خبرگزاری شبستان : در حدیث قدسى یعنى احادیثى که سلسله سندش منتهى به خود خداى تعالى مىشود آمده: که عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَلَمَةَ صَاحِبِ السَّابِرِیِّ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی عَلَیْهِ. ( ر.ک بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج93، ص: 254 و مصباح الشریعة، ص: 136 )
خداى تعالى فرمود: روزه فقط براى من است، و من خود جزاى آن را مىدهم.
این حدیث تا حد فراوانی فلسفه و فوائد و رازهای نهفته در این عبادت بی بدیل را بازگو کرده است . در این حدیث به اثار و فوائد مادی و معنوی روزه اشاره شده است . هم چنین به ابعاد فردی و اجتماعی ان پرداخته شده. روزه هم موجب جمع خوبیها میشود و هم چنین بدیها را و زشتیها را از انسان دور میسازد. در انتهای حدیث هم چنین امده است « و در روزه گرفتن فوائد بیشمار است، و همین اندازه که اشاره شد ... کفایت خواهد کرد» و این نشن میدهد اثار و فوائد روزه ان چنان است و به حسب موارد فرق میکند و بسیاری از فوائد ان نزد ما پوشیده است و این خود خداوند متعال است که جزاى آن را مىدهم و همین مقدار ما را کافی است تا بر اساس فرامین الهی عمل کنیم خداوندی که سختی و زشتی را برای بندگان خود نمیخواهد.
متن کامل حدیث چنین است :
و قال رسول اللَّه (ص) قال اللَّه تعالى: الصوم لى و أنا اجزى به. و الصوم یمیت مراد النفس و شهوة الطبع، و فیه صفاء القلب و طهارة الجوارح و عمارة- الظاهر و الباطن و الشکر على النعم و الاحسان الى الفقراء و زیادة التضرع و الخشوع و البکاء و حبل (و حب) الالتجاء الى اللَّه تعالى و سبب انکسار الهمة و تخفیف السیئات و تضعیف الحسنات، و فیه من الفوائد ما لا یحصى (و لا یعد) و کفى بما ذکرناه منه لمن عقله و وفق لاستعماله.( مصباح الشریعة، ص: 136).
ترجمه
«رسول خدا فرمود که خداوند متعال فرموده است: روزه براى من است و من خود جزاى آن مىشوم و جزاى آن را مىدهم. و روزه از بین مىبرد خواستهاى نفسانى و شهوات طبع را.
روزه آئینه دل را صفا مىدهد، و اعضاء و جوارح را پاک مىسازد، و ظاهر و باطن را آباد مىکند، و انسان را در مقابل نعمتهاى پروردگار متعال سپاسگزار قرار مىدهد، و موجبات دستگیرى از نیازمندان و احسان بر فقراء را فراهم مىکند، و حالت خضوع و خشوع قلب و گریه و تضرع را ایجاد مىنماید، و یگانه وسیله توجه و پناه به سوى خداوند مهربان است، و موجب انقطاع و اعراض از مخلوقات بوده و اهتمام انسان را از غیر راه حق مصروف مىدارد، و سبب مىشود که بر حسنات و اعمال خیر انسان افزوده شده و به همان نسبت از کارهاى بد و ناشایست که مخالف صلاح و روحانیت و سعادت است کاسته شود. و در روزه گرفتن فوائد بیشمار است، و همین اندازه که اشاره شد براى اشخاص عاقل و خردمند که توفیق عمل به این عبادت مهم را پیدا کردهاند کفایت خواهد کرد».
اشخاصى که در مقام سلوک مبتلا به علائق دنیوى و شهوات نفسانى بوده و از این لحاظ در تحت فشار و زحمت هستند، لازمست در مقام معالجه و براى استخلاص نفس از چنگال طبیعت و شهوت، به این عبادت بزرگ (اضافه بر صوم واجب) که یگانه وسیله حصول صفاء و روحانیت و تجرد و توجه و خشوع و تضرع است متمسک گشته، و این منزل پر خطر و وحشتناک را به نور این عمل روحانى طى کنند. اینست که در آیه شریفه نیز نتیجه این عبادت را حصول تقوى (لعلکم تتقون) و پرهیز از شهوات و هوى قرار داده است.( مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: 85).
علامه طباطبائی فیلسوف نامدار جهان اسلام در باب این حدیث قدسی آورده اند :
این روایت را شیعه و سنى البته با مختصر اختلافى نقل کردهاند و وجه اینکه روزه براى خداى سبحان است این است که تنها عبادتى است که از امور عدمى تشکیل مىشود، بخلاف عبادتهاى دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودى ترکیب مىیابد، و یا حد اقل امور وجودى هم در آنها دخالت دارند، و معلوم است که فعل وجودى نمىتواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت رب سبحان باشد، چون خالى از نقایص مادى و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممکن است در انجام آن قصد غیر خدا هم به میان آید، و سهمى از آن را براى غیر خدا انجام دهد، چنان که در موارد ریا و سمعه و سجده براى غیر خدا این آفتها مشاهده مىشود، بخلاف عملى که همهاش نفى است، یعنى روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشیدن، و فلان و بهمان نکردن، که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات مىبیند، و با خویشتندارى خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه مىدارد، و این امور عدمى چیزى نیست که غیر خدا هم سهمى از آن داشته باشد، زیرا امرى است تنها میان بنده و پروردگارش و طبعا کسى جز خدا از آن با خبر نمىشود.
و اینکه فرموده: و" انا اجزى به" اگر کلمه" اجزى" را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنى من جزاى آن را مىدهم آن وقت دلالت مىکند بر اینکه در دادن اجر به بنده، کسى میان او و خدا فاصله و واسطه نمىشود، همانطور که بنده هم در بندگى و عبادت خدا به وسیله روزه کسى را دخیل قرار نداد، و نگذاشت کسى از روزهداریش با خبر شود، چنان که در باره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا مىگیرد، و بین صدقه دهنده و خدا کسى واسطه نیست، و در قرآن هم آمده:" و یاخذ الصدقات" و اما اگر" اجزى" را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این مىشود: (خود من جزاى روزه قرار مىگیرم) آن وقت عبارت کنایه مىشود از نزدیکى روزهدار به خداى تعالى.( ترجمه تفسیر المیزان، ج2، ص: 34).
پایان پیام/
نظر شما