شاه کلید فلاح و رستگاری انسان چیست؟

هدف غایی تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرب الهی است که شاکله دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهای دینی ریشه‌دار از او سربزند. فلسفه خلقت بشر تربیت صحیح انسان برای رسیدن به کمال و سرمنزل مقصود است.

خبرگزاری شبستان: تعلیم و تربیت انسان از چنان جایگاهی برخوردار است که خداوند در بدو خلقت او این مهم را از طریق ارسال رسل در دستور کار قرار داد تا بشری که فرشتگان بر او سجده کرده و شیطان به دلیل عناد با او عبادت شش هزار ساله خود را به باد داد، بدون تعلیم و تربیت رها نشود و برنامه ای برای کمال در اختیار داشته باشد.
اهمیت تعلیم و تربیت در زندگی بشر دارای چنان ارزش و جایگاهی است که خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن به این مسئله اشاره می کند چراکه این مفهوم در دین اسلام دارای تعریفی خاص است.

مفهوم تربیت از منظر اسلام
انسان موجودی است مشحون از قابلیت ها و توانایی های نهفته درونی که باید در جریان تربیت آشکار گشته و به ظهور برسد. از سوی دیگر بسیاری از خلقیات و صفات نیکو باید از طرق مختلف در وجود وی ایجاد شده و به کمالش برساند. به فرموده شهید مطهری: تربیت عبارت است از پرورش دادن؛ یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یک شی ء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه، حیوان و انسان صادق است و اگر در مورد غیرجاندار این کلمه را به کار ببریم مجازا به کار برده ایم نه این که به مفهوم واقعی آن شی ء را پرورش داده ایم...
این پرورش دادن ها به معنی شکوفا کردن استعدادهای درونی آن موجودات است و از همین جا معلوم می شود که تربیت باید تابع و پیرو فطرت باشد؛ یعنی تابع و پیرو طبیعت و سرشت شیء باشد. اگر بنا باشد یک شیء شکوفا بشود باید کوشش کرد همان استعدادی که در آن هست بروز و ظهور کند، اما اگر استعدادی در یک شیء نیست، بدیهی است چیزی که نیست و وجود ندارد، نمی شود آن را پرورش داد. مثلاً استعداد درس خواندن در یک حیوان وجود ندارد به همین جهت ما نمی توانیم به یک حیوان مثلاً ریاضیات یاد بدهیم که مسائل حساب و هندسه را حل کند؛ زیرا استعدادی که در او وجود ندارد نمی شود پرورش داد.
امام راحل در این باره می فرماید:
«اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمده اند برای این که این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود که این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است».
هدف تربیتی اسلام پرورش روح حقیقت جویی و قوه تشخیص در افراد است تا انسان های باایمان، باتقوا و نیکوکار تربیت کند و با تشویق آنان به برادری و تعاون با خشونت، فقر و مظاهر آن مبارزه کند. کرامت و شرافت انسان، مساوات، توجه به مراحل رشد انسان، جهت و هدف داشتن او، قابلیت و استعداد بشر برای رسیدن به کمال و مبارزه با کفر، شرک، جهل و مظاهر آن از اصول تربیتی اسلام است.
بنابراین، فطرت الهی انسان در تربیت اسلامی ارزشمندترین چیز در عالم هستی است به گونه‌ای که نباید چیزی را بر آن ترجیح داد. اگر گفتار یا کرداری خلاف قوانین فطرت باشد، باید صریحاً نسبت به اصلاح آن اقدام شود. زمانی که فطرت دست خورده و الهی است یعنی دوران کودکی باید نسبت به تربیت و شکل دهی آن اقدام، و زمینه را برای مراحل بعدی رشد فراهم کرد. فطرت به درختی شباهت دارد که باید از همان ابتدای رویش، از آن مراقبت شود و در هر مرحله‌ای آبیاری لازم به عمل آید تا بتدریج به درختی تنومند و با طراوت تبدیل شود. رفتارهای انسانی و الهی را می‌توان میوه‌های این درخت محسوب کرد.

 

هدف غایی در تربیت اسلامی...
هدف غایی تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرب الهی است که شاکله دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهای دینی ریشه‌دار از او سربزند. فلسفه خلقت بشر را نیز در همین نکته می‌توان یافت که خداوند انسان را برای این آفرید که او به وسیله تربیت صحیح، کمال یابد و به سر منزل مقصود برسد. با علم به این هدف غایی، تربیت اسلامی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا می‌کند. تربیت اسلامی به ایجاد وضعیت مناسبی اطلاق می‌شود که زمینه را برای بروز و ظهور استعدادهای فطری آدمی فراهم می‌کند و او را بالنده‌تر و کمال‌یافته‌تر می‌سازد. هر زمان فرصت و امکان برای فعلیت یافتن استعدادها فراهم می‌شود، آن زمان قداست و ارزش پیدا می‌کند. به همین دلیل می‌توان در تفکر اسلامی سخن از امور مقدس و نامقدس گفت. امور مقدس اموری است که منسوب به خداوند متعال و موجب رشد انسان می‌شود. امور نامقدس اموری است که خداوند آنها را نامطلوب و مضر به حال آدمی معرفی کرده و آدمیان را از اجرای آنها بازداشته است. با این رویکرد، هر قدر انسان رشد واقعی پیدا کند و به خداوند نزدیک شود، حریم پیدا می‌کند. برای ورود به این حریم باید آدابی را مراعات کرد و قواعدی را به جان خرید. تربیت اسلامی نیز به دلیل ارتباطش با فطرت الهی انسان، ارزش و اهمیت والایی پیدا می‌کند و به علم مقدسی تبدیل می‌شود. هرچند تربیت در مفهوم کلی مقوله‌ای باارزش است تربیت اسلامی به دلیل انتساب به اسلام قداست پیدا می‌کند. بر این اساس ورود به عرصة تربیت اسلامی به اصول و قواعد ویژه نیاز دارد.

 

اساس کار تربیت خدایی است
مربی در تربیت اسلامی به هیچ بهانه‌ای نباید از تربیت متربی ملول شود و مسؤولیت خود را تمام شده تلقی کند. چون تربیت، کاری خدایی است. خداوند متعال بنده خود را در هر وضعیتی تحت نظر دارد. هر قدر بنده راه گم کند باز خداوند طالب هدایت و تربیت اوست. مربیان و معلمانی که از مکتب اسلام تأثیر اساسی گرفته باشند به طور نسبی از همین صفت مطلق الهی باید بهره‌مند شده باشند. مربی اسلامی از تلاش برای ساختن و تأثیرگذاری بر روح و روان متربی لذت می‌برد و این کار را عبادت تلقی می‌کند. در نظام فکری شهید مطهری نیز این ویژگی تربیت اسلامی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. این متفکر اسلامی که از اسلام ناب بهره‌های فراوان برده، معتقد است که تعصب ما به اسلام و کسانی که زیر لوای اسلام زندگی می‌کنند نباید در حدی باشد که علیه آنهایی که زیر لوای اسلام نیستند بدخواه باشیم و هدایت آنها را ازخداوند متعال طلب نکنیم.
«وقتی که اینها (افراد ضد اسلام) هدایت نمی‌شوند و گذشته از این به صورت خار در سر راه دیگران درمی‌آیند، باید به آنها به چشم یک مانع نگاه کرد ولی نباید بدخواهشان بود. حتی انسان، بدخواه ابوجهل هم نباید باشد و مثلاً بگوید خدا نکند که ابوجهل مسلمان شود و به شهادت برسد. نباید آرزو کنیم که مانند ابوجهل‌ها یک وقت راه به حق پیدا نکند. یزید بن معاویه هم وقتی که از زین‌العابدین (ع) سوأل می‌کند که آیا من اگر توبه کنم توبه من قبول است یا نه، حضرت می‌فرماید بله قبول است؛ یعنی او هم بدخواه یزید نیست که آرزو کند که چون یزید قاتل پدرش می‌باشد توفیق توجه پیدا نیابد تا به جهنم برود، بلکه برای او هم خیر می‌خواهد» (مطهری، 1374: 257).

 

شرط فلاح و رستگاری!

(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى)(اعلی/14)؛ «رستگار شد آن کس که نفس خویش را تزکیه کرد.»
(... وَمَنْ تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ...) (فاطر/18)؛ «و هر کس به تزکیه و پاکی خویش بپردازد، نتیجه آن به خودش باز می‌گردد.»
علی (علیه السلام) می فرماید: «مَن تَأَدَّبَ بآدابّ الله عزو وجل أبداهُ إلَی الفَلاحِ الدّائم»؛ هر کس مؤدب به آداب الهی شود ، ادبش او را به رستگاری ابدی می رساند.
اگر کسی تربیت الهی را بپذیرد و مؤدب به آداب الهی شود، به رستگاری جاودانه می رسد؛ یعنی هم یک انسان می شود و هم در بُعد الهی و معنوی رشد کرده و فرشته می شود.

پایان پیام/
 

کد خبر 152962

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha