خبرگزاری شبستان: قربان عید طلوع روزی نو و انسانی نو و یک زندگی با رنگ و بوی خدائی و رسیدن به قرب الهی است، عیدی که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منی (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا میرسد، نماد رهایی از تعلقات است. رهایی از هر آنچه غیر خدایی است. عیدی که انسان میخواهد و دوست دارد که بهترین و محبوبترین و شیرین ترین هستی خود را به محضر پروردگار جهان تقدیم کند و بگوید ای محبوبترین محبوبها من با همه وجود با همه سجود با همه عشق و اخلاص در محضرت قربانی میکنم آنچه را که در توان دارم، هرچند که میدانم که در برابر عظمت تو هیچ است و او با همه احسان و عطوفتی که دارد آن را میپذیرد و میفرماید: که ای بنده خطاکار ای توبهکنندهای بنده سر کش، می پذیرم آنچه را که آوردهای.
در روایتی از امیر المومنین علی علیه السلام آمده است که هر روزی که انسان در آن به زشتی آلوده نگردد آن روز عید است. روز دهم ماه قمری ذی الحجه، مصادف با عید قربان یا همان عید الاضحی از گرامیترین و یکی از دو عید بزرگ مسلمانان است که به یاد ماجرای حضرت ابراهیم و فرزندش، در بسیاری از بلاد اسلامی جشن گرفته میشود. در این روز مسلمانان خصوصا آنان که سعادت حضور در جوار حریم امن الهی و انجام مناسک عظیم حج و تشریف به عرفات و مشعر نصیبشان شده است که به یاد کشاندن اسماعیل به قربانگاه توسط پدرش و با هدف اظهار عبودیت محض به ذبح قربانی میپردازند در این روز حجگزار، اسماعیل وجودش را یعنی هرآنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده، قربانی میکند تا سبک بال شود. و پس از ذبح قربانی آنچه بر او در حال احرام، حرام شده بود، مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو، حلال میگردد و با توجه به اینکه حج یکی از عبادتهای بسیار مهم واجبات دینی بوده که توانایی به انجام رساندن آن نیز برای هر مسلمانی بسیار شادی آور است در نتیجه روزی که پس از اتمام احرام و انجام وظایف سنگین حج در عرفات، پیش میآید را به عنوان جایزه الهی و عید میدانند.
برگزار کردن مراسم قربانی بر همه واجب نیست و تنها بر زائران کعبه واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو، یا شتری را قربانی کرده و گوشت آن را بین مستمندان و همسایگان تقسیم میکنند و ثواب آن را به روح اموات خود هدیه مینماید. همچنین برگزاری نماز پر فیض عید در این روز در تمامی بلاد اسلامی، نشانهای از تکمیل این حرکت عظیم عبادی،اجتماعی و سیاسی است و نمود اتحاد، یکرنگی و همدلی مسلمین.
بطور کلی قربان عبارت از، اسباب و وسیله نزدیکی و مشتمل بر کارهای نیکی است که انسان بوسیله آن بخواهد به خود را به رحمت خداوند نزدیک کند مانند فرمایش رسول اکرم(ص) که فرمود: نماز موجب تقرب و نزدیکی هر پرهیزکار به رحمت پروردگار است و اعمال و مناسک حج نیز جون وسیله تقرب عبد به معبود است حسن ختام این فریضه عظیم را عید قربان نامیدهاند و دل کندن از دنیا و مافیها و قربانی کردن هواهای نفسانی در برابر خواست پروردگار را با ذبح حیوانی به عنوان قربانی اظهار میکنند.
هرچند که منظور از تقرب به خدای متعال، قرابت زمانی و مکانی نیست، چرا که بین خالق و مخلوق هیچگونه خویشاوندی وجود ندارد بلکه منظور آن است که از راه طاعت و انجام کارهای شایسته میتواند مشمول الطاف الهی قرار گرفته و به رحمت، مغفرت او نزدیک شود.
قربانی کردن ریشه در دوران ما قبل تاریخ دارد. انسان اولیه که از درک عظمت خالق متعال و فهم طبیعت عاجز بوده است، برای بدست آوردن ترحم خدایان خیالی خود، دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها میزده است. این رسم نزد همه ملل و ادیان به عناوین مختلف موجود بوده است. ایرانیان باستان نیز بسیاری از حوادث و بلایای طبیعی را نتیجه خشم خدایانی خود میدانسته و برای آنان قربانی میکردهاند. این سنت طولانی بشری در اسلام نیز پذیرفته شده است. نقطه عطف و اوج آشکار شدن این سنت در ابتلاء ابراهیم به یک آزمایش الهی است. در قرآن کریم و روایات دینی آمده است که ابراهیم در سنین بالا دارای فرزندی شد که برایش بسیار عزیز و گرامی بود و او را اسماعیل نام نهاد.اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در جواب بر ابراهیم نازل شد و به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند. در این امتحان بزرگ ابراهیم کدامین را انتخاب میکند؟ خدا را یا خود را؟ سود را یا ارزش را؟ پیوند را یا رهایی را؟ لذت را یا مسئولیت را؟ پدری را یا پیامبری را؟ بالاخره اسماعیل را یا خدایش را؟
هرگاه انسان بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار گرفت و غریزه را انتخاب کرد، به سوی حیوانات گرویده بلکه از حیوانات هم پستتر شده است، چرا که زشتی و پیروی از غرائز مهمترین بستر ظهور نزاء میان آدمیان است و باعث بر هم خوردن آرامش درونی و بیرونی انسان میگردد و این همان چیزی است که با عید یعنی روز آرامش و شادمانی منافات دارد و بدور از عقل و فکر و رهنمودهای انبیاء الهی است. اما همینکه انسان در این دو راهی خطرناک وظیفه را انتخاب کرد و در خط ملائکه و پاکان قرار گرفت آن را عید میگیرد، به عبارت دیگر حرکت انسانها به سوی علم و معرفت همواره با شادمانی و نشاط توام است خاصه آنکه وقتی انسان معنای جدیدی کشف میکند و لذا دائمی عبودیت و ترک معصیت مونس ذائقهاش میشود، ابتهاج زائد الوصفی تمام وجودش را دربرمیگیرد، و آن لحظه عید واقعیست. مصداق آن کلام دلنشین امام صادق(ع)است که در جواب مردی که از او سوال میکند، آیا ملائکه افضل است یا بنی آدم میفرماید: خداوند متعال برای ملائکه عقل قرار داده است بدون شهوت و برای حیوانات شهوت قرار داده بدون عقل اما در وجود آدمی هر دو را باهم قرار داده است، اگر عقل او بر شهوتش غلبه کند مقامش از ملائک بالاتر و اگر شهوتش بر عقل غالب شود،از حیوانات پستتر است.
ابراهیم نیز پس از کشمکش های درونی از این امتحان سربلند بیرون آمد و با موافقت خالصانه فرزندش او را با مسلخ عشق کشاند و آماده سر بریدن فرزند محبوب خود شد اما به هنگام قربانی کردن اسماعیل خداوند که او را سیر بلند در امتحان مییابد گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم میفرستد خداوند با این اقدام میخواهد اولا در برابر سایر مخلوقات میزان ایثار،وفا، دوستی،تقوا،تعهد و طهارت انسان را به نمایش گذارد تا این حقیقت روشن شود که برای یک فرد مومن و متعهد، گذشتن از آزمون و گرفتاری یک امر عادی است و حقا که مقام خلیفه الهی زیبنده اوست.
ثانیا این که قربانی انسان برای خدا که در گذشته، یک سنت رایج دینی و یک عبادت بود، من بعد ممنوع است. در «ملت ابراهیم» قربانی گوسفند، به جای قربانی انسان! و از این معنی دارتر، یعنی که خدای ابراهیم، همچون خدایان دروغین دیگر، تشنه خون نیست. این بندگان خدایند که گرسنهاند، گرسنه گوشت! و از این معنیدارتر، خدا از آغاز نمیخواست که اسماعیل ذبح شود، میخواست که ابراهیم ذبحکننده اسماعیل شود و شد، چه دلیل دیگر،قتل اسماعیل بیهوده است، و خدا از آغاز میخواست که اسماعیل ذبیح خدا شود،چه صبور. دیگر قتل اسماعیل بیهوده است، در اینجا سخن از «نیاز خدا» نیست،همه جا سخن از «نیاز انسان» است و اینچنین است «حکمت» خداوند حکیم و مهربان، «دوستدار انسان» که ابراهیم تا قله بلند «قربانی کردن اسماعیلش» بالا میبرد، بیآنکه اسماعیل را قربانی کند و اسماعیل را به مقام بلند ذبیح عظیم خداوند ارتقاء میدهد، بی آنکه بر وی گزندی رسد.
داستان این دین حنیف داستان شکنجه و خودآزاری انسان و خون و عطش خدایان نیست داستان کمال انسان است، آزادی از بند غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است، و سعود روح و معارج عشق و اقتدار معجزهآسای اراده بشریت و نجات از هر بلند و پیوندی که تو را به نام یک «انسان مسئول در برابر حقیقت» اسیر و عاجز میکند و بالاخره نیل به قله رفیع «شهادت»، اسماعیلوار و بالاتر از «شهادت» ابراهیموار و پایان این داستان، ذبح گوسفندی، و آنچه در این عظیمترین تراژدی انسانی، خدا برای خود میطلبید؟ کشتن گوسفندی است برای چند گرسنه، اما با ورائی ژرف.
ابراهیم یک الگو و نمونه انسان کاملی است که بر تمامی تمایلات نفسانی مهار زده و توجه او همیشه رضای پروردگار است. تعلقات زودگذر دنیا برای یک مومن متعهد که ایمانی قوی به مشیت الهی دارد بسیار بی ارزش بوده و حاضر است برای کسب رضای خداوند عزیزترین سرمایه زندگی را که همانا فرزند است در راه رضای خدا قربانی کند. این ایثار و عشق پیامبر به انجام «فرمان خدا»، فریضهای برای حجاج میگردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند در روایات مکرری نقل شده که در روز عید قربان، قربانی کنید تا گرسنگان و بیچارگان نیز به خوراک برسند.
بههرحال ذبح صدها هزار گوسفند و نحر هزاران شتر دارای یک نوع جلوه و زیبایی بوده مظهر روحیه و ایثار دسته جمعی است که خود از شعاثر الهی است هرچند که سیر کردن گرسنه یکی از اسرار ظاهری و فوائد اجتماعی قربانی است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «فکلوا منها و اطعموا القانع و المعتر»
از گوشتهایی که قربانی میکنید هم خودتان میل نمائید، هم به قانع و معتر بدهید، خدا این بهائم را مطیع شما قرار داده تا شکر نعمتهای او را به جای آورید قانع فقیری است که به آنچه میگیرد، قانع است. معتر، فقیری است که علاوه بر تقاضای کمک اعتراض هم میکند. این نشان دهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش به خود را فراموش کنید نه دیگران را و در تقسیم گوشت و اطعام، پایبند تملق یا دعا و تواضع فقیر نباشید او را سیر کنید، گرچه با شنیدن زخم زبان باشد.
اما هدف اصلی در مسئله قربانیص رسیدن به مقام عالی تقوا است. قرآن در این زمینه میفرماید: «لن ینال اللّه لحومها و لا دماء تها و لکن یناله التقوی منکم»
این قربانیان که زائران خانه خدا به هنگام توقف در منی ذبح میکنند، گوشت یا خون آنها به خدا نمیرسد، بلکه هدف از قربانی، شکوفا شدن روح ایثار و نشان دادن میزان عشق و قرب به خدا و تقوا است.
موسم عید نزدیک است. اکنون بندگان خدا در منی و محضر اویند و چون ابراهیم،اسماعیل را به قربانگاه آوردهاند.اسماعیل ما کیست،چیست،مقام،آبرو و عزت،موقعیت،شغل یا ثروت؟ این را هرکسی خود میداند، و باید آن را در غل کرده و به منای دل آورده برای قربانی. اینک وقت انتخاب است، آنچه انسان را در راه ایمان ضعیف میکند، آنچه او را در سرازیری «رفتن»، به «ماندن» فرا میخواند و در راه «مسئولیت» به تردید میافکند، آنچه نفس را به خود بسته و نگه داشته است، آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا «پیام» را بشنود و لبیک گویان به حقیقت اعتراف کند، آنچه او را به «فرار»از حقیقت فرا میخواند و به توجهات مصلحتجویانه میکشاند، عشق به آن، کور و کرش کرده و بازیچه ابلیس میسازد، بایستی بدور افکنده شود. آنچه که ثمن بدست آوردنش، سقوط از بلندهای سعادت است و هزینه از دست ندادنش،از دست دادن همه دستاوردهای ابراهیمی، او اسماعیل وجود است که ممکن است یک شخص باشد یا یک شیء بیارزش، یا یک حالت و وضع و حتی یک نقطه ضعف!
اینک موسم حج است و نشانهای از پاکیزگی،رهایی،آزادگی، آگاهی و معنویت انسان. بدانیم که سراسر زمین حجی است که در آنیم و باید با همدلی مساوی شدن،سادگی، وقوف در جهان درون و بیرون و قربانی کردن همه آرزوهای پوچ دنیوی،خود را برای سفر بزرگ آماده کنیم ابراهیموار و با تاسی به مولایمان حسین(ع) ان شاء اللّه.
برگرفته از مجله اصلاح و تربیت. شماره 69
پایان پیام/
نظر شما