خبرگزاری شبستان؛ خودداری از ریا و داشتن اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است که عبور از آن جز با راهنمایی افرادی که در پیمودن این مسیر موفق بوده اند امکانپذیر نیست. علمل و بزرگان ما در این زمینه راهکارهایی ارائه کرده اند که مطالعه آن را به شما پیشنهاد می کنیم.
امام خمینی؛ مانند یک شریک به حسابمان رسیدگی کنیم
امام خمینی (ره) در کتاب «اربعین حدیث» درباره درمان برخی از رذیله های اخلاقی به ویژه «ریا» راهکارهای جالبی دارد. «پس ای عزیز! در کارهای خود دقیق شو و در هر عملی از نفس خود حساب بکش و در برابر هر پیشامدی او را استنطاق کن که آیا اقدامش در خیرات و در امور شریف برای چیست؟ دردش چیست که می خواهد از مسائل نماز شب سوال کند می خواهد برای خدا مسئله بفهمد، یا می خواهد خود را از اهل آن قلمداد کند؟ مدتی مواظبت کن از قلب خود. اعمال، رفتار و حرکات و سکنات خود را مراقبت کن و از قلب خود حساب شدید بکش. مثل اینکه اهل دنیا از یک نفر شریک حساب می کشند. هر عملی را که شبهه ریا در آن وجود دارد ترک کن؛ گرچه عملی خیلی شریف باشد». امام (ره) در ادامه نوشته اند: «پس ای عزیز! نام نیک را از خداوند بخواه. از صاحب قلب خواهش کن قلوب مردم با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن. خداوند علاوه بر کرامت های اخروی و نعمت های آن عالم در همین دنیا هم به تو کرامت می کند».
آیت الله حق شناس؛ فقط برای رضای خدا عبادت کنیم
علمای اخلاق بر این باورند که پوشیده کردن عبادت و عادت دادن نفس به صداقت و عمل خالصانه به دور از تظاهر، داروی مفیدی است برای بیماری روحی ریا؛ هرچند که در ابتدا دشوار است اما گر مدتی تحمل کنند، به تدریج همه چیز آسان می شود. نقلی است از استاد بی بدیل اخلاق، آیت الله حق شناس که می گوید: «بسیاری از علمای اخلاق بر این موضوع اتفاق نظر دارند که ریشه اصلی ریاکاری، حب جاه و مقام است. یکی از راه های درمان ریا این است که انسان برای پنهان کردن عبادات خود تلاش کند و به هنگام عبادت در را بر روی خود ببندد: همچنان که معاصی خود را از مردم پنهان می کند و هنگام انفاق و کارهای خیر، سعی بر کتمان آن داشته باشد تا دل او به آگاهی خدا از اعمال او قانع شود و نفس او دیگر به آگاهی مردم اصرار نداشته باشد. تا اینکه به مرور زمان به این کار عادت کند». ایشان همچنین درباره راه علاج دیگر این بیماری می گویند: «انسان اگر بداند، تاخدا نخواهد مذمت دیگران به حال او ضرری نخواهد داشت و نیازی به مدح دیگران هم ندارد، مسلما فقط برای رضای خدا عبادت می کند نه خوشایند مردم.»
علامه طباطبایی؛ برای رضایت دیگران کاری انجام ندهیم
آیت الله محمدهادی فقیهی از شاگردان علامه طباطبایی به نقل از استادش، درباره ریا می گوید: «روز قیامت به انسان می گویند اجر کار خود را از کسی بگیر که کار را برای او انجام داده ای. به هر حال کسی که معرفت به خدا داشته باشد، به این امر اعتقاد دارد که عالم محضر خداست بنابراین در محضر خدا، دیگر غیرخدا را نمی بیند که بخواهد برای رضای او کاری انجام دهد اگر خدا بخواهد ضرری به کسی برسد و تمام عالم جمع شوند، نمی توانند جلوی آن ضرر را بگیرند، و اگر خدا بخواهد خیری به کسی برسد، هیچکس نمی تواند جلوی آن خیر را بگیرد».
علامه مجلسی؛ به وجود خدا یقین کنیم
خودداری از ریا و داشتن اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است که عبور از آن جز با راهنمایی افرادی که در پیمودن این مسیر موفق بوده اند امکانپذیر نیست. علامه محمدباقر مجلسی در کتاب «بحارالانوار» نوشته است: کوتاه ترین راه عقلی برای رسیدن به اخلاص و ریشه کن کردن «ریا» تقویت توحید در دل است. منظور از توحید، توحید افعالی است یعنی انسان باور کند که فاعل و موثری در عالم جز خداوند نیست. «لا موثر فی الوجود الی الله». اگر برای ما روشن شود که هیچ کس به غیر از خدا منشا اثری نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتی، ذلت، عزت، زندگی، مرگ و ... همه دردست خداوند است و هرچه در جهان هست، مقهور امر حاکم بی شریک است، دیگر دل به دیگران نمی بندیم و خودنمایی در مقابل دیگران برایمان لذتی نخواهد داشت. آن طور که علامه مجلسی گفته است، انسان عاقل به کاری که برای او نفعی ندارد رغبت پیدا نمی کند و به امری که به حال او ضرر می رساند بی میل است. رضا و خشنودی آدمیان، زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار، مضطرب، دل نگران، متزلزل و مشوش است زیرا دل بستن به تعریف یا دلگیر شدن از نکوهش مردم نفعی به حال انسان ندارد. مضافاً بر اینکه نظر مردم به اندک چیزی تغییر می کند. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش بیشتری به دل می دهد».
آیت الله دستغیب؛ پنهانی عبادت کنید
علمای اخلاق، ریا را به آتش سوزانی تشبیه می کنند که وقتی در خرمن اعمال انسان می افتد، همه را خاکستر می کند. البته این رذیله فقط عبادت و طاعت انسان را بر باد نمی دهد بلکه گناه بزرگی است در دنیا و آخرت که باعث روسیاهی انسان می شود. آیت الله دستغیب در کتاب «عقل سلیم» درباره درمان ریا می نویسد: تنها درمان قطعی ریا، تابش نور یقین در دل است؛ یقینی که علاوه بر توحید صفاتی بر توحید افعالی نیز حاصل شود تا این نور بر دل نتابد، فرد در خطر ریاست؛ هرچند که خود نداند. فرد برای آن که بفهمد به مقام یقین رسیده تا از ریا محفوظ باشد یا نه باید به درون خود مراجعه کرده و ببیند عملش را برای چه کسی انجام می دهد. حال اگر فردی هنوز به مقام یقین نرسیده، وظیفه اش این است که عبادات و مستحبات را پنهانی انجام دهد؛ به جز عباداتی که دستور رسیده آشکار باشد مانند نماز جماعت، حج و زکات و ... .
آیت الله مجتهدی؛ درباره نتایج گناه مطالعه کنیم
در روایت های مختلف سفارش شده است که مومن باید ریشه ریا را در خود بخشکاند. اگر نیت خالص نباشد و کارهای نیک برای خوشایند این و آن انجام شود، ضایع و تباه خواهد شد. حجت الاسلام برخوردار، از شاگردان آیت الله مجتهدی درباره راه درمان ریا به نقل از استادش می گوید: «راه مبارزه با ریاکاری، مانند همه اخلاق و کارهای ناپسند دو چیز است: نخست، توجه به علل و ریشه های آن تا آن را بخشکاند و دوم مطالعه درباره آن برای آگاه شدن از پیامدهای دردناکی که در انتظار اوست».
ثقه الاسلام کلینی؛ کارهای خوب را مثل کارهای بد مخفی کنید
ثقه الاسلام کلینی برای معالجه بیماری روحی ریا، دو راه پیشنهاد کرده: یکی راه علمی است و دیگری عملی. او نوید داده است که اگر انسان به نسخه ایشان به درستی عمل کند، از این بیماری روحی نجات می یابد؛ «هر کاری که انسان در این عالم انجام می دهد برای جلب منفعت یا دفع مفسده است. اگر بداند کاری برای او مضر است، هیچ گاه اقدام به انجام آن نمی کند. اگر بفهمد ریا باعث کفر و نفاق بوده و ریاکار هیچگاه رنگ رستگاری را نخواهد دید، اقدام به انجام چنین کاری نمی کند که مایه بدبختی خود شود. بنابراین توجه به عواقب دردناک ریا، ممکن است انسان را بیدار کرده تا مرتکب این گناه بزرگ نشود.»
راهکار عملی ای که کلینی ارائه می دهد این است: «انسان باید تلاش کند کارهای نیک را پنهانی انجام دهد و آن کار را مخفی کند، یعنی همان گونه که انسان گناه را مخفی انجام می دهد و اصرار دارد که کارهای زشتش برملا نشود، در کارهای نیک هم این چنین باشد تا نفس عادت کند و آن مرض روحی از ریشه از بین برود».
نشریه همشهری آیه شماره 4/ مرداد 91
پایان پیام/
نظر شما