکا درخت زبان فارسی بکاریم.
این روزنامه نگار نقش ایرانیان را در ثبت آثار و اماکن افغانستان موثر دانست و افزود: هنوز کوچه ابوریحان و بیهقی در افغانستان سالم است. مقبره های شعرا هنوز در این کشور وجود دارد. الان قبر پیرهرات، به طرز وحشتناکی در حال بازسازی است و از کاشی های عجیب و غریب چینی استفاده می شود. چرا نباید در بازسازی آن از کاشی های ایرانی استفاده شود؟ ما آواها و موسیقی هایی داریم که از ساسانی زنده است چرا باید منتظر مستشرقین باشیم که این زبانها و آواها را کشف کند؟
وی خاطرنشان کرد: رفت و آمد بین کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان نباید به ویزا احتیاج داشته باشد زیرا زمانی هر سه تای این کشور، یک کشور را تشکیل می دادند و اکنون پاسپورت فرهنگی باید برای رفت و آمد ساکنان هر یک از این سه کشور کفایت کند.
این شاعر با تاکید بر لزوم ایجاد همگرایی، همدلی و همزبانی بین ایرانیان و افغانی ها به جای تکیه بر مسایل سیاسی، اظهار داشت: شبکه های ایرانی باید هر روز برنامه نیم ساعته ای داشته باشند که در آن مسایل فرهنگی افغانستان و حوزه های مشترک افغانستان و ایران را مطرح کند و پوشش دهد.
شریعتی در خاتمه یادآور شد: فرهنگستان زبان فارسی و سازمان میراث فرهنگی چه کاری در افغانستان انجام دادند؟ ایرانیان هیچ مرکز علمی و فرهنگی در افغانستان راه اندازی نکردند اما غربی ها که هیچ پیشینه مشترکی با افغان ها ندارند، مراکز گسترده مستعدد فرهنگی در افغانستان تاسیس کردند.
گفتنی است، برنامه این هفته راز با موضوع" افغانستان، تهدیدها و فرصت های فرهنگی" با حضور حسین محمودیان، مستندساز، محمدمهدی خالقی، مستندساز، حفیظ الله شریعتی، روزنامه نگار و شاعر، عبدالملک شفیعی، مستندساز در حالی برگزار شد که مهمان تلفنی آن، محمدحسین جعفریان رایزن سابق فرهنگی ایران در افغانستان بود.
پایان پیام/
نظر شما