به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در جامعه اسلام مقوله ارتباط مستمر با مردم و ارتباط مردم با همدگر و ارتباط رهبران و حاکمان با جامعه یک ضرورت است لذا دین برای این پیوند دائمی راه کارهایی گذاشته است که مسئول جامعه باید جهت ایجاد و زمینه سازی این روابط تلاش نموده و آن را جدی تر بگیرد در سیره اهل بیت (ع) روش هایی ابداعی وجود دارد ضمن برقراری ارتباط با مردم از عقاید آنان نیز حراست می شود لذا در خصوص این ویژگی در سیره امام صادق(ع) نیز با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
لطفا ویژگی های عصر امام صادق(ع) را شرح دهید؟
دوران امامت و زعامت امام صادق علیهالسلام، به نسبت طولانی و بیش از سی سال بود و هر چند روزگار امامت جدش، امام زین العابدین علیه السلام، فرزندش امام موسیبن جفعر علیه السلام و نواده اش امام علی النقی علیه السلام نیز از سی سال گذشت، ولی فرصت و موقعیتی که برای آن حضرت فراهم شد، برای آن بزرگواران پیش نیامد. عصر امام صادق علیه السلام، عصر شکوفایی فقه، کلام، مناظره و حدیث بود و در روزگار آن حضرت، بدعتها، نوآوری ها و گمراهی ها نیز رواج پیدا کرده بود و این فرصتی شد تا امام، علم و دانش خویش را آشکار نموده و ریشه گمراهی ها را بخشکاند.
در زمان امامت حضرت صادق علیهالسلام، بنی هاشم در یک آسایش نسبی به دوره های قبل به سر میبردند که در دوران دیگر امامان، این زمینه ها وجود نداشت لذا امام با همت وبا استفاده از ظرفیت زمان وشرایط با تمام توان مذهب اصیل اسلام را به نام مذهب جعفری بنیان نهاد ونهال برومند مکتب اصیل شیعه را پرورش داد و با استناد به سیره اجداد خود و احیای نام و سنن رسول خدا(ص) و امیر مومنان(ع) دین اصیل و ناب تحریف نشده و علم و اندیشه واقعی اسلام ناب را حیات دوباره بخشید. لذا مکتب جعفری درمقابل مکتب خلفا مطرح و رئیس آن امام صادق (ع) معرفی گردید.
دیگر ویژگی ها؛ به قدرت رسیدن عباسیان ؛ انتقال قدرت از اموی به عباسی؛ تکون وخیزش نهضتهای علمی در ممالک اسلامی، عصر امام صادق علیهالسلام، دوران جنبش فکری و فرهنگی وبروز مکاتب علمی بود. در آن زمان، شور و شوق علمی بی سابقه ای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی همچون: علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه و علم کلام، یا علوم بشری مانند طب وبهداشت وتغذیه ، فلسفه، نجوم، ریاضیات و... مشتاقان بسیاری داشت، به طوری که هر کس متاع فکری خود را به بازار علم و دانش عرضه میکرد؛ شهرت علمی و برحستگی علمی امام صادق علیه السلام ، دراین فضا جویندگان علم را به مدینه گسیل نمود.
ظهور فرقه های گوناگون و موضع علمی امام ومناظره بارهبران این فرق و چیره شدن برآنان؛ شیوع شبهات دینی در ممالک اسلامی پاسخگوی امام و فرستادن شاگردان برای پاسخگویی؛ تنش های سیاسی قدرت و قیامهای سیاسی علیه امویان وعباسیان و ظهور مکاتب ونحله های فقهی در مدینه و مرکزیت خاص مدینه در علم به خاطر حضور امام و دانشگاه بزرگ امام، لذا دانشمندان اهل سنت از کوفه و بصره و بلاد دیگر به مدینه می شتافتند. اینها همه از دیگر ویژگی های عصر امام صادق(ع) بود.
همه این ویژگی ها اقتضائاتی داشت و تهدید و فرصتی برای پیروان اهل بیت و جمیع مسلمانان بود که تدابیر فرهنگی و سیاسی امام صادق علیه السلام دراین دوران ضمن اینکه مکتب اهل بیت (ع) را انسجام خاص بخشید ودین را احیا نمود در مقابل افکار التقاطی اموی و عباسی، از نظر غنای محتوایی و علمی دوران طلائی را رقم زد؛ لذا پس از این دوران رونق و شکوفایی که در تمدن اسلامی شاهد هستیم و شهره است درتاریخ اسلام، تاثیر مستقیمی از این تلاشها دارد که امام باتربیت شاگردان فرهیخته در علوم وگرایشهای مختلف این زمینه رونق وشکوفایی را فراهم وبستر سازی نمود.
شیوه های پیوند با مردم
ارتباط امام صادق با مردم از طریق کانالهای مختلف از جمله پاسخ دادن به شبهات بر قرار بود؛ ارتباط وسیع امام از چند جهت در جامعه با مردم گرم بود ؛ از طریق شاگردان و در خانه حضرت نیز به روی مردم باز بود لذا از آسیبها شناخت وسیع و قوی داشت ودر رفع آسیبها وبیماری های اجتماعی وفرهنگی باراه بردهای روشن عمل نمود ؛ امام صادق علیهالسلام باتمام جریان های فکری و عقیدتی آن روز مرتبط و شناخت کامل داشت و برخورد مناسب کرد و موضع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخته، برتری بینش اسلام را ثابت نمود. پیشوایان مشهور اهل سنت، بدون واسطه یا با واسطه، شاگرد امام بودند.
امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان اثنی عشری بعد از پدرش امام باقر(ع) است. وی به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. امام صادق(ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهل بیت(ع)، از امام صادق(ع) است و از اینرو مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.
امام صادق(ع) در میان پیشوایان فقهی اهل سنت نیز جایگاه بالایی دارد. ابوحنیفه و مالک بن انس از او روایت کردهاند. ابوحنیفه او را عالمترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.امام صادق با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، برضد حکومت قیام نکرد. او درخواستهای ابومسلم خراسانی و ابوسلمه را برای برعهدهگرفتن خلافت رد کرد. امام صادق(ع) در قیام عمویش زید بن علی شرکت نکرد و شیعیان را نیز از قیام پرهیز میداد؛ بااینهمه روابط حسنهای با حاکمان زمان خود نداشت. وی به جهت فشارهای سیاسی حکومتهای اموی و عباسی از روش تقیه استفاده میکرد و به یارانش نیز چنین توصیه میکرد.
امام صادق(ع) بهمنظور ارتباط بیشتر با شیعیان، پاسخ به سؤالات شرعی آنها، دریافت وجوه شرعی و رسیدگی به مشکلات شیعیان، سازمان وکالت را تشکیل داد. فعالیت این سازمان در زمان امامان بعد گسترش پیدا کرد و در غیبت صغرا به اوج رسید. در زمان او فعالیت غالیان گسترش یافت. ایشان با اندیشه غُلُوّ به شدت برخورد و غالیان را کافر و مشرک معرفی کرد.
در برخی منابع آمده است امام صادق(ع) به علت احضار حکومت، به عراق سفر کرده و به کربلا، نجف و کوفه رفته است. وی قبر امام علی(ع) را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. برخی از علماء شیعه معتقدند که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت شهید شده است.
بارزترین فعالیتهای علمی و سیاسی امام جعفر صادق(ع) وارتباط گسترده با مردم
عباسیان با فریب مردم بر کرسی خلافت نشستند؛ آنان شعار الرضا من آل محمد(ص) را برای انتقام خون امام حسین (ع) سر دادند؛ این خود یکی از مهمترین دلایل گرایش امت اسلامی به خاندان نبوت وامامت بود ؛ در شرق خلافت اسلامی وخراسان به اندازه ای حب اهل بیت (ع) طرفدار داشت که عباسیان شعار دعوت خودرا برای سرکوبی امویان « الرضا من آل محمد» قرار دادند؛ شعار دعوت به قیام ومقابله وسرنگونی امویان که در ریختن خون اهل بیت (ع) مجرم بودند ؛ انتقام خون امام حسین (ع) برای امت اسلام مهم بود ؛ پس از شهادت امام حسین (ع) جامعه اسلامی تلخی های بسیار وخون های فراوانی از امت اسلام به ناحق بر سر رسیدن به کرسی خلافت دید؛
اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام صادق علیهالسلام
در میان امامان، عصر امامصادق علیهالسلام، ممتاز بوده و شرایط اجتماعی و فرهنگی آن دوران، در زمان هیچیک از امامان دیگر وجود نداشته است؛ زیرا از نظر سیاسی، این دوره، دوره ضعف و تزلزل حکومت بنیامیه و فزونی قدرت بنیعباس بود و این دو گروه، مدتی در حال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند. از آنجا که بنیامیه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوان بودند، فرصت ایجاد فشار و اختناق به امام و شیعیان را نداشتند. عباسیان نیز چون پیش از دستیابی به قدرت، در پوشش طرفداری از خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله و گرفتن انتقام خون آنان عمل میکردند، فشاری از سوی آنان مطرح نبود. ازاینرو، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق علیهالسلام و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به دست آمد و امام نیز از این زمان، بهره فراوانی بردند.
فعالیتهای سیاسی امام صادق علیهالسلام
برخلاف تصور عمومی، حرکت امام صادق علیهالسلام، تنها در زمینه های علمی خلاصه نمیشود؛ بلکه امام فعالیت سیاسی نیز داشت، ولی این بُعد حرکت امام، بر بسیاری از گویندگان و نویسندگان پوشیده مانده است. امام علیهالسلام به منظور تبلیغ جریان اصیل امامت، نمایندگانی به مناطق مختلف میفرستاد. از آن جمله، شخصی از اهل کوفه به نمایندگی از طرف امام علیهالسلام به خراسان رفت و مردم را به ولایت او دعوت کرد. در این قضیه، فرستاده امام از اهل کوفه، منطقه مأموریت خراسان و محل اقامت امام علیهالسلام مدینه است و این سه منطقه، وسعت حوزه فعالیت سیاسی امام علیهالسلام را نشان میدهد.
امام صادق علیهالسلام و وموضع سیاسی در مقابل منصور عباسی
منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی، از تحرک و فعالیت سیاسی امام صادق علیهالسلام سخت نگران بود و محبوبیت عمومی و عظمت علمی امام، همواره بر بیم و نگرانی او میافزود. به همین جهت، هر از چند گاهی امام علیهالسلام رابه بغداد احضار میکرد و نقشه قتل او را میکشید، ولی هر بار، به نحوی خطر از وجود مقدس امام برطرف میگردید.
روزی منصور به امام صادق علیهالسلام نوشت چرا مانند دیگران نزد ما نمیآیی؟ امام در پاسخ نوشت: ما از لحاظ دنیوی چیزی نداریم که به خاطر آن از تو بیمناک باشیم، و تو نیز از جهات اُخروی چیزی نداری که به خاطر آن به تو امیدوار گردیم. تو نه دارای نعمتی هستی که به خاطر آن به تو تبریک بگوییم و نه خود را در بلا و مصیبت میبینی که به تو تسلیت دهیم؛ پس چرا نزد تو بیاییم؟ منصور نوشت: بیایید ما را نصیحت کنید. امام پاسخ داد: اگر کسی اهل دنیا باشد، تو را نصیحت نمیکند و اگر هم اهل آخرت باشد، نزد تو نمیآید. امام اینگونه با منصور عباسی مقابله می نمود.
ارتباط فرهنگی امام صادق (ع) با مردم به روش پاسخ به شبهات دینی
اولین قدم برجسته امام جعفر صادق علیهالسلام برای جلوگیری از انحراف فرهنگ و مذهب شیعه، مخالفت با عقیدهای بود که گویا به تقلید از مسیحیان، بین شیعیان به وجود آمده بود. عدهای از شیعیان، فکر میکردند که در وجود پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و هر یک از ائمه علیهمالسلام، دو ماهیت وجود دارد: یکی ماهیت خدایی و دیگری ماهیت بشری. به عقیده آنها، سرشت پیشوایان شیعه، نیمی خدایی و نیمی آدمی است. این شبهه فکری بزرگ بود که دراین زمان وجود داشت که امام با آن مقابله وبه آن پاسخ داد .
از نخستین روزی که امام صادق علیهالسلام شروع به تدریس کرد، به شدت با این عقیده به مخالفت برخاست؛ زیرا میدانست این عقیده، سبب تفرقه مذهب شیعه بلکه تخریب بنیان دین اسلام خواهد شد و بر اثر آن، اسلام و تشیع تضعیف شده و از بین خواهد رفت. شبهات کلامی دیگر نیز در این دوره درباره توحید ونبوت وامامت ومعاد وجود داشت که امام مستقیم وغیر مستقیم همه را پاسخ می داد؛ در روایات رسیده از امام اگر تامل شود همه آنها از فقه تا آداب وسنن و احکام طهارت و عبادت وبهداشت در تغذیه و پوشش جهت شبهه زدایی و تنقیح دین از شبهات را در خود دارد .
امام جعفر صادق(ع) به غیر از فعالیتهای علمی ارتباط گسترده به روشهای مختلف با مردم برقرار نمود.
1-مرتبط با مردم و تربیت افراد شاخص و متخصص در علوم مختلف برای غنا بخشی به فرهنگ وتمدن اسلامی .
2-ارتباط با عالمان دیگر فرق و تربیت فقیه ودانشمند متبحر از اهل سنت وشیعه در فهم قرآن و احکام اسلامی که حیات ومعنویت جامعه به حیات فقه و وجود فقهای بزرگ است؛ اگر فقها در جامعه نباشند واحکام اسلامی بیان نشود حیات معنوی جامعه از بین می رود، لذا امام با اشراف به نفش فقه وفقها در حفظ دین.
3-ارتباط با لایه های مختلف و تربیت حلقه ی فاخر علمی وحدیثی از دانشمندان شیعه واهل سنت که حافظ میراث علوم اسلامی وانتقال آن به نسل های بعدی بودند.
4-مدیریت سیاسی شیعیان وتربیت آنان در راه مبارزه باظالمان.
5- نامشروع نشان دادن خلافت عباسی وخلافت امویان برای جامعه اسلامی بویژه علمای شیعه جهت مبارزه منفی با جریان حاکم.
6- تعیین افرادی خاص از بزرگان شیعه جهت ارتباط در مناطق مختلف برای پاسخ گویی به شبهات عقیدتی وسئوالات دینی .
7- صله رحم وارتباط و حمایت مالی وکمک به خانواده های شیعیان ورفع نیازمندی های شیعه وتوجه دادن شیعیان به ارتباط و صله رحم و ارتباط قوی با خویشاوندان .
8- توصیه به شیعیان برای استمرار ارتباط با همدیگر و داشتن جلسات ذکر فضایل اهل بیت (ع) که همان هیئتهای مذهبی امروزی می تواند نمونه ای از آن باشد.
9- توصیه به شیعیان جهت ارتباط با دیگران با خوش اخلاقی با دیگران و دعوت مردم به آداب مکتب اهل بیت (ع) با رفتار خود وپرهیز از بدنام کردن اهل بیت با رفتار ناپسند.
اینها نمونه هایی از مدیریت ارتباطی و فرهنگی امام برای جامعه شیعه و پیروان اهل بیت(ع) وجمیع مسلمانان بود ، امام با همین ارتباط ها و فعالیتها با وجود محدودیت ها و موانع مکتب اهل بیت اصل دین را از بحرانهای فکری و عملی زیادی عبور دادند.
نظر شما