خبرگزاری شبستان: سخنرانی امام در 4 آبان 1343، شاه را به این فکر انداخت که امام را تبعید کند و برای این منظور ترکیه را در نظر گرفت که الگوی مدرنیزاسیون شاه و پدرش بود. همان جا که روزگاری آتاتورک سال ها زحمت کشیده بود تا دین را به امری خنثی و بی اثر در زندگی مردم تبدیل کند و در این راه از هیچ کوشش و جنایتی فروگذار نکرده بود. اتفاقا وقتی امام از ماموران ترکیه ای می خواهد که به او اجازه دهند که گشتی در آنکارا داشته باشد او را به مزار علمای شهیدی هم می برند که به دست آتاتورک کشته شده اند؛ شاید برای این که از سرنوشت کسانی که با ایده جداسازی دین از سیاست درافتاده اند، آگاه شود.
اما امام، به محض رسیدن به ترکیه نامه ای برای پسرش می فرستد و از او می خواهد علاوه بر مفاتیح، صحیفه سجادیه و وسایل شخصی اش، کتاب مکاسب و حواشی اش را هم برایش بفرستد. امام که به قول خودش در زندان کتاب هایی از رهبران بزرگ دنیا خوانده و از آنها آموخته است که برای اهداف بزرگ باید همت بزرگ داشت، کاری بزرگ آغاز می کند: «اینجانب قبلًا حاشیهاى بر کتاب «وسیلة النجاة» مرحوم آیة اللَّه سید ابوالحسن اصفهانى قدس سره نوشته بودم ولى زمانى که از شهر «قم» به خاطر رویدادهاى غمانگیزى که براى اسلام و مسلمین پیش آمد- که شاید تاریخ آنها را ضبط کند- در اواخر ماه جمادى الثانى 1384 ه. ق به «بورسا» از شهرهاى ترکیه تبعید شدم و تحت نظر و مراقبت، فارغ البال بودم، تصمیم گرفتم به منظور سهولت استفاده، آن حاشیه را در متن کتاب مذکور مندرج نمایم. و اگر خداى تعالى توفیق دهد مسائل دیگرى را هم که زیاد مورد ابتلا است به آن بیفزایم.
از خداوند متعال توفیق و از خوانندگان دعاى خیر براى برطرف شدن گرفتارىها از بلاد مسلمین به خصوص مرکز تشیع و قطع دست بیگانگان از آن و حسن عاقبت براى این فقیر (الىاللَّه) امید دارم.» (1)
با این مقدمه نگارش تحریرالوسیله آغاز می شود. حتی با نگاهی کوتاه به فهرست کتاب تحریرالوسیله می توان تفاوت نگاه امام به دین با فقهای دیگر را به روشنی دید. در زمانی که در حوزه هزار ساله نجف ناخواسته هم صدا با دنیای مدرن طبل جدایی دین از سیاست زده می شود و کمتر کسی پیدا می شود که از مباحث اجتماعی اسلام سخنی به میان آورد، امام در این کتاب مباحثی چون امر به معروف و نهی از منکر، نمازجمعه، دفاع، قضا و غیره را به تفصیل مورد بررسی قرار می دهد.
امام در ترکیه شدیدا تحت نظر است و در ایران هم خفقان محمدرضا بیداد می کند. مردمی که در 15 خرداد 42 در اعتراض به زندانی شدن امام آن حماسه ها را آفریدند، این بار جرات نفس کشیدن ندارند. ماموران ساواک هر فریادی را در نطفه خفه می کنند و مواظبند که هیچ گونه اجتماعی هر چند کوچک شکل نگیرد. امام که از پیشوایان معصوم آموخته است مبارزه بدون بیداری و همراهی توده مردم راه به جایی ندارد، قدم دیگری را در راه بیداری توده مردم و به خصوص علما برمی دارد تا بخش اعظم دین را که فراموش شده بار دیگر احیا کند.
امام صراحتا در بحث از نمازجمعه می گوید: «براى امام جمعه که خطبه مىخواند سزاوار است در ضمن خطبهاش آنچه را که از مصالح دینى و دنیایى مسلمین است بیان کند و آنها را از حوادث و اخبارى که در کشورهاى مسلمان و دیگر کشورها مىگذرد که در آنها نفع و ضرر مسلمین مطرح است، آگاه نماید و مطالبى را که مسلمانان در زندگى دنیا و آخرت و در شئون سیاسى و اقتصادى از امورى که در استقلال و کیان آنها و در کیفیت روابط و رفتار آنها با سایر ملل مؤثر است، بازگو کند. و مسلمین را از دخالت دولتهاى ظالم استعمارگر در امور مسلمین، مخصوصاً در امور سیاسى و اقتصادى آنها که به استعمار و استثمارشان کشانده مىشود بر حذر دارد. خلاصه نماز جمعه و دو خطبهاش از مواقف بزرگ براى مسلمین است، مثل مواقف بزرگ دیگر همچون حج و مواقفى که در حج وجود دارد و عید فطر و عید قربان و غیر اینها، اما متأسّفانه مسلمین از وظایف مهمّ سیاسى در نماز جمعه و غیر آن از مواقف سیاسى اسلام غفلت داده شدهاند و حال آن که اسلام با تمام شئونش دین سیاست است و این مطلب براى هر کسى که مختصر تدبّرى در احکام حکومتى و سیاسى و اجتماعى و اقتصادى اسلام داشته باشد، آشکار مىشود، پس هر که خیال کند که دین از سیاست جدا است، نادان است که نه اسلام را شناخته و نه سیاست را.» (2)
احیای اسلام اصیل و جامع که دربرگیرنده تمام وجوه اسلام باشد و از بین بردن اسلام ناقص الخلقه مسخ شده را می توان رشته تسبیح قطعات زندگی امام دانست.
پی نوشت ها:
1. تحریر الوسیلة(ترجمه فارسى)، ج1، ص: 7
2. همان ص 265
پایان پیام/
نظر شما