حاشیه نگاری خبرنگار شبستان از دیدار با رهبر انقلاب

جمعیت پرشور و با اشتیاق خود را از کیلومترها راه به تهران رسانده بودند. شکوه جمعیت حسینیه امام خمینی (ره) بود را با شکوه تر کرده بود، اقشار مختلف مردم از فارس و بلوچ، شیعه و سنی از دو استان همجوار و مرزی شرق کشور به قرارگاه دل آمده بودند.

خبرگزاری شبستان خراسان جنوبی_ سمیه محمدی: مشتاقان دیدار رهبری از دو استان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان ظهر روز دوشنبه  (20 شهریور) در حسینیه امام خمینی (ره) حضور یافتند و پای سخنان مهم رهبر فرزانه انقلاب نشستند.

جمعیت پرشور و با اشتیاقی خود را از کیلومترها راه به تهران رسانده بودند. جمعیت صف به صف ایستاده و این حسینیه را مزین به نام امام خمینی (ره) بود را با شکوه تر می کرد، اقشار مختلف مردم از فارس و بلوچ، شیعه و سنی از دو استان همجوار و مرزی شرق کشور به سرزمین خورشید آمده بودند. 

«لبیک یا حسین» فریاد مشترک این جمعیت مشتاق بود و همزمان با ورود رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ مردم دلتنگ دو استان با در دست داشتن عکس شهیدانشان و دست نویس هایی که داشتند،  یک صدا می گفتند این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده. شیعه و سنی آمده به عشق رهبر آمده.


یک از اهل سنت با پای شکسته خود را به دیدار یار رسانده بود و دیگری بر روی دستش نوشته بود سیستانی ام جانم فدای رهبر، دیگری هم نوشته بود قسمت نبود اربعین حرم باشم، قسمت این بود مهمان رهبرم باشم.


صفر سالای بزرگ مرد بلوچ هم که چند وقت پیش کلیپی از او در فضای مجازی مبنی بر آرزویش با رهبری دست به دست می شد در بین جمعیت حضور داشت و این مرد بلوچ هم به آرزویش رسید. 

مردم استان سیستان و بلوچستان در مصاحبه هایشان می گفتند از پایتخت وحدت به دیدار رهبری آمده ایم، مردم دو استان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان دست ها را به نشانه وحدت به هم گره داده بودند و یکصدا  می گفتند وحدت شیعه و سنی ندارد.

آن طرف بردار اهل تسنن دست برادر شیعه اش را بالا گرفته بود و می گفت: وحدت و اتحاد ما یکی است و ما پسر عمو هستیم، شیعه به سنی دختر می دهد و ما برادر هستیم.

دختر نابینایی به همراه مادرش از اهالی درمیان برای درمان چشمانش در سفر شیراز بود که به او خبر دیدار می‌دهند و او خودش را به این جمع به یاد ماندنی رسانده بود. 

مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان بر روی دستانشان نوشته بودند «جانم فدای رهبر،  سرباز ولایت، جانفداه، حقابه هامون، لبیک یا خامنه ای و لبیک یا حسین». 


رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در این دیدار پرشور که بیش از سه هزار نفر از مردم استان های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان حضور داشتند با قدردانی از همراهی دیرینه و مستمر علمای شیعه و اهل تسنن این دو استان و مراقبت و هوشیاری این ملت؛ همراهی و همدلی مسئولان کشور را در تحولات بزرگ جهانی ضروری عنوان کردند.

خاطرات رهبری از دو استان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 

رهبر معظم انقلاب در این دیدار گفتند: اولین مبارزه آشکار بنده با رژیم طاغوت در محرم 134‪2 در بیرجند انجام و با همراهی علما و مردم روبرو شد. در رمضان همان سال در زاهدان این حرکت با حمایت علمای هوشیار شیعه وسنی و مردم مومن منطقه ادامه یافت.. 

آیت الله خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به دوران تبعید در ایرانشهر و خاطرات شیرین و پر معنای مراودات علمای اهل سنت و شیعه و مردم خونگرم سیستان و بلوچستان افزودند: در مبارزه با منافقین و تروریست ها برای دفاع مقدس، برقراری امنیت و ایجاد وحدت شهدای گرانقدری را شیعه و سنی تقدیم اسلام کردند که شناسنامه درخشان این مناطق است.

رهبری همچنین این دیدار را خاطره انگیز عنوان کردند و گفتند: برای من دیدار شما عزیزان خاطره‌انگیز است. هم مردم بیرجند و خراسان جنوبی، هم مردم سیستان و بلوچستان، بنده اولین مبارزه‌ی آشکار با رژیم طاغوت را در بیرجند انجام دادم. در ماه محرم سال ۱۳۴۲، یعنی شصت سال پیش.

ایشان در بیان خاطراتشان گفتند: دومین برخورد در زاهدان بود. آن هم در ماه رمضان همان سال
در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند. بردند بازداشتگاه شهربانی نگه داشتند. مردم بیرجند روز عاشورا میخواستند به شهربانی حمله کنند، بنده را از آنجا بیرون بیاورند. درایت مرحوم آقای تهامی عالم برجسته و درجه‌ی یک بیرجند نگذاشت که این اتفاق بیفتد. گفت این موجب ایجاد مشکل برای فلانی می‌شود.

رهبر انقلاب افزوند: مردم و علما آن روز همراه بودند با این حرکت، ما تنها نبودیم. یک بیرجند با همه‌ی مردمش، با علمای بزرگش با ما همراه شدند.

ایشان ادامه دادند: ماه رمضان همان سال بنده رفتم زاهدان، آنجا دو عالم بزرگ در زاهدان بودند؛ عالم درجه یک شیعه مرحوم آقای کفعمی بود، عالم درجه یک سنی مرحوم مولوی عبدالعزیز ملازهی بود. بنده را آنجا هم دستگیر کردند آوردند تهران بردند قزل‌قلعه. مرحوم کفعمی علنا از ما حمایت کرد، مرحوم مولوی عبدالعزیز یک حکمی صادر کرد در جهت همان حرف‌های ما. یعنی اولین حرکت آشکاری که خود این حقیر در مقابله‌ی با دستگاه طاغوت انجام دادم با همراهی این دو مرکز مهم که امروز مرکز دو استانند با مردمش، با علمایش انجام گرفت.

فارس و بلوچ هر کدام کیلومترها راه را برای این دیدار تاریخی طی کرده‌ بودند و این سرود را همخوانی می‌کردند:

پلک زمین وا شد از شوق/ نبض زمان پرطنین شد/ هر نفسی اِیّاکَ نَعبُد/ همسفر نَستَعِین شد

دمیده نفحه رحمت ز هر سو/ برآمد شمسه عزت به هر کو خوشا آنان که قالو رَبَّنَا اللّه/ خوشا بر جلوه ثُمَّ اسْتَقامُو

با استقامتیم/ رحمت از آن ماست/ تا پیرو حقیم/ عزت از آن ماست لبیک یا حسین 

پاکی دل‌ها به اشک است/ در دل هر اشک اثرهاست/ حیات و احیای اسلام/ به این محرم صفرهاست

سر از پا جاده نشناسد از این شوق/ تجلی محبت این چنین است

اگر محشر به پا باشد عجب نیست/ که رستاخیز ما در اربعین است

هر اربعین ما/ تجدید بیعت است/ یعنی که راه ما/ راه شهادت است  لبیک یا حسین 

شیعه و سنی همیشه/ عاشق این سرزمین است/ حُبُّ الوَطَن اعتقاد است/ باور ایرانی این است

بهشت ما بلوچستان و سیستان/ سرشت ما عجین شد با خراسان

شعار ما همیشه اتحاد است/ که از وحدت شود دشمن هراسان ...

کد خبر 1723928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha