اسحاق طاهری، استاد دانشگاه قم با اشاره به دوران زندگی ابن سینا درباره ویژگی های اخلاقی و آثار فلسفی این فیلسوف بزرگ اسلامی به خبرنگار شبستان گفت: باید ابن سینا و آرای وی را در زمان خودش در نظر گرفته و با توجه به واقعیت های زمانه، این حکیم بزرگ را تفسیر و ارزش گذاری کنیم.
وی ادامه داد: بوعلی در زمان خودش با ورود اندیشه های یونانی به دنیای اسلام مواجه می شود، ورودی که با زبان نامانوس یونانی در آن دوران شکل گرفته در نتیجه آثاری که به دست ابن سینا می رسد ترجمه ای بوده و با واسطه به دستش رسیده است.
طاهری با اشاره به قریحه و حس کنجکاوی ابن سینا اظهار کرد: معمولا آثار فیلسوفانی مثل ارسطو که در اسلام مورد توجه قرار گرفته، دست خوش یک سری حوادثی شده است که بخشی از آن به دست ما نرسیده و بخشی هم که در دست داریم حقیقتا پیچیده است، اما ذکاوت و دقت نظر بوعلی سبب می شود که از ترجمه های آثار ارسطو و دیگران، تفکر فلسفی منسجمی پرورش گرفته و در نتیجه آثار ماندگاری برای نسل های بعد به یادگار بماند.
نویسنده "کتاب نفس و قوای آن از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و صدرالدین شیرازی" تصریح کرد: ابن سینا نقشی منحصر به فرد در حوزه فلسفه داشته است، چراکه او در درجه اول دغدغه فهم دقیق مضامین و محتویات اندیشه های یونانی را دارد که از طریق ترجمه به او رسیده و از سویی خودش هم با زبان یونانی آشنا نیست و مترجمانی هم که در آن زمان دست به ترجمه زده اند، با زبان فلسفی آشنا نبوده اند و با فن ترجمه و زبان مبدا و مقصد آشنایی کافی نداشتند.
وی ادامه داد: بنابراین ابن سینا با فهم دقیق خود به اندیشه فلسفی یونان پی می برد و آن را می فهمد، در هر حال این مسئله برای ابن سینا نیز مشکل بود، به نحوی که او برای مثال کتاب متافیزیک ارسطو را 40 بار مطالعه کرد تا فهمید.
جذب مفاهیم محوری فلسفه یونان به بهترین شکل
طاهری با بیان این مطلب که ابن سینا در درجه اول در فهم فلسفه یونانی و میراث فکری یونان کار بزرگی انجام می دهد، عنوان کرد: علی رغم آنکه ابن سینا با واسطه در تماس با اندیشه یونانی قرار می گیرد، بسیار دقیق این تفکر را جذب می کند، مثلا "جوهر" یکی از مفاهیم محوری در اندیشه ارسطو به شمار می رود. وقتی کسانی مثل ابن رشد را با ابن سینا و دیگران بعد از ابن سینا مقایسه می کنیم، بوعلی این مفهوم (جوهر) را خیلی خوب درک کرده است.
وی تلاش برای تعیین موضع اندیشه ای در بازپروری آموزه های دینی اسلام را دومین اقدام بوعلی خواند و بیان کرد: ابن سینا فیلسوفی مسلمان و مقید است و می خواهد اندیشه فلسفی یونان را با آموزه های دین اسلام مقایسه کند و دریابد که آیا این اندیشه با آموزه های دینی هماهنگ است و یا در مقابل آنها قرار می گیرد؟
طاهری تاکید کرد: همچنین یکی از تلاش های منحصر به فرد او در فلسفه اسلامی این است که تکلیف تفکر وارداتی را در برابر آموزه های دینی مشخص کند و کارهای بزرگی انجام دهد، بوعلی مسیر را برای دیگران باز کرد که اگر مساعی او نبود، معلوم نیست که از فکر فلسفی در آینده چه قدر استقبال شود و در حقیقت همگون سازی او سبب شد تا در آینده نوآوری های متعددی فلسفی داشته باشیم.
وی با اشاره به مباحث علم النفس و الهیات ابن سینا ابراز کرد: بوعلی حتی در جنبه های حیوانی و نباتی نفس نیز نوآوری هایی داشت که در پرتوی دغدغه های او جهت همگون سازی آموزه های اسلامی با اندیشه وارداتی یونان شکل گرفت، البته در این میان ممکن است برخی بپرسند که آیا اساسا بوعلی کار درستی کرد که اقدام به همگون سازی این دو شیوه تفکر کرد، که با توجه به مبنای اندیشه اش، این عملکر وی پسندیده است.
انطباق آموزه های فلسفی با فطرت تشنه انسانی
استاد دانشگاه بیان کرد: اگر عرفان را سعی در وصول به حق بدانیم، ابن سینا به درجاتی در آن رسیده است، مثلا در اشارات و یا المباحثات عبارات او نشان می دهد که وی به حال ویژه عرفا رسیده و تفننی در کار او نیست. به بیان بهتر تعابیری که او استفاده می کند نشان می دهد شهد شیرین معنویت را چشیده و تصور می کنم علت ماندگاری اندیشه سینوی با وجود هجمه های بی امان امثال غزالی و فخر رازی، به همین انطباق آموزه های او با فطرت تشنه انسانی است که همچنان بعد از هزاران سال، این چنین مرید دارد.
وی با اشاره به تواضع ابن سینا علی رغم اینکه او از چهره های شاخص فلسفه اسلامی بود، گفت: او به راحتی در بسیاری از موارد می گوید نمی دانم، برای مثال در بخشی از مباحث که در مورد معاد است، با صراحت می گوید: برخی مسائل مربوط به معاد را عقل می تواند پاسخ گوید اما برخی دیگر مربوط به شریعت است و عقل توان ورود به آن را ندارد و در حیطه عقل نمی گنجد.
طاهری تصریح کرد: وی همچنین در بعضی موارد دیگر در کتاب المباحثات، به پرسش شاگردش بهمنیار، درباره اینکه آیا امر مجردی در گیاه یا حیوان آن طور که در انسان در مورد نفس سراغ داریم، وجود دارد یا خیر و اگر وجود ندارد عامل بقا و پایداری آنها چیست؟ پاسخ می دهد: بهتر بگویم لا ادری، (یعنی نمی دانم.)، این پاسخ بوعلی ناشی از صداقت است که قطعا این ویژگی در فضای افکار فلسفی اهمیتی وافر دارد.
تاثیرپذیری انشمندان و فیلسوفان غربی از بوعلی سینا
این استاد انشگاه با اشاره به تاثیرپذیری دانشمندان دیگر به ویزه غربی ها از ابن سینا خاطرنشان کرد: در قرون وسطا یکی از کسانی که در دانشگاه اکسفورد و دیگر محافل اروپایی بحث علوم جدیده را شروع کرد، توماس اکویناس شاگرد آلبرت کبیر بود که تاثیرپذیری فوق العاده ای از بوعلی داشته است، او در یکی از کتاب های خود نزدیک به 50 بار از ابن سینا نام می برد و از افکار وی استفاده می کند.
پایان پیام/
نظر شما