هراس ساواک از بردن نام امام خمینی (ره) در مسجد جلیلی

گزارش های ساواک از جلسات مسجد جلیلی و هراس از بردن نام امام خمینی (ره) در این مسجد گواهی بر حساسیت و احساس خطر رژیم شاه از جانب چنین مراکزی بود.

 

خبرگزاری شبستان: با جدایی هر چه بیشتر حکومت پهلوی از مردم و جامعه، ضرورت گسترش دامنه کنترل در بسترهای مبارزاتی و رسوخ در تشکیلات مخالفان را برای رژیم پهلوی اجتناب ناپذیر می کرد اگرچه نمی توانست مانعی در برابر موج گسترده ی مبارزات باشد. مسجد جلیلی در اوایل دهه چهل وارد بستر مبارزاتی شد و به یکی از کانون های تجمع مخالفان حکومت تبدیل شد، نوع مبارزه در مسجد عقیدتی بود و مروجین فکر و اندیشه انقلابی در پی نوسازی افکار جوانان تلاش می کردند، چنین مراکزی، که از طرق مختلف رویا رویی حکومت عمل می کرد، خوشایند حاکمیت نبود، لذا نظارت همه جانبه و موشکافانه ای بر فعالیت های آنان اعمال می شد، گزارش های روزبه روز ماموران ساواک از جلسات مسجد، گواهی بر حساسیت و احساس خطر از جانب چنین مراکزی بود.

در پی حرکت سیاسی امام و وقایع سال 1342، حلقه فشار بر کانون های مخالف شدت گرفت و طرح های امنیتی درخصوص نظارت بر مساجد و وعاظ انقلابی پیاده شد از این رو برابر تصمیمی که در 22/2/1342 اتخاذ شد، شرایط ویژه ای برای برگزاری مراسم سوگواری ایام محرم پیش بینی شد از جمله مشخص کردن کلیه تکایا و مساجد و واعظین آن، نظارت دقیق بر مطالب عنوان شده از سوی واعظین، ارایه دستورات لازم در مورد وعظ و خطابه به کلیه واعظینی که وارد شهر می شوند، تایید صلاحیت آنان و تحت نظر قرار دادن مراکزی که اهمیت خاصی از نظر امنیتی داشت.

مع الوصف، در همان اوان، مسجد جلیلی فعالیت تبلیغی و حمایتی خود از امام را آغاز کرد با توجه به تدابیر امنیتی بردن نام امام کافی بود تا ساواک را نسبت به مسجد حساس کند از این رو ساواک دایره ی نظارتی خود را به مسجد گسترش داد و فعالیت های آنان را کاملاً تحت نظر گرفت آیت الله مهدوی بارها به همین خاطر از سوی ساواک تحت بازجویی قرار گرفت.

ساواک تلاش داشت با ارعاب متولی مسجد مانع حرکت سیاسی در مسجد جلیلی شود، بنابراین از مسجد جلیلی تعهد گرفت تا اسمی از امام برده نشود.

ولی اهداف کسانی که در مسجد فعالیت داشتند با متولی آن مغایر بود از این لحاظ واکنشی را در جهت خواسته های خود بروز می دادند بسیاری از واعظان به دلیل وحشت از ساواک از بردن نام امام امتناع می کردند حضور ساواک در جلسات مسجد به طور مستمر ادامه داشت، بنا بود گزارش هایی از تمامی فعالیت های مسجد به اداره مربوطه ارسال شود همزمان ساواک تلاش می کرد گردانندگان مسجد را وادارد تا به خواسته های آنان وقعی نهند و تعهد آنان را مبنی بر جلوگیری از تکرار وقایعی که به گمان ساواک موجب خلل در امنیت کشور می شد بگیرد، بارها از آیت الله مهدوی چنین تعهدی گرفته شد، ولی برای ساواک نتیجه ای به همراه نداشت و آیت الله مهدوی مجدداً به افشاگری علیه رژیم می پرداخت.

شیوه های خبرگیری ساواک

ماموران ساواک از راه های مختلف کوچکترین حرکات مسجد را زیرنظر داشتند چه با حضور دائمی خود در مسجد و چه با به کارگیری ترفندهایی در مورد اعضای مسجد برای جلب همکاری آنان، اطلاعات لازمه را کسب می کردند، ماموران غالباً شناخته شده بودند و افراد مسجد، با آگاهی از حضور آنان سعی داشتند محتاطانه عمل کنند.

تدبیر دیگر ساواک بهره جویی از افراد فعال مسجد برای خبرچینی بود که البته توفیقی به همراه نداشت با توجه به حساسیتی که مسجد جلیلی داشت ایجاب می کرد تا ساواک اطلاعات دقیقی از اهداف برنامه ریزی ها جلسات هفتگی و تصمیم هایی که در مسجد گرفته می شد در اختیار داشته باشد از این رو نفوذ در هیئت امنا اجتناب ناپذیر می کرد، چون با دستیابی به این هدف در مهار مسجد موفق تر عمل می کردند.

فعالیت های مبارزاتی در مسجد جلیلی زمینه ساز منع برگزاری جلسات هفتگی
ساواک در سطح شهر تهران منازل متعدیی در اختیار داشت که برای بازجویی از افراد در نزدیکترین منزل از محل موردنظر استفاده می کرد، که یکی از این منازل توی خیابان زیبا (سمیه) بود، افراد را می بردند آنجا و از آنها بازجویی می کردند محل دیگری که ساواک برای بازجویی از اعضای مسجد جلیلی مورداستفاده قرار می داد ساختمان شماره 7 در بلوار کشاورز بود که اتاق 12 در طبقه چهارم آن به مسجد جلیلی اختصاص داشت سرانجام فعالیت های مبارزاتی مسجد سبب شد تا ساواک مانع برگزاری جلسات در مسجد جلیلی شود.

در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی بنا به تصمیمی که عده ای از مبارزین در منزل سیدمحمود محتشمی گرفتند قرار بود ترتیب یک راهپیمایی در 21 رمضان 1357 از مسجد جلیلی داده شود که با شهادت اندرزگو، از یاران مسجدی ها و پی بردن ساواک انجام نشد نکته جالب آن که پدر زن شهید اندرزگو از نمازگزاران و فعالان این مسجد بود با تمام تلاشی که ساواک به عمل آورد قادر به حفظ و استحکام پایه های حکومت نشد و سرانجام انقلاب اسلامی به بار نشست.

مسجد جلیلی و قتل حسنعلی منصور
حسنعلی منصور دومین نخست وزیر عصر انقلاب سفید، در آغاز دهه چهل بود وی از نمایندگان اندیشه رواج غرب گرایی در ایران بود تفکر گرایش به غرب زمینه ساز حوادثی شد که در دوران نخست وزیری او به وقوع پیوست تصویب لایحه مصونیت قضایی اتباع آمریکایی (کاپیتولاسیون) از آن جمله بود چنین مصوبه ای نه تنها توهین بزرگی به ملت ایران محسوب می شد بلکه نشان از ضعف و ناتوانی دولت و دستگاه قضایی کشور بود در ارتباط با این امر بود که محمد بخارایی از اعضای هیئت موتلفه منصور را در بهمن 1343 به قتل رساند بخارایی از کسانی بود که در جلسات مسجد جلیلی شرکت می کرد و در واقع وی با شهیدان نیک نژاد، هرندی، امانی که در مساله ترور منصور دستگیر و اعدام شدند در اصل چرخه اصلی فعالیت های سیاسی مسجد جلیلی را با هدایت آیت الله مهدوی کنی می گرداندند.

ساواک پس از اطلاع از ارتباط مسجد با جریان قتل منصور، دایره نظارتی خود را افزایش داد و مامور ویژه ای را پس از آموزش به مسجد اعزام کرد تا به طور مرتب در جلسات آن شرکت کرده و اطلاعات لازم را کسب کند.

ادامه دارد....
 

کد خبر 17319

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha