به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حرکت امام رضا(ع) به سوی مرو به هیچ روی از سر رضایت و اختیار نبود و چه بسا می توان مهاجرت اجباری امام(ع) را ضربه ای به تداوم فعالیت های علمی و فرهنگی ایشان در مدینه دانست، اما به هر ترتیب استقبال مردم خراسان و مناطق اطراف از آن حضرت نشان می داد زمینه برای طرح اندیشه و گفتمان تشیع در این منطقه فراهم است. یعنی آنچنان به ایشان به عنوان نواده رسول الله احترام گذارده می شد که مورخان به نگارش نوع ابراز احساسات علما و مردمی که خدمت ایشان می رسیدند، پرداخته اند. لذا در این خصوص با حجت الاسلام توحیدی نیا، استاد حوزه و دانشگاه گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن را می خوانید.
از موضوعاتی که در مطالعات هم مورد توجه قرار گرفته است، مهاجرت امام رضا(ع) به مرو است. چه مسائلی را برای تحلیل این مهاجرت باید مورد توجه قرار داد؟
پیش از هر چیز باید توجه داشت که مرو شهری با سابقه و مشهور بوده و پرجمعیت ترین شهر خراسان در اواخر عصر اموی محسوب می شده است. می دانیم مدتی بعد با تمرکزی که خاندان عباسی بر این شهرداشتند ندای برانداختن حکومت اموی از این منطقه طنین انداز شد و در عصر مامون به دلیل حضور چند ساله او بر این منطقه، به عنوان محل خلافت بر مسلمانان تعیین شد و مرکز رفت و آمد بزرگترین رجال سیاسی و مذهبی بود. بنابراین وقتی امام به این منطقه برده شدند، یک شهر فعّال بر قلمرو اسلامی دانسته می شد. نه فقط از جهت سیاسی بلکه از جهات علمی و فرهنگی، شهری تاثیر گذار و در کانون توجه مسلمانان بود.
نکته دیگرآنکه حرکت امام رضا(ع) به سوی مرو به هیچ روی از سر رضایت و اختیار نبود و چه بسا می توان مهاجرت اجباری امام(ع) را ضربه ای به تداوم فعالیت های علمی و فرهنگی ایشان در مدینه دانست، اما به هر ترتیب استقبال مردم خراسان و مناطق اطراف از آن حضرت نشان می داد زمینه برای طرح اندیشه و گفتمان تشیع در این منطقه فراهم است. یعنی آنچنان به ایشان به عنوان نواده رسول الله احترام گذارده می شد که مورخان به نگارش نوع ابراز احساسات علما و مردمی که خدمت ایشان می رسیدند، پرداخته اند.
بنابراین ما باید انتظار یک تاثیرگذاری قابل توجه را از سوی امام رضا(ع) داشته باشیم؟
نکته دیگری نیز مهم است و آن اینکه مرو در دوره حضور امام رضا(ع)، شهری بود که محوریت را به شخصیت و جایگاه خلیفه می داد. چه آنکه خراسان از دیرباز به رغم حضور و اقدام گروه های مخالف مورد توجه و عنایت عباسیان بود و بی تردید مامون در سالیان ابتدایی خلافت خود و پیش از حضور امام در مرو جایگاه سیاسی خود را تثبیت نموده بود. بعلاوه مامونی که برای انتقال امام(ع) به مرو دستور داده بود به نوعی حضرت را از غیر از مسیر اصلی حرکت دهند تا از هرگونه بروز و ظهوری برای شخصیت امام جلوگیری کند، قطعا شرایط محدودیت جدی را در خود مرو پیش بینی کرده بود. مطابق برخی روایات کمتر اجازه رفت و آمد و برگزاری جلسات دینی را به امام رضا(ع) می داد. با این شرایط بسیار دور از ذهن است که مرو با حضور امام(ع) و روابط و جلسات محدودی که بوده است، به سرعت تحت تاثیر شخصیت امام(ع) قرار گیرد و تغییری جدی در مسیر اندیشه علمی و فرهنگی اهل آن ایجاد کرده باشد.
بنابراین به نظر می رسد ما نباید در تحلیل تاثیر امام(ع) بر این منطقه صرفا به جلسات مناظره یا موارد محدودی از مدت کوتاه حضور ایشان در مرو تمرکز کنیم و به عکس، تاثیر حضور امام(ع) در این مناطق را باید در درازمدت دید و در آن صورت است که به معنی واقعی کلمه نقش بی بدیل حضور امام رضا(ع) در گسترش اندیشه و فرهنگ تشیع در این مناطق روشن می شود. این تاثیر گذاری در بلند مدت چگونه خود را نشان داده است؟ البته جهات و شواهد این تاثیر گذاری متعدد است و اجازه بدهید تنها به چند مورد اشاره کنم.
یک دلیل بر این تاثیر گذاری در بلند مدت گسترش روایات از امام رضا(ع) در این منطقه است. موضوعی که خودش را در قرن سوم و چهارم نشان می دهد. یعنی حضور امام رضا(ع) در این منطقه سبب گسترش احادیث شیعه شد محدثانی که برای شنیدن حدیث به کوفه و مدینه سفر میکردند به سوی خراسان رهسپار شده و سخنان امام را میشنیدند. شواهد متعددی نشان می دهد که بسیاری از اصحاب و پیروان امام رضا(ع) تا مدت ها در شهرهای گوناگون خراسان میراث علمی و روایی آن حضرت را به صورت مکتوب حفظ نموده و در اختیار داشتند. یک شخصیت برجسته مثل شیخ صدوق رحمه الله علیه که مهم ترین منبع را درباره امام رضا(ع) است در زمان قابل توجهی در اطراف این منطقه مسافرت داشته تا بتواند روایاتی که از آن حضرت در این منطقه سریان پیدا کرده است را از مردمان شیعه و سنی دریافت کند.
یک جهت دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم علاقه مندی بود که در این منطقه به شیعه پیدا شد و یا حداقل شرایط برای حضور علویان و سادات در این منطقه بیش از قبل فراهم شد. ما نباید فراموش کنیم کار در مورد ارادت متظاهرانه مامون به امام(ع) تا جایی پیش رفت که به نام حضرت سکه ضرب شد. با چنین شرایطی طبیعی است که سادات شیعه و پیروان اهل بیت(ع) با یک احساس امنیت بیشتری با این منطقه ارتباط برقرار کنند. لذا در شواهد می بینیم که سادات به این منطقه مهاجرت کرده و با حضور در میان مردم وحسن معاشرت در رفتار وجلب نظر وافکار عمومی وخلق وخوی علوی، در فاصله زمانی کمی، از پایگاه مادی ومعنوی در میان مردم برخوردار می شدند وبا کسب اعتماد واطمینان مردم ، گاهی رهبری مردم در این بخش و مناطقی از آن را در دست گرفته اند.
قرار گرفتن حرم مطهر امام در منطقه ما چطور، این موضوع تا چه حد تاثیر داشته است؟
حجم تاثیر قرار گرفتن مضجع حضرت در این منطقه بسیار فراتر از توصیف است و می دانیم خود حضرت بارها در شرایط گوناگون و به افرادی خبر می دادند که در این منطقه دفن خواهند شد و به نظر بنده این خبر از جهات گوناگون معنا دار بود. به هرترتیب از همان ابتدا به طور طبیعی مرقد امام رضا(ع) نیز به مرور تبدیل به محل اجتماع مذاهب گوناگون و از آن مهم تر حضور و همدلی شیعیان می شد. البته فعلا برای ما روشن نیست که از چه زمانی سکونت در کنار مرقد امام آغاز شد و نخستین ساکنان این مکان مقدس چه کسانی بوده اند اما به نظر می رسد که نخستین ساکنان سناباد، خادمان بارگاه امام رضا (ع) و گروهی از علویان و سادات و پیروان اهل بیت به همراه خانواده های خود بودند.
این مکان بعدها و از حوالی قرن هشتم «مشهد» خوانده شده است. مرقد مطهر امام رضا (ع) در مشهد باعث شد که پیروان و دوستان خاندان نبوت پیرامون ایشان جمع شوند و مجالس دینی ترتیب دهند. می دانیم که حکومت های محلی و منطقه ای که بعدها در این منطقه به قدرت رسیدند هر یک به نحوی برای نشان دادن حسن نیت خود به شیعیان و پیروان معصومان(ع) بازسازی و یا توسعه حرم مطهر آن حضرت را در دستور کار قرار می دادند. در مجموع می توان گفت گسترش آموزه های اهل بیت(ع) در این منطقه، افزایش سهم فعالیت شیعیان و برکات مضجع امام رضا(ع)، سه عامل برای درک تاثیر بلند مدت و تمدنی حضور امام رضا(ع) در منطقه ما است.
نظر شما