خبرگزاری شبستان؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب مدظله العالی اقدام به درج مجموعه ای از درس گفتارهای قرآنی ایشان کرده است که روزانه در طول ماه مبارک رمضان منتشر می شود. متن ذیل چهارمین شماره از این درس گفتارهای قرآنی است که تقدیم مخاطبان سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان می شود.
لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ﴿1﴾ خداوند بر مؤمنان منت نهاد {نعمت بزرگی بخشید} هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
هدف از بعثت انبیاء
بعثت نبىاکرم در قلمرو وجود فردى و تحول درونى انسان و همچنین در قلمرو حیات اجتماعى و زندگى جمعى، هدفى را مشخص و معین کرده است. در قلمرو وجود فرد - که اصل هم همین است که تحولى در انسان بهوجود آید - آیاتى در کلام اللَّه آمده است. مانند این آیه شریفه سوره آلعمران: «لقد من اللَّه على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة». (1) این تزکیه و آموختن کتاب و حکمت، همان تحول درونى انسان است. انسان براى اینکه به هدف خلقت خود برسد، باید به هدف بعثت انبیا درباره خود نائل شود. یعنى متحول گردد؛ درست شود؛ خوب شود و از آلودگیها و پستیها و عیبها و هواجسى که در درون انسان است و دنیا را به فساد مىکشاند، نجات پیدا کند.(2)
پیغمبر براى این مبعوث شده بود که مردم را تعلیم دهد و تزکیه کند؛ «یعلّمهم الکتاب و الحکمة و یزکّیهم»؛ (3) یا در جاى دیگر «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة».(4) باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره خاکى و این جامعه بزرگ بشرى بتواند مانند یک خانواده سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهرهمند شود. هدف همه نبوّتها و بعثتها این است. هرکدام از انبیا به نبوّت مبعوث شدند، این اقدام بزرگِ تعلیم و تربیت را تا آن حدّى که امکانات زمان اجازه مىداد، پیش بردند.(5)
نیاز اول امت اسلامی
در بیانى هم که فرمودند «بعثت لاتم مکارم الاخلاق» (6)، باز برگشت به این معناست. «برانگیخته شدهام که مکرمتهاى انسانى را کامل کنم.» یعنى تهذیب انسان؛ تزکیه انسان؛ انسان را به حکمت سوق دادن؛ او را از جهالت بساطت عامیانه به فهم و زندگى حکیمانه رساندن.(7) اخلاق آن هواى لطیفى است که در جامعه بشرى اگر وجود داشت، انسانها میتوانند با تنفس او زندگى سالمى داشته باشند. اخلاق که نبود، بىاخلاقى وقتى حاکم شد، حرصها، هواى نفسها، جهالتها، دنیاطلبىها، بغضهاى شخصى، حسادتها، بخلها، سوءظن به یکدیگر وارد شد - وقتى این رذائل اخلاقى به میان آمد - زندگى سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد. لذا در قرآن کریم در چند جا - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» (8) - تزکیه که همان رشد اخلاقى دادن است، جلوتر از تعلیم آمده است. در همین روایت هم که راجع به عقل از پیغمبر اکرم عرض کردیم - بعد که عقل را بیان میکند - میفرماید که آن وقت از عقل، حلم به وجود آمد؛ از حلم، علم به وجود آمد. (9) ترتیب این مسائل را انسان توجه کند: عقل، اول حلم را به وجود مىآورد؛ حالت بردبارى را، حالت تحمل را. این حالت بردبارى وقتى بود، زمینه براى آموختن دانش، افزودن بر معلومات خود - شخص و جامعه - فراهم خواهد آمد؛ یعنى علم در مرتبه بعد از حلم است. حلم، اخلاق است. در آیه قرآن هم «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»، تزکیه را جلوتر مىآورد. این، تربیت اخلاقى است. امروز ما نهایت نیاز را به این تربیت اخلاقى داریم؛ هم ما مردم ایران، جامعه اسلامى در این محدوده جغرافیائى، هم در همه دنیاى اسلام؛ امت بزرگ اسلامى، جوامع مسلمان. اینها نیازهاى اول ماست. (10)
حکمتِ تقدم تزکیه بر تعلیم
بعضیها از جلو قرار گرفتن «یزکّیهم» در دو آیه قرآن بر «یعلّمهم»، استفاده کردهاند که تزکیه از تعلیم هم بالاتر است. مىتواند این طور باشد. حدّاقل این است که تزکیه در کنار تعلیم است؛ «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت، نه تعلیم چیزهاى پیش پا افتاده. این در کنار تزکیه است؛ بنابراین تزکیه خیلى والاست. تزکیه، یعنى تربیت.(11) اگر انسان تعلیم درست و تزکیه درست شود، همان مادّه مستعدّى است که در کارخانه مناسبى شکل مطلوب خود را پیدا کرده و به کمال رسیده است. هم در این نشئه، وجود او منشأ برکت و خیر و مایه آبادى جهان و آبادى دلهاى انسانهاست، هم وقتى وارد نشئه دیگر شد و به عالم آخرت قدم گذارد، سرنوشت او همان سرنوشتى است که همه انسانها از اوّل تا امروز مشتاق آن بودهاند؛ یعنى نجات، زندگى ابدى سعادتمندانه و بهشت. لذا انبیا از اوّل تا نبّىِمکرّم خاتم صلّىاللَّهعلیه وآله سلّم، هدف خود را تعلیم و تزکیه معیّن کردهاند: «یزکّیهم و یعلّمهمالکتاب والحکمة». انسانها را، هم تربیت عقلانى و فکرى مىکنند و هم تربیت روحى. تمام عبادات و تکالیف شرعىاى که من و شما را امر کردهاند تا انجام دهیم، در حقیقت ابزارهاى همین تزکیه یا همین تربیت است؛ براى این است که ما کامل شویم؛ ورزش است. همچنان که اگر ورزش نکنید، جسم شما ناتوان، بىقدرت و آسیبپذیر خواهد شد و اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایى، به توانایى، به بروز قدرتها و استعدادهاى گوناگون برسانید، باید ورزش کنید.(12)
پیشرفت در تزکیه به موازات پیشرفتهای علمی
از ضعفهاى ما این است که ما به موازات علم، به موازات پیشرفتهاى علمى، پیشرفت اخلاقى و تزکیه اخلاقى و نفسى پیدا نکردهایم؛ این عقبماندگى است. البته امروز در مقایسه با قبل از انقلاب، بمراتب بهتر است - در این هیچ شکى نیست - اما باید پیشرفت میکردیم. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم؛ باید در معنویت و در تزکیه نفس هم پیشرفت میکردیم. در قرآن هر جا تزکیه و تعلیم از زبان پروردگار است، تزکیه مقدم است بر تعلیم؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» (13) - فقط یک جا از زبان حضرت ابراهیم، تعلیم مقدم است. (14) بنابراین ما از تزکیه اخلاقى و نفسى غفلت کردیم.(15)
پینوشت:
1) آل عمران: 164
2) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1371/11/01
3) بقره: 129
4) آل عمران: 164 و جمعه: 2
5) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز عید سعید غدیر خم 1379/12/24
6) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 67، ص 372.
7) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1371/11/01
8) آل عمران: 164 و جمعه: 2
9) تحف العقول، حسن بن شعبه حرّانی، ص 15. «... فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ وَ النَّفْسَ مِثْلُ أَخْبَثِ الدَّوَابِّ فَإِنْ لَمْ تُعْقَلْ حَارَتْ فَالْعَقْلُ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ وَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْعَقْلَ فَقَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ وَ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَعْظَمَ مِنْکَ وَ لَا أَطْوَعَ مِنْکَ بِکَ أُبْدِأُ وَ بِکَ أُعِیدُ لَکَ الثَّوَابُ وَ عَلَیْکَ الْعِقَابُ- فَتَشَعَّبَ مِنَ الْعَقْلِ الْحِلْمُ وَ مِنَ الْحِلْمِ الْعِلْمُ...» پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: به راستى خرد، بندى است بر نادانى و نفس که چون پلیدترین جانوران باشد و اگر پاى بندش نباشد هار شود، پس خرد پاى بند نادانى است. به راستى خداوند خرد را آفرید و بدو گفت: فراز آى، و فراز آمد و فرمود: روى بگردان، و خرد روى گرداند، پس خداى تبارک و تعالى او را فرمود به بزرگوارى و شکوهم سوگند آفریدهاى از تو بزرگتر و فرمان پذیرتر نیافتم، به تو آغاز کنم و بازت به خود برگردانم، پاداش از آن توست و کیفر نیز بر تو رود. پس، از خرد بردبارى و از بردبارى، دانش برآمد.
10) بیانات در سالروز عید سعید مبعث 1388/04/29
11) بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش 1381/04/26
12) بیانات در خطبههای نمازجمعه 1376/10/12
13) آل عمران: 164 و جمعه:
14)بقره: 129
15) خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی 1390/11/14
پایان پیام/
نظر شما