به گزارش خبرنگار سرویس دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با وجود تاکید بالاترین مقامات حکومتی در ایران و وضع قوانین و اعمال محدودیتهای بانک مرکزی، در دهه اخیر روند بنگاهداری بانکهای کشور افزایشی بوده است. تجربه بنگاهداری در بانکداری جهانی حاکی است، این بنگاههای مالی عمدتا برای تکمیل زنجیره ارزشآفرینی خدمات مالی خود مبادرت به شرکتداری میکنند و از این طریق این خدمات را گسترش میدهند.خدماتی نظیر بیمه، لیزینگ، مشاوره سرمایهگذاری، فناوری اطلاعات و... در زمره این فعالیتها قرار دارد، اما بنگاهداری بانکها در ایران علاوه بر دلایل فوق علل دیگری را هم در خود جای داده است.
بررسیها نشان میدهد بانکها به دلایل مختلف ازجمله حفظ پول در چرخه بانک به بنگاه داری علاقه دارند. بانکهایی که صرفاً در حوزههای مسکن، کشاورزی و صنعت، مشغول به کار هستند؛ اما عملاً این بانکها فعالیت واقعی و تخصصی خود را انجام نمیدهند و رسماً به سمت بنگاهداری حرکت کردهاند. اما هدف از بنگاهداری بانکها،کسب سود است.متأسفانه محصول این روند چیزی جز افزایش تورم و ضربه به تولید نشده است. یکی از چالشهای نظام بانکی ما جدا شدن بانکها از مأموریتهای اصلی و رفتن به سمت اقداماتی مانند بنگاهداری است. اینکه بانکها بنگاهداری کنند خلاف فلسفه تأسیس بانک است. این کار نابخردانه و تبعات منفی فراوانی برای اقتصاد و زندگی مردم دارد. بانک وجوه خرد مردم را جمع میکند و بهعنوان تسهیلات به تولیدکنندگان و یا کارآفرینان میدهد. در حقیقت یک سرمایهگذار برای بخشهای مولد اقتصادی است.لذا در این خصوص با حجت الاسلام «احمدعلی یوسفی»، مدیر مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چرا با وجود تاکید مقام معظم رهبری و مراجع تقلید هنوز از بنگاهداری بانک ها جلوگیری نمی شود؟ علت چیست؟
در خصوص بنگاه داری بانکها لازم است توجه شود که اگر بانک های دولتی بنگاه داری می کنند، مقصر خود دولت است که اگر التزام عملی به ولایت فقیه دارند، باید فوری و سریع طی یک دستور از سوی رییس جمهوری اعلام شود که بانک های دولتی از بنگاه داری پرهیز کنند. اگر بانک خصوصی بنگاهداری می کند که عمده همین است، طبق اظهارات آقای دکتر بحرینی مطلع ترین فرد بر نظام بانکی کشور، دو سوم اقتصاد ایران در اختیار بانک های خصوصی است. پس بانک های خصوصی بر یک سوم دیگر هم مدیریت می کنند. یعنی بانک های خصوصی بر کل اقتصاد ایران تسلط دارند، لذا به حرف هیچ کس هم اعتنایی ندارند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران در عرصه اقتصادی براساس نظم اقتصادی اسلام انقلاب نکرد، و در طول ۴۰ سال گذشته اقتصاد ایران تحت سلطه تفکر سرمایه داری لیبرال بود، بر همین اساس در طول دو دهه گذشته بانک های خصوصی را تاسیس کردند تا مسیر انقلاب اقتصادی که رهبری با الگوی اقتصاد مقاومتی تمام زمینه های آن را فراهم نموده است را بگیرند که موفق بودند.
بانکداری اسلامی و قواعد و ضوابط آن تا چه حدودی در کشور رعایت می شود و ایا این قانون نیازمند بازیابی است یا خیر؟
در نظام بانکی کشور ضوابط اسلامی رعایت نمی شود. علت اصلی این است که ساختار و ریل بانکداری موجود، اسلامی نیست تا بتوان ضوابط اسلامی را اجرا کرد. لذا ابتدا باید ساختار و ریل نظام بانکی کشور تغییر کند تا ضوابط اسلامی را بتوان عملیاتی نمود.
آیا تدوین سند راهبردی بانکداری اسلامی در دولت سیزدهم محقق شده و نظر شما در این باره چیست؟
دولت سیزدهم هم تلقی روشنی از نظام بانکی اسلامی ندارد، لذا اگر سندی هم تنظیم کند، مشکلی را حل نخواهد کرد، چون احتمالا با نفوذ بانک های خصوصی سند، فقط مشکل بانکداران را حل میکند اما مشکل مردم، فعالان واقعی اقتصادی و نظام را حل نخواهد کرد.
دیدگاه خود را در خصوص ناترازی بانکها و نسبت آن به بانکداری اسلامی بفرمایید و علت این ناهماهنگی از نظر شما چیست؟
ناترازی بانکها باید برطرف شود، اما اگر این مساله حل شود که تا الان به دلایل ذکر شده، دولت موفق نبود، مشکل بانکداری حل نخواهد نشد. بانک های خصوصی در خصوص راه حل اصلی مشکلات بانکی که ممنوعیت بنگاهداری، ممنوعیت خلق پول توسط بانک های خصوصی و ممنوعیت ربا باشد، با طرح مسأله ناترازی بانکها انحراف ایجاد می کنند تا این دولت را مشغول و سرگرم کنند.
اقدام و راهکار مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه برای اصلاح قانون بانک مرکزی چی بود؟
ما در اصلاح قانون بانکداری می خواهیم مشکل چه کسانی را حل کنیم؟ مشکل بانکداری را می خواهیم حل کنیم؟ نظام را می خواهیم حل کنیم؟ مردم را می خواهیم حل کنیم یا بنگاه های اقتصادی را که ما می گوییم باید مشکل هر چهار تای اینها حل شود، اما طرحی که نوشته شد، ما استدلال کردیم که مشکل بانکداران حل می شود اما مشکل، بنگاه های اقتصادی، نظام و مردم حل نمی شود.
مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه بر اساس الگویی که از اقتصاد مقاومتی اتخاذ کرده بود، قانون بانک مرکزی را اصلاح کرد که باید بانک ها از رباخواری و حیله های ربوی، بنگاه داری و بانک های خصوصی از خلق پول ممنوع شوند. مهمترین راه خلق پول، خلق پول از هیچ است. یعنی به راحتی بانک ها قادرند حساب فلان شخص را هزار میلیارد در جا شارژ کنند؛ این می شود خلق پول و این کاری هم که می کنند بدون هیچ پشتوانه ای است. بانک های خصوصی با خلق پول خودشان در دو دهه گذشته به خلق پول منتهی به تورم شدند. خلق پولی که منتهی به تورم شود بر اساس دیدگاه های همه اقتصاددانان دزدی از جیب مردم متوسط به پایین جامعه است به گونه ای که دزد زده متوجه نمی شود که او را دزد زده است. اغلب اموال بانک های خصوصی مجهول المالک و معلوم الغصب است. ابتدای انقلاب با اموال بانک های خصوصی چه کردند؟ مصادره کردند. جناب رییس کل بانک مرکزی اموال بانک های خصوصی چنین حکمی دارد.
بانک های خصوصی هیچ خیری برای اقتصاد ایران نداشتند
بنده از رییس جمهور محترم سوال کردم اگر در جایی بانک های خصوصی تعطیل شوند، یعنی خلق پول از اینها گرفته شود (از بانک بودن خارج شوند) چه معضل اقتصادی در سفره مردم باقی می ماند که لاینحل باشد. قطعا هیچ مشکلی برای اقتصاد ایجاد نمی شود بلکه بسیاری از مشکلات ما هم برطرف می شود چون بانک های خصوصی در طول دو دهه ای که تشکیل شده اند هیچ خیری برای اقتصاد ایران نداشته اند و نتوانستند اهداف مورد نظر را برآورده سازند.
۱۶ نفر از اقتصاددان های اسلامی نامه ای خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم و عرض کردیم سیاست تشکیل بانک های خصوصی مانند سیاست کنترل جمعیت امر اشتباهی بود، درخواست می کنیم در این امر تجدید نظر بفرمایید. رهبری در نشستی که با خبرگان رهبری داشتند، فرمودند: برخی اجازاتی را دولت های گذشته از رهبری گرفته اند، بررسی کنید اگر مطابق ضوابط و مصلحت نیست باید این اجازات برگردند. اگر در اقامه دین ما قیام نکنیم بانک ها نه فقط حرف رهبری را پایین می کشند بلکه خود انقلاب، قانون اساسی، دین، خون شهدا و ولایت فقیه را می کشند پایین.
تفکر سرمایه داری لیبرال چه پیامدهایی برای جامعه و بانک ها به دنبال داشت؟
تفکر سرمایه داری لیبرال باعث شد که اصلاح قانون بانکداری که چهار بار به کمک خود رییس مجلس، هیئت رییسه مجلس، نمایندگان مجلس و از این طرف به کمک آیت الله اعرافی جلوی طرحی که مشکل بانکداران را حل می کرد و مشکل نظام، مردم و بنگاه های اقتصادی را حل نمی کرد، گرفته شود. وقتی آقای رییسی اولین بار به مجلس رفته بودند، جناب آقای دکتر بحرینی صحبتی کردند و گفتند: آقای رییسی بانک های خصوصی دولت های گذشته را زمین زدند، اگر مراقبت نکنید شما را هم زمین خواهند زد. در مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه شورای بانکداری داریم. در حال حاضر نیز عملیات بانکداری را در دستور کار خود قرار داده اند. وقتی ما به بانک های خصوصی رسیدیم، گفتند شما می خواهید علیه بانک های خصوصی قانون بنویسید، دو سوم اقتصاد ایران در دست بانک های خصوصی است، یعنی در گروگان بانک های خصوصی ایست؛ گفتم پس اگر دو سوم در گروگان بانک های خصوصی باشد، بانک های خصوصی بر آن یک سوم هم مدیریت می کنند. گفتم جناب آقای دکتر بحرینی ما باید انقلاب، اسلام و دین را ببوسیم و تحویل بانک های خصوصی بدهیم یا تکلیف خود را یک جا با بانک های خصوصی روشن کنیم.
ما در عرصه اقتصادی انقلاب نکردیم در حالی که رهبر معظم همه ابزارهای انقلابی و اقتصادی را برای ما فراهم کرده و در اختیار ما قرار دادند و ما باز داریم اشتباه می کنیم. قانونی که تنظیم کردیم و آقای عرافی نامه ای به رهبری، رییس جمهور ، رییس مجلس و سه نفر از مراجع نوشت و توضیح دادند که ما خواستار تصحیح این قانون هستیم، ۸۰ درصد نظرات ما را پذیرفتند. اثر این ۸۰ درصد برای اقتصاد کشور ۲۰ درصد است. ۲۰ درصد فقط نظرات ما را نپذیرفتند، دقیقا بر اساس الگوی اقتصاد مقاومتی بود، سه ماده را قبول نکردند. در جمهوری اسلامی ایران ۱. ممنوعیت خلق پول توسط بانک های خصوصی ۲. ممنوعیت حیله های ربوی و ۳. ممنوعیت بنگاه داری بانک ها. در مورد هر سه اینها مراجع، رهبری و امام راحل نظر دارند و صراحتا رهبری فرمودند: بانک ها غلط می کنند که بنگاه داری می کنند لذا آنها حاضر به قبول این سه مورد به عنوان یک ماده در بانک مرکزی نشدند.
آخرین خبر تاسف باری که شنیدیم، این است که حتی شورای فقهی ای که در جمع شورای بانکداری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی بود در مجمع تشخیص مصلحت نظام حذف شد و ما فقط توانستیم به عنوان بازوی مشورتی در کنار بانک مرکزی باشیم که هر وقت دلشان خواست با ما مشورت کنند. ما بعد از چهل و چهار سال در عمل به اسلام به این حرکت ارتجاعی رسیدیم و الگوی اقتصاد مقاومتی به عنوان الگوی نجات بخش اقتصاد ایران است.
نظر شما