به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر منصور ایمانپور، دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان در سخنرانی خود با عنوان "نظام هستیشناسی فارابی" در همایش فارابی و تاسیس فلسفه اسلامی گفت: بدون شک یکی از مباحث مهمی که پیش از فارابی هم مورد توجه و بحث فیلسوفان متمدن بوده موضوع محوریت وجود در "فلسفه اولی" است. در فلسفه فارابی با توجه به نظریات مختلف اما قابل جمع او در این موضوع روشن میشود که با تأثر از افکار ارسطو در این زمینه موضوع "فلسفه اولی" را موجود، از آن جهت که موجود است، میداند.
وی ادامه داد: شروع فلسفه اولی از منظر فارابی همان وجود است و همه مسایل اصیل فلسفی ناظر بر احوال و اصول و انقسامات وجود است و اهل حکمت میدانند این رویکرد در خصوص فلسفه اولی اساس و چارچوب مکاتب اسلامی را مشخص نموده است.
دکتر ایمانپور تصریح کرد: ابن سینا یکی از فلاسفه بزرگ جهان اسلام در مقاله اول کتاب "شفا" به نقل و تحلیل عالمانه اقوال مختلف پرداخته است.
وی با اشاره به نظریه سهروردی در این زمینه اظهار کرد: سهروردی بنیانگذار حکمت اشراق از اصطلاحات و زبان ویژهای استفاده میکند و به جای اینکه وجود او را مقسم نور و ظلمت قرار دهد، شی را به نور و غیر نور تقسیم میکند و اساس حکمت اشراق را به نور و ظلمت استوار میکند اما این نظریه و چارچوب ماهیت فلسفه اسلامی را از مسیر تاریخی خویش تغییر نداده است.
دکتر ایمانپور به نظریه ملاصدرا در این زمینه نیز اشاره کرد و گفت: ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه نیز با تأمل و تدبر کافی در آثار فیلسوفان پیش از خود موضوع اولی را همان وجود مطلق معرفی کرده و مسایل آن را بحث از عوارض ذاتی وجود به ماهو وجود دانسته است.
این استاد فلسفه با اشاره به مسیر مشخص تاریخ فلسفه اسلامی گفت: بنابراین با تأمل در مباحث و گزارش فوق به آسانی میتوان دریافت که فارابی در تعیین موضوع و چارچوب فلسفه اسلامی نقش و تأثیر مهمی داشته است و کل فلسفه اسلامی از زمان فارابی تاکنون یک مسیر تاریخی مشخص را طی کرده است و آن مسیر عبارت است از مطالعه و معرفت اوصاف هستی از آن جهت که وجود دارد.
وی تمایز وجود و ماهیت تقسیم موجود به واجب و ممکن را در افکار فارابی مطرح کرد و گفت: یکی از مباحثی که در فلسفه اسلامی، خاستگاه بسیاری از مسایل بنیادی گشته است، مسئله تمایز وجود و ماهیت و رابطه آن دو در ذهن و خارج است، گرچه تحلیل دقیق و کامل این مسئله و ارایه نظریه اصالت وجود توسط ملاصدرای شیرازی در قرن یازدهم هجری صورت گرفته است اما مرکب دانستن اشیای موجود، از وجود و ماهیت و حکم به تمایز و تغایر آن دو در مقام عقل و تحلیل و ممکن الوجود دانستن اشیای دارای ماهیت، نظریه بدیع و بیسابقهای بود که توسط معلم ثانی (فارابی بزرگ) طرح گردید و اساس فلسفه اسلامی را پیریزی کرد.
دکتر ایمانپور با بیان اینکه فارابی وجود دو ماهیت را مغایر یکدیگر میداند، گفت: بر اساس این نظریه هر موجود معلول دارای وجود و ماهیت است اما وجود و ماهیت آن مغایر یکدیگرند، نه ماهیت، عین یا جزء وجود است و نه وجود عین یا مقوم ماهیت است چون اگر ماهیت عین یا مقوم وجود یک چیزی مثل انسان باشد، در این صورت تصور ماهیت انسان تصور وجود آن خواهد بود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فارابی معتقد است هر موجودی به حصر عقلی واجب الوجود یا ممکن الوجود است، گفت: فارابی برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، اصطلاح امکان و وجوب را وارد گفتمان فلسفی کرده است. با توجه به عبارتهای مختلف در آثار فارابی و مبانی فکری میتوان گفت منظور از این تقسیم در واقع تقسیم مبتنی بر حصر عقلی است و منظور او موجود خاصی است که این موجود واجب یا ممکن است.
دکتر ایمانپور ادامه داد: در واقع کل، به حصر عقلی و با ادله و با توجه به تمایزی که بین موجود و ماهیت قایل میشود، موجود را به واجب یا ممکن تقسیم میکند و یا ادله دیگر اثبات میکند که این موجودات ممکن باید به واجب الوجود ختم شوند.
وی با اشاره به اینکه فارابی پایهگذار و زیربنای نظریات فلسفه اسلامی است، گفت: فارابی از طرفی ویژگیهایی همچون بسیط بودن، علت و واحد محض بودن را برای واجب الوجود قایل میشود و از طرفی میگوید ممکنها کثیر هستند. فارابی به این پرسش محوری در رابطه با واجب و ممکن که "اگر سلسله ممکنها به آن واجب الوجود بسیط ختم میشود، چگونه این موجودات کثیر از آن موجود واحد برخاستهاند" با ادله پاسخ میدهد.
همایش فارابی و تاسیس فلسفه اسلامی، ششم و هفتم بهمن در سالن صدرالمتالهین بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما