توبه و ریشه کن کردن گناهان از دل

رمضان میهمانی‌ای است که میزبانش خداست و در آن بهترین بندگان خدا حضور دارند؛ از عرفا و علما گرفته تا شخص امام زمان (عج).

خبرگزاری شبستان: روزهای آخر شعبان را می‌گذرانیم. روزهایی که ما را به میهمانی خدا وصل می‌کنند. برای هر میهمانی باید آماده شد. حالا بسته به میزبان و میهمان‌هایی که شرکت می‌کنند برای بعضی کمتر برای بعضی بیشتر. رمضان میهمانی‌ای است که میزبانش خداست و در آن بهترین بندگان خدا حضور دارند؛ از عرفا و علما گرفته تا شخص امام زمان (عج).
اگر آماده نباشیم و وارد این ماه شویم، تا چشم ببندیم روز آخر رسیده و باز هم دست‌هامان خالی است که وقتی وارد ماه شدیم دیگر زمانی برای آمادگی نداریم.
این ماه تا بخواهی خیر و برکت دارد. بستگی به این دارد که چقدر بتوانی برداشت کنی. این توانایی را باید در طول سال در خود ایجاد کرده باشیم. اما اگر تاکنون نتوانسته‌ایم، این چند روز را می‌توان غنیمت شمرد و با توجه به فرمایش امام رضا (ع) به اباصلت در آخرین جمعه ماه مبارک، برای این ماه آماده شد.
امام رضا (ع) در این روایت که قبلا آورده شد، ده فرمان به اباصلت می‌دهد که خود را برای ماه رمضان آماده کند. یکی از آن‌ها توبه است و دیگری ریشه‌کن کردن گناهان از دل. در این یادداشت مختصری به این دو فرمان می‌پردازیم منتها نه به بررسی روایی و قرآنی آن می‌پردازیم و نه حتی به بررسی کلامی و مفهومی آن؛ که به این‌ها زیاد پرداخته شده. در این نوشتار قصد داریم کاربردی‌تر به توبه نگاه کنیم تا هر کس بتواند با توجه به‌شناختی که از خود دارد، وارد بحث شود.

 

درک گناهان شرط اصلی توبه
خلوت و سکوت چیزهایی هستند که در دنیای مدرن کمتر یافت می‌شوند. اصلا انگار بشر افسارگسیخته امروز به عمد می‌-خواهد آن قدر برای خود سرگرمی ایجاد کند که در هیچ حالتی تنها نباشد. شاید دلیل آن هم فرار از ندای درونی انسان است که دم به دم او را نهیب می‌زند.
برای اینکه انسان بتواند از خودش یک ارزیابی درست داشته باشد، نیاز به تفکر دارد و این تفکر نیازمند سکوت و خلوت است. البته این را هم باید گفت که انسان می‌تواند در خلوت باشد هیچ خلوتی نداشته باشد و آن قدر خودش را با خیال-پردازی‌ها و افکار پریشان سرگرم کند که ساعت‌ها خلوتش هیچ نتیجه‌ای نداشته باشد و از آن طرف می‌تواند در شلوغ‌ترین فضا‌ها بهترین خلوت‌ها و سکوت‌ها و در نتیجه بهترین تفکرات را تجربه کند.
با این سکوت است که انسان فرصت پرسش از خودش را دارد. از اینکه چه کرده و چه می‌کند؟ دارد به چه سمتی می‌-رود؟ از راه بسیار مبهمی که در پیش دارد و برای آن کاری نکرده. از گناهانی که کرده و بلاهایی که سرخودش آورده. و هزاران سوال دیگری که همین طوری در ذهن هرکس وجود دارند، فقط آن قدر انسان امروز خودش را سرگم کرده است که این سوالات مجال طرح نیافته‌اند.
تا خود را درست نبینیم و ارزیابی نکنیم هیچ راهی را شروع نکرده‌ایم و حتی توبه‌ها و اشک‌هامان سودی نخواهد بخشید که تنها یک احساس زودگذر هستند و با عوض شدن شرایط آن‌ها هم عوض می‌شوند. در خلوت است که انسان (حتی یک انسان بی‌سواد) می‌تواند خود و اهدافش را بسنجد و به حقارت زندگی‌اش پی ببرد. چون با درنگی کوتاه می‌یابد که تمام آسمان و زمین برای او خلق شده‌اند ولی او همه این‌ها را بی‌مصرف گذاشته.
جهان برای استفاده او خلق شده، اما او حتی یک بار از خود نپرسیده: «این همه برای من، من برای چه؟ اگر این‌ها برای من است، چرا من دوباره دارم دنبال به دست آوردن این‌ها می‌دوم. آن هم نه برای همه آنکه برای به دست آوردن جزء کوچکی از آن، یعنی پول و قدرت و همسر و فرزند و هوا و هوس خودم و بد‌تر از همه وسوسه‌های شیطان. آیا ارزش من همین است. آیا عمر من باید در این راه صرف شود؟ این‌هایی که دارم خودم و عمرم را برایشان خرج می‌کنم چه دارند که به من بدهند؟ جز این است همه سرمایه مرا می‌گیرند و به باد می‌دهند... آیا من نباید خودم را خرج کسی کنم که به دارایی‌هایم بیفزاید.‌‌ همان کسی که خودش گفته چگونه کم شود ملکی که من قیم آن هستم.‌‌ همان کسی که: «لا تزیده کثره العطا الا جودا و کرما...» آیا برای راه بی‌نهایتی که بعد از مرگم شروع می‌شود توشه‌ای آماده کرده‌ام؟ منی که برای به دست آوردن یک خانه ۱۰۰ متری تمام عمرم را گذاشته‌ام، برای به دست آوردن خانه‌ای جاودان پس از مرگم کاری کرده-ام؟...»
این افکار است که می‌تواند زمینه‌ای برای حرکت باشند. بدون این‌ها هر حرکتی مقطعی و گذرا است. اینجاست که خود را غرق گناه می‌بینیم و از سوز جان ناله سر می‌دهیم: «قد ابلیتُ شبابی فی سکره التباعد منک: جوانی‌ام را در مستی دوری از نابود کرده‌ام (مناجات شعبانیه)» «لقد افنیت بالتسویف و الامال عمری؛ عمرم را با پشت گوش انداختن و آرزو‌ها فنا کرده‌ام (ه‌مان)»

توبه و بازگشت


توبه یعنی بازگشت. بازگشت از راهی که داریم می‌رویم به سمتی که باید برویم؛ به سمت هدف خلقتمان. راهی که اکنون می‌رویم در جهت دنیا و نفس و شیطان و رضایت انسان‌های دیگر است و راهی که باید برویم راهی است به سوی خدا. این بازگشت را توبه می‌گویند.
با این دید دیگر توبه تنها این نیست که نگاه کنیم ببینیم مثلا من که گناه کبیره‌ای مرتکب نشده‌ام، پس دیگر چه توبه‌ای بکنم. چون هر کس در هر مرحله‌ای از این راه بی‌‌‌نهایت به سمت خدا قرار دارد به حسب آن گناهی دارد و توبه‌ای؛ که گفته‌اند: حسنات الابرار سیئات المقربین. عمل هر کس را با خودش می‌سنجند نه با کس دیگر؛ پس گناه هر فرد هم به حسب خود اوست.
این است که امیرالمومنین (ع) که کوچک‌ترین قدمی خارج از این راه نگذاشته است، فریاد بر می‌آورد: «آه من قله الزاد و طول الطریق: آه از کمی توشه و طول راه» که هر عددی در مقابل بی‌‌‌نهایت صفر است و راه ما بی‌‌‌نهایت است. و این است که می‌بینیم ائمه در دعاهای خودشان از گناهان خود توبه و استغفار می‌کنند؛ که آن عملی که برای آن‌ها گناه است برای ما عملی است از فرط نیکی دست‌نیافتنی.
دوسه روزی فرصت داریم تا با خود خلوتی داشته باشیم و گناهان خود را شهود کنیم تا شاید پشیمانی‌ای صورت پذیرد؛ که تا این پشیمانی نباشد توبه‌ای نیست. حتی در روایات چنین توبه‌ای که از سر پشیمانی نباشد توبیخ هم شده.‌‌ همان طور که امیرالمومنین (ع) به فردی که همین طوری و بدون پشیمانی قلبی می‌گفت: «استغفرالله ربی و اتوب الیه» فرمود: «ثکلتک امک: مادرت به عزایت بنشیند.» و بعد حقیقت توبه را برایش بیان کرد که ارکان توبه پشیمانی و تصمیم بر ترک گناه است، شرط قبولش دادن حق الله و حق الناس و شرط کمالش آب کردن گوشتی که از حرام بر بدن رویده است و رنج طاعت را کشیدن‌‌ همان گونه که لذت گناه را کشیده‌ای.
با چنین پشیمانی و توبه‌ای است که می‌توان به عنوان یکی از محبوب‌های خدا وارد ماه مبارک شد که فرموده ان الله یحب التوابین. چنین می‌ه‌مان محبوبی در ماه رمضان مورد عنایت ویژه میزبان قرار دارد و می‌تواند از خوان گسترده رمضان بهره‌مند شود. بزرگی گناه هم نباید مانع توبه‌مان شود که به قول پیامبر (ص) گناه ما هرچه بزرگ باشد از رحمت خدا بزرگ‌تر نیست ضمن اینکه ما راهی جز توبه نداریم. راستی مگر کس دیگری را سراغ داریم که بتواند گناهان ما را ببخشد و کثافات ما را پاک کند، حتی سیئات ما را به حسنات تبدیل کند: «یا مبدل السیئات بالحسنات». اوست که خود ندا داده: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم: بگو‌ای بندگان من که بر نفس خود اسراف کرده‌اید از رحمت خدا ناامید نشوید که خدا تمام گناهان را می‌آمرزد. او آمرزنده و مهربان است.»

 

پایان پیام/

 

کد خبر 153002

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha