خبرگزاری شبستان؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب مدظله العالی اقدام به درج مجموعه ای از درس گفتارهای قرآنی ایشان کرده است که روزانه در طول ماه مبارک رمضان منتشر می شود. متن ذیل چهارمین شماره از این درس گفتارهای قرآنی است که تقدیم مخاطبان سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان می شود.
همه کارها مقدمه کسب رضای الهی
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا عَلَیکُم أَنفُسَکُم ۖ لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُکُم جَمیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلونَ(1) ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهی کسانی که گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میکردید، آگاه میسازد.
مسیر خودپرستی تا خداپرستی
در اسلام نگاه به انسان از دو زاویه است که این دو زاویه هر دو مکمل همدیگر هستند. این میتواند پایه و مبنائى براى همه مسائل کلان کشور و نسخههائى که براى آینده خودمان خواهیم نوشت، باشد. این دو زاویهای که اسلام از آن به انسان نگاه میکند، یکى نگاه به فرد انسان است؛ به انسان به عنوان یک فرد؛ به من، شما، زید، عمرو به عنوان یک موجود داراى عقل و اختیار نگاه میکند و او را مخاطب قرار میدهد؛ از او مسئولیتى میخواهد و به او شأنى میدهد، که حالا خواهیم گفت. یک نگاه دیگر به انسان، به عنوان یک کل و یک مجموعه انسانهاست. این دو نگاه با هم منسجمند؛ مکمل یکدیگرند. هر کدام، آن دیگرى را تکمیل میکند. در نگاه اول که نگاه اسلام به فردِ انسانى است، یک فرد مورد خطاب اسلام قرار میگیرد. در اینجا انسان یک رهروى است که در راهى حرکت میکند، که اگر درست حرکت کند، این راه، او را به ساحت جمال و جلال الهى وارد خواهد کرد؛ او را به خدا خواهد رساند؛ «یا ایها الانسان انّک کادح الى ربّک کدحاً فملاقیه» (2). اگر بخواهیم این راه را تعریف کنیم، در یک جمله کوتاه میشود گفت این راه، عبارت است از مسیر خودپرستى تا خداپرستى. انسان از خودپرستى به سمت خداپرستى حرکت کند. مسیر صحیح و صراط مستقیم این است. مسئولیت فرد انسان در این نگاه، این است که این مسیر را طى کند. یکایک ما مخاطب به این خطاب هستیم؛ دیگران بروند، نروند؛ حرکت کنند، نکنند؛ دنیا را ظلمات کفر بگیرد یا نور ایمان بگیرد، از این جهت تفاوت نمیکند. وظیفه هر فردى به عنوان یک فرد این است که در این راه حرکت کند؛ «علیکم انفسکم لا یضرّکم من ظلّ اذا اهتدیتم». باید این حرکت را انجام بدهد؛ حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهى به نور توحید. جاده این راه چیست؟ بالاخره مسیرى را میخواهیم حرکت کنیم و به جادهاى نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبى موتور حرکت در این راه است؛ ملکات اخلاقى و فضائل اخلاقى، آذوقه و توشه این راه است، که راه و حرکت را براى انسان آسان و تسهیل میکند؛ سرعت میبخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتنپایى؛ مواظب خود باشد که از این راه تخطى و تجاوز نکند. وظیفه فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همه زمانها، در حکومت پیغمبران، در حکومت طواغیت، یک فرد وظیفهاش این است که این کار را انجام دهد و تلاش خودش را بکند. (3)
همه کارها مقدمه اصلاح خود، و اصلاح خود برای رضای خداوند!
اگر بشر بجد درصدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد، راه خدا هموار خواهد شد و سرانجام بشر، سرانجام نیکى خواهد شد. اشکال کار ما انسانها غفلت از خطاى خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایى کردن اصلاح در خود است. اگر این غفلتها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح مىشود. در مرحله اول - که مرحله مقدماتى و جزو بزرگترین وظایف ماست - خودمان اصلاح مىشویم، که اساس هم این است؛ یعنى همه کارها مقدمه اصلاح خود است؛ همه کارها مقدمه کسب رضاى الهى از خود است؛ «علیکم انفسکم لایضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم» (4)؛ همه تلاشها و مجاهدتها براى این است که بتوانیم خدا را از خودمان راضى کنیم و به کمالى که در اصل آفرینش براى ما در نظر گرفته شده، خود را برسانیم. (5)
به تخلف دیگران نگاه نکن!
همه دوران زندگى ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حرکت کردیم، دشمن شکست خواهد خورد؛ ولى به مجرّد اینکه چشممان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع مىکنند، ما هم حسودیمان شد، سنگر را رها کردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برمىگردد. دیدید که در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاریخ اسلام، جنگ اُحد تکرار شده است. فرمانده الهىِ آشناى با صفحه حقیقت، با آن دل نورانى، این عدّه را اینجا گذاشته و گفته است که شما از اینجا تکان نخورید و پاسداران جبهه باشید؛ اما تا چشمشان افتاد و دیدند که چهار نفر آن پایین غنیمت جمع مىکنند، پاى اینها هم لرزید. البته اگر با تک تک آنها صحبت مىکردید، مىگفتند ما هم بالاخره آدمیم، ما هم دل داریم، ما هم خانه و زندگى مىخواهیم. بله؛ اما دیدید که با این تسلیم شدن در مقابل خواستههاى حقیر بشرى، چه اتّفاقى افتاد! دندان پیامبر شکست؛ بدن مبارک آن حضرت مجروح شد؛ جبهه حق مغلوب شد؛ دشمن پیروز گردید و چقدر از بزرگان اسلام شهید شدند. پیام شهیدان این است که تسلیم وسوسه غنیمت نشوید. پیام آنها به من و شما و همه کسانى که به این خونهاى به ناحق ریخته مطهّر احترام مىگذارند، همین است. شما نگاه نکن که یک نفر تخلّف مىکند و سراغ جمع کردن غنیمت رفته است. «لا یضرّکم من ضلّ اذ اهتدیتم». شما چه کار دارى که دیگرى گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ کن. دستور اسلام و پیام خون شهید، این است. آن روزى که همین شهداى عزیز ما در جبهه به شهادت رسیدند، همه که به جبهه نرفتند؛ عدّهاى هم بودند که مشغول کاسبى شدند، عدّهاى هم مشغول پول در آوردن شدند، عدّهاى هم مشغول سوء استفاده شدند، عدّهاى هم مشغول خیانت شدند. این شهدا، بدون آنکه به آنها اعتنا کنند، رفتند و نتیجه این شد که توانستند نظام اسلامى را حفظ کنند و امروز هرکدام یک ستاره و یک خورشیدند. (6)
پینوشت:
1) سوره مبارکه مائده آیه 105
2) انشقاق: 6
3) بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسى مشهد 1386/02/25
4) مائده: 105
5) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1384/08/08
6) بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا 1376/02/17
پایان پیام/
نظر شما