به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانونهای مساجدخبرگزاری شبستان، بیست و هفتمین روز از آذرماه به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت آیت الله شهید دکتر محمد مفتح، روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفته است؛ شخصیتی مجاهد و مبارز که که پرورش یافته حوزه و شهید دانشگاه بود و چه زیبا مسجد را به تجلیگاه وحدت این دو نهاد علمی و اثرگذار تبدیل کرد.
به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت آن شهید بزرگوار مروری داریم بر فعالیتهای مسجدمحور ایشان که باعث شده وی را مسجدیترین چهره انقلاب بدانند!
فرزند حوزه، شهید دانشگاه
شهید مفتح از شخصیت های برجسته علمی محسوب می شود و از او تألیفات باارزشی در مباحث فلسفی، کلامی و اعتقادی بر جای مانده است. مهمترین اثرش حاشیه ای است که بر کتاب اسفار ملاصدرا؛ روش اندیشه در علم منطق، نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم، ترجمه مجلداتی از تفسیر مجمع البیان و مقالات متعددی که به خصوص در مجله مکتب اسلام درج گردیده است، از آثار مهم او هستند(۱).
آغاز پروژه وحدت حوزه و دانشگاه از مسجد
آیت اللّه دکتر مفتح اعتقاد داشت برای تقویت بنیان های عقیدتی اقشار جامعه، در مسجد به عنوان کانون عبادت و مکانی با قداست باید با برنامه ریزی های دقیق و اصولی کانون ها و محافل دینی و فرهنگی را پایه گذاری نمود. آن شهید با همکاری حضرت آیة اللّه خامنه ای و شهید دکتر بهشتی به مناسبت تقویت پیوند دانش آموزان، فرهنگیان، دانشجویان و روحانیون اقدام به تأسیس «کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان» در مسجد رضوی قم نمود. مسؤولیت مستقیم این حرکت پربار را شهید مفتح به عهده گرفت. این کانون اولین مجتمع اسلامی زنده و پویا بود که در آن گروههای مختلف جمع می شدند، در واقع جلوه و نمادی بود از هماهنگی همه قشرهای جامعه بر محور بینش سازنده اسلامی. در جلسات هفتگی آن افرادی فاضل در خصوص مسایل مهم دینی و ابعاد معارف اسلامی و عرصه های آن سخنرانی می کردند(۲).
مقام معظم رهبری در این مورد فرموده اند: سال ۱۳۳۹ یا ۱۳۴۰ هـ.ش اقدام کردیم برای ایجاد یک کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان در قم و اوّلین مجمع هماهنگ کننده و نزدیک کننده روحانی و دانشجو ـ که پیوندشان مبارک بود ـ را در آن شهر بوجود آوردیم. روحانی، دانشجو دانش آموز و فرهنگی در مسجد (رضوی) گردهم می آمدند و بحث های سازنده اسلامی داشتیم با آهنگ اجتماعی.(۳) شهید آیت اللّه دکتر بهشتی در خصوص فعالیت های این کانون یادآور شده است: بسیار جلسات جالبی بود. در هر هفته یکی از ما سخنرانی می کردیم و دوستانی از تهران می آمدند و گاهی مرحوم (شهید) مطهری و گاهی دیگران (استادان حوزه قم) می آمدند در یک مسجد و در یک جلسه، طلبه، دانش آموز و دانشجو و فرهنگی همه دور هم می نشستند و این حقیقت نمونه دیگری بود از همان تلاش برای پیوند دانشجو و روحانی و این بار در رابطه با مبارزات و رشد دادن و گسترش دادن فرهنگ اسلام. این تلاش ها و کوشش ها بر رژیم (شاه) گران آمد و در زمستان سال ۱۳۴۲ هـ.ش مرا ناچار کردند که از قم خارج بشوم و به تهران بیایم.(۴)
سامان دادن به اندیشه حکومت اسلامی در مسجد
در همین مکان (مسجد رضوی) دکتر مفتح با همکاری جمعی از اندیشمندان تلاشی پژوهشی را آغاز کردند. دکتر بهشتی در این مورد می گوید: در یک کار تحقیقی که آغاز کردیم از طریق دسته جمعی ایشان (دکتر مفتح) بودند و به هر حال همین طور با هم مأنوس بودیم تا سال ۱۳۴۹، ده سال قبل که من تهران بودم (زمان اظهارات سال ۱۳۵۹ بوده است) و ایشان هم بودند و ما با هم همسایه بودیم و اُنس، آشنایی و همکاریمان بیشتر بود یک فعالیت تحقیقاتی را شروع کردیم. در تهران در سال ۱۳۴۹ ایشان در آن عضویت و همکاری داشتند.(۵) در این جلسات علمی علاوه بر دکتر مفتح و دکتر بهشتی آیات گرام موسوی اردبیلی و مهدوی کنی حضور داشتند و با استفاده از منابع اصیل اسلامی به تحقیقی ارزنده، عمیق و گسترده دست زدند. موضوع این کار تحقیقی مشخص کردن نظام سیاسی اسلامی و سامان دادن به اندیشه حکومت اسلامی بود و تأثیر آن، چنان برای عوامل رژیم رعب آور گشت که بر آنها شدیداً گران آمد و شهید بهشتی را وادار کردند قم را ترک کند و به تهران برود البته ایشان ازتهران همکاری با این جمع علمی و پژوهشی را ادامه داد و بعد که فشار دستگاه ساواک کاهش یافت ارتباط خویش را با جلسات مزبور برقرار نمود، هر چند بعدها ساواک بسیاری از افراد این تشکّل را دستگیر کرد.(۶) این فعالیت های بنیادین برکات فراوانی داشت و پس از شهادت دکتر مفتح بنابر وصیّت ایشان فیش های مربوط به این مطالعات در اختیار شهید دکتر بهشتی قرار گرفت(۷).
در پی سخنرانی ها و منابر تبلیغی، در سال ۱۳۴۷ هـ.ش ساواک آیت الله مفتح را به نواحی بد آب و هوای جنوب تبعید کرد و رابطه اش را با قم قطع نمود. با پایان یافتن دوران تبعید وی، ساواک او را ناگزیر به اقامت اجباری در تهران کرد. با سکونت در تهران مبارزه ایشان شکل دیگری به خود گرفت از آن جا که دور کردن آیت اللّه مفتح از قم، درس و حوزه موجی از نارضایتی ها را پدید آورد، با اوج گیری این مخالفت ها کارگزاران رژیم پهلوی تصمیم گرفتند در ظاهر برای از بین بردن جوّ مخالفت و در باطن مشغول نمودن افکار مفتح به امور فرعی، ایشان را به دانشکده الهیات دانشگاه تهران بیاورند. شهید مفتح به شوق همکاری، با متفکر شهید آیت اللّه مطهری که در آن زمان مدیریت گروه فلسفه و حکمت این دانشکده را عهده دار بود و نیز گشودن باب دیگری از مبارزه، آن هم در سنگر ارزشمند دانشگاه، این فراخوانی را پذیرفت و در سمت استادیار در گروه فلسفه شروع به کار کرد که در اندک مدتی توانست در جمع دانشگاهیان موقعیت علمی ویژه ای بدست آورد. همچنین دو روز از وقت خویش را به تشکیل جلسات مذهبی در مسجد دانشگاه صنعتی شریف به دانشجویان اختصاص داد(۸).
در دانشگاه تهران نیز علاوه بر تدریس و بسط زمینه های همکاری با شهید مطهری بنا به دعوت دانشجویان به اقامه نماز جماعت در مسجد دانشگاه همت گمارد. سخنرانی های مستدل و با حلاوت ایشان در مسجد دانشگاه تهران در ترغیب نسل روشنفکر و تحصیل کرده به معارف اسلامی اثر بسزایی داشت(۹).
استمرار وحدت حوزه و دانشگاه در فضای مسجد
برنامه های تبلیغی مسجد الجواد(ع) در سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ زیر نظر آیت اللّه مطهری بود آیت اللّه مفتح بنا به دعوت مؤمنان و اهل محلّه به این مسجد دعوت شد، تا از این سنگر به ارشاد و هدایت جامعه خصوصاً نسل جوان بپردازد. این مکان عبادی از معدود پایگاه های عرضه اسلام راستین و معارف تشیع ناب در تیرگی های طاغوت و جهالت استبداد بود شهید مفتح به ایراد سخنرانی و انجام جلسات تفسیر در آن مسجد پرداخت و از این طریق به روشنگری و ارتباط افزون تر بین نسل تحصیل کرده و روشنفکر و اقشار روحانی متعهد و مسؤول همت گمارد، ارمغان این برنامه مفید جذب جوانان به سوی اسلام و انس دانشگاهیان با فرهنگ حوزه بود(۱۰).
آن دانشور سختکوش در این مسجد و دیگر مساجد با تشکیل کلاس های متعدد برای جوانان در جهت انتقال علوم اسلامی صحیح کوشش فراگیر را آغاز نمود که شهدای بزرگوار آیت اللّه مطهری، دکتر بهشتی، دکتر باهنر و دیگر دوستان فاضل او را همراهی می کردند، تدریس درس فلسفه با زبانی ساده و به شیوه ای درخور فهم نسل جوان و متناسب با مقتضیات زمان به عهده شهید مفتح بود. این فعالیت عمیق فرهنگی که اصلی ترین کانون مبارزه را در برداشت به اهتمام آن عالم متفکر و دیگر یاران امام بطور جدّی استمرار یافت(۱۱).
مسجد صاحب الزمان(عج) از دیگر کانون هایی بود که شهید مفتح طی سخنانی در آن به افشای وقایع و نشر حقایق و تنویر افکار جامعه پرداخت، در سلسله بحث هایی تحت عنوان حکومت اسلامی که در مسجد مزبور صورت گرفت آیت اللّه مفتح با استناد به مباحث قرآنی و نکات تفسیری زمینه های نهضت اسلامی را تشریح نمود و تأکید کرد نجات جامعه در پرتو اسلام با تمامی ابعادش بدست می آید(۱۲).
ایجاد هسته مقاومت در مسجد جاوید
این اندیشمند آگاه در سال ۱۳۵۲ برای ایجاد انسجام و همسویی بین تشکل های دینی و نیروهای مسلمان و گشودن سنگری دیگر برای ارائه اسلام راستین، امامت مسجد جاوید را پذیرفت و در واقع با فعالیت وی در این مسجد، خلأیی که بعد از بسته شدن حسینیّه ارشاد بوجود آمده بود، جبران گردید.(۱۳) بدین گونه مسجد جاوید که توسط آقای عباس جاوید بنیان نهاده شده بود. به یکی از کانون های فعالیت فرهنگی آن شهید تبدیل گشت. او در این مکان مبارک یک هسته مقاومت تشکیل داد و اکثر اوقات از سخنرانان متعهد و مبارز که در راه نهضت اسلامی گام بر می داشتند دعوت به عمل می آورد تا آن که توانست جوانان و خصوص دانشجویان را به سوی معارف اصیل و مباحث زندگی ساز اسلامی ترغیب نماید، او برای تعمیق بخشیدن به چنین تلاش هایی با وجود آن که خود متفکری والامقام و مسلط به علوم اسلامی بود مشورت با شخصیت هایی چون آیة اللّه مطهری را زیر بنای حرکت های فرهنگی و آموزشی خویش قرار داده بود(۱۴).
وی در مسجد جاوید کتابخانه ای مجهز و پربار تأسیس نمود و کلاس های گوناگونی در رشته های تفسیر قرآن، نهج البلاغه، اصول عقاید، فلسفه، اقتصاد، تاریخ ادیان، عربی، جامعه شناسی در سطح خواهران و برادران تشکیل داد که در ارتقاء میزان آگاهی دینی و تقویت شعور سیاسی قشرهای مذکور بسیار اثر داشت. در این کلاس ها خود مفتح، آیت اللّه مطهری، دکتر باهنر و تنی چند از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه مطالب مورد نظر را با سبکی جدید تدریس می نمودند (۱۵).
با اوج گیری این فعالیت ها و تبدیل شدن مسجد جاوید به سنگری مستحکم برای مبارزه با طاغوت و استقبال فراوان دانشجویان و طبقات تحصیل کرده، دعوت از شخصیت هایی چون آیة اللّه مطهری و آیة اللّه خامنه ای و محتوای غنی روشنگرانه مسایل مطرح شده در کلاس ها و سخنرانی ها و انتشار اعلامیه های گوناگون در سطح وسیع، تلاش های شهید مفتح در این سنگر مقدس بر ساواک گران آمد و اجازه نداد این مسجد بیش از ۱۸ ماه به فعالیت های چشمگیر و تأثیرگذار فرهنگی تبلیغی خود ادامه دهد.سرانجام در روز سوم آذرماه سال ۱۳۵۳هـ. ش پس از سخنرانی حضرت آیت اللّه خامنه ای و با هجوم ساواک، مسجد جاوید تعطیل و دکتر مفتح پس از دستگیری روانه زندان شد(۱۶).
دکتر مفتح به جرم فعالیت های آموزشی و فرهنگی مدت دو ماه زیر سخت ترین شکنجه های رژیم پهلوی قرار گرفت. پس از رهایی از زندان، سازمان امنیت دیگر به ایشان اجازه فعالیت نداد. حضرت آیت اللّه خامنه ای نیز پس از سخنرانی در این مسجد دستگیر و مدتی زندانی شدند و این ششمین و سخت ترین بازداشت معظم له بود چنانچه خود بدان اشاره دارند: مدت ها در سلولی با سخت ترین شرایط و همواره بازجویی های دشوار در وصفی که فقط برای آنان که آن شرایط را دیده اند قابل فهم است نگه داشته شدم(۱۷).
اگرچه شهید مفتح دیگر نتوانست به مسجد جاوید برود اما در کنار آیة اللّه شهید مرتضی مطهری در برابر توطئه های خطرناک الحاد مارکسیست ها که از سوی ساواک تقویت و حمایت می شدند، ایستاد.
هجرت مبارزاتی به مسجد قبا
در سال ۱۳۵۴ هـ.ش با کمک اهالی محل و برنامه ریزی های دکتر مفتح در خیابان دکتر شریعتی کنونی و بالاتر از حسینیه ارشاد در قطعه زمینی وقفی مسجدی بنا شد که آن را مسجد قبا نامیدند تا یادآور مسجدی باشد که رسول اکرم(ص) در مسیر هجرت به مدینه و هنگام توقف در دهکده قبا آن را بنیان نهادند. آیت اللّه مفتح که پس از تعطیلی مسجد جاوید مدتی را در زندان با شرایط آشفته به سر برده بود، توسط آیة اللّه طالقانی، شهید مطهری، دکتر شریعتی و تنی چند از روحانیون انقلابی به امامت این مکان عبادی برگزیده شد. از آن پس شهید مفتح همچون حرکت های فرهنگی مسجد جاوید لیکن در سطحی وسیع تر دست به تشکیل کلاس های عقیدتی و سخنرانی های روشنگرانه زد و در کنار آن کتابخانه قبا را تأسیس کرد و با استفاده از صحن کتابخانه در فصل تابستان اردوهای تربیتی ـ تفریحی برای دانش آموزان تشکیل داد. این برنامه های متنوع و سازنده و رشد دهنده سرآغاز فعالیت هایی بود که سرانجام مسجد قبا را به بزرگترین مرکز انقلاب تهران و یکی از مهمترین پایگا ههای ضد رژیم استبدادی مبدّل ساخت و نقش عمده ای در اوج گیری و پیروزی نظام جمهوری اسلامی بر عهده داشت.
از جمله اقدامات قابل توجه دکتر مفتح در بعد فرهنگی برگزاری نمایشگاه کتاب بود که برای اولّین بار صورت می گرفت. او علاوه بر تشویق، از تمام امکانات و توانایی های خود برای راه اندازی نمایشگاه بزرگ کتاب های اسلامی استفاده کرد.
به موازات این برنامه ها شهید مفتح که از مشکلات اقتصادی وضع اسف بار افراد مستمند و محروم، غافل نبود اقدام به تأسیس صندوق ذخیره قبا کرد و در سالگرد بنا نهادن آن به مصر رفت و از دو شخصیت متخصص و استاد برجسته اقتصاد اسلامی دانشگاه الازهر دعوت کرد که به ایران آمده و در ایامی که مصادف با سالگرد تأسیس صندوق و سالروز میلاد با سعادت حضرت زهرا(س) بود، شرکت و در خصوص اقتصاد اسلامی مطالبی بیان کنند ولی وقتی شهید مفتح به ایران آمد تا مقدمات برگزاری مجلس را فراهم کند عوامل رژیم پهلوی از اجرای آن جلوگیری کردند. ایشان در یک سخنرانی به این کار شکنی های شب افروزان ستم اشاره می کند: مابه ایران آمدیم و در صدد مقدمات برگزاری مجلس می شدیم، از طرف رژیم آمدند که موضوع چیست؟ گفتم جریان این است بشما لیست سیاه(!) را نگاه کنید فکر نمی کنیم اسم این سخنران هایی که ما از آنان دعوت کرده ایم در آن باشند. گفتند بعداً به شما خبر می دهیم. ده روز بعد تماس گرفتند که نه آقا ما با مقامات بالا تماس گرفتیم این دو نفر نبودند و اضافه کردند امّا من بعد از فلانی خواهش می کنیم دیگر در این کارها دخالت نکند. این از وظایف اوقاف است اگر بخواهید یک شخصیت دینی و مذهبی از کشوری به اینجا بیاید باید سازمان اوقاف دعوت کند نه مسجد قبا(۱۸).
تبیین درباره دروغ بزرگ پهلوی!
مقارن با ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۶ هـ.ش که به دلیل تغییر سیاست امپریالیسم آمریکا و آغاز شعارهای پرفریب حقوق بشر، رژیم حاکم در این محیط پرآشوب از فضای باز سیاسی دم زد. دکتر مفتح به دنبال افشای ماهیت این شعار دروغین و بهره گیری از ضعف رژیم اقدام به تشکیل جلساتی در مسجد قبا کرد که برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران با حضور جمعیتی متجاوز از سی هزار نفر برگزار می شد و مردمان مشتاق و تشنه حقایق برای گوش فرا دادن به سخنرانی های گویندگان مذهبی از شهرستان ها به مسجد قبا هجوم می آوردند و با هیجان و التهاب خاصی در این مراسم شکوهمند شرکت می کردند.
عوامل ساواک که از این شور و شوق و تحول نگران شده بودند دکتر مفتح را در تنگنا و فشار قرار دادند تا او را از استمرار چنین حرکت امید بخشی منصرف نمایند ولی او که تأثیر شگرف و قابل ملاحظه این سخنرانی ها را در افکار و قلب های مردم بخوبی مشاهده می کرد و نقش وافر آن را در بیداری مردم لمس می نمود تنها و مقاوم و استوار در مقابل این فشارها ایستاد و با استقبال از خطرهای احتمالی، بدون واهمه رسالت سنگین خود را در پی گرفت. این جلسات با جمعیت فراوانی که مسجد قبا و خیابان های اطراف آن را پر کرده بود و رفت و آمد را عملاً تا شعاع زیادی در اطراف مسجد با تراکم و دشواری مواجه می نمود، در ماه رمضان سال ۱۳۹۸ هـ. ق تشکیل شد و نقش بارزی در افزایش تحرک و تقویت بیداری مردم داشت و برای نظام طاغوتی خطر آفرین بود شهید مفتح به این ازدحام پرشور اشاره دارد: الآن می بینم بعد از نماز عشاء مردم، جوانان عزیز، با چه ازدحامی وارد مسجد می شوند در این فضای فشرده و گرم، عرق ریزان به این شکل که ملاحظه می کنید بر بالای درب و دیوار ایستاده اند. خیابان نیز مملو از جمعیت است. کتابخانه مسجد پر است تا جایی که قدرت داشتیم بلندگو گذاشتیم و جمعیت ایستاده اند، چرا؟ با این که نه در روزنامه اعلام کردیم نه می توانستیم اعلام کنیم. امّا این مردم به این جهت که به اینجا بیایند و سخنی بشنوند، در اینجا جمع شده اند اینها را خوب مطالعه کنید، جامعه را بشناسید. خواسته های مردم، مذهب مردم برای این مردم مقدّس و پرارزش است. خوشبختانه این حرکت اسلامی منحصر به ایران نیست. در حال حاضر در دنیای اسلام یک جنبش اسلامی به وجود آمده (است)... (۱۹).
در گزارش ساواک در مورد مفتح آمده است: با توجه به جذب جوانان مذهبی و برنامه های سخنرانی و کلاس هایی که در مسجد قبا برپا می شود، قطب تازه ای برای فعالیت مذهبیون به وجود آمده و جای مسجد هدایت (پایگاه آیت اللّه طالقانی) را گرفته است.
روشنگری درباره مسئله فلسطین
شهید مفتح به موازات برنامه های تبلیغی ارشادی خود به مسایل جهان اسلام هم توجه داشت و ضایعه اسفناک اشغال سرزمین اسلامی فلسطین به دست غاصبان صهیونیست سخت ذهن این متفکر را آزار می داد به همین دلیل در اوج فعالیت های فرهنگی در مسجد قبا هنگامی که اشغالگران قدس با نقشه های شوم خود آتش جنگ داخلی را در لبنان برافروخته و نیروهای لبنانی و فلسطینی را به جان هم انداخته بودند طبق یک برنامه منظم و اصولی و با مدد دیگر یاران هم فکر خود اقدام به جمع آوری کمک برای آوارگان این نزاع خونین کرد، که در این راه موفق به جمع آوری مقادیر زیادی اعانه برای شیعیان لبنان و فلسطینی های آواره گردید و خود شخصاً به این سرزمین مسافرت نمود و با یاری امام موسی صدر کمک های مردم ایران را بین افراد شیعه لبنانی و آوارگان فلسطینی تقسیم کرد(۲۰).
دعوت از عبدالفتاح عبدالمقصود به مسجد قبا
عبدالفتاح عبدالمقصود نویسنده سنّی مذهب بزرگ مصری است که هشت جلد کتاب درباره حضرت علی(ع) نوشته است. مجلّد اوّل از این مجموعه را آیة اللّه طالقانی ترجمه نمود و سایر جلدها را دکتر محمد مهدی جعفری به زبان فارسی برگردانیده است. شهید آیت اللّه مفتح در سال ۱۳۵۶ هـ.ش از وی دعوت نمود تا به ایران بیاید، او هم پذیرفت و مقارن با ایام ولادت حضرت امام رضا(ع) به ایران آمد.
حسین مهدیان که در جریان برنامه های مسجد قبا بوده است می گوید: عبدالمقصود به همراه همسر و دخترش به ایران آمد. قرار شد که محل استقرار ایشان منزل ما باشد. علما و اندیشمندان زیادی از داخل کشور برای گفتگو و مباحثه با وی می آمدند، قرار بر این شد که بازدید علمای تهران در منزل استاد محمدتقی فلسفی انجام شود و دیدار علمای قم با او در منزل آیت اللّه العظمی وحید خراسانی ـ از مراجع کنونی ـ صورت پذیرد(۲۱).
آیت اللّه مفتح در مسجد قبا برای این محقق مصری یک سخنرانی را ترتیب داد و او هم در بیانات خویش به حقایقی در خصوص مسایل جهان اسلام اشاره کرد و پیروزی امت مسلمان را در پرتو قدرت ایمان و مذهب میسّر دانست و افزود: مسائل ملی، قومی و نژادی اگر هم موفقیتی داشته باشند زودگذر و فصلی اند و اقتدار دینی پایدارتر و قوی تر از آن خواهد بود(۲۲).
یکی دیگر از اقدامات شهید مفتح دعوت از قاریان معروف و برجسته مصری بود که به ایران می آمدند و در مسجد قبا برنامه قرائت داشتند و این برنامه بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت(۲۳).
نماز سرنوشت ساز عید
پایگاه اصلی شهید مفتح در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ مسجد قبا بود، در واقع برگزاری نماز پرشکوه عید فطر سال ۱۳۵۷ هـ.ش پایان بخش برنامه های منسجم و مؤثر مسجد قبا با هدایت بزرگ مردی خستگی ناپذیر یعنی شهید مفتح بود و به راستی که این نماز، نماز عید فطر حضرت امام رضا(ع) را در اذهان تداعی می کرد. در ساعت هفت صبح روز عید، بیش از ۵۰۰ هزار نفر از مردم مسلمان تهران در زیر برق سلاح ها و خودروهای مسلّح ارتش شاهنشاهی در زمین های قیطریه برای انجام فریضه باشکوه نماز عید فطر به دعوت آیت اللّه مفتح تجمع کرده بودند. در تاریخ چنین اجتماعی برای اقامه نماز کم سابقه بود. پس از نماز، دکتر مفتح با روشنگری و افشاگری علیه رژیم پهلوی ضرورت مبارزه ای متشکل و همه جانبه برعلیه استبداد را یادآور شد.
دکتر مفتح علی رغم حمله ساواک و مجروحیت مردم را به ادامه راهپیمایی تشویق کردند راهپیمایی که به ۱۷ شهریور، جمعه سیاه پیوست!
از مسجد دانشگاه تا حرم کریمه اهل بیت(س)
دکتر مفتح علاوه بر تدریس در دانشکده الهیات و بسط زمینه های همکاری با شهید مطهری بنابر دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، در مسجد دانشگاه عهده دار برگزاری نماز جماعت شد. اقامه نماز جماعت در مسجد آن هم با حضور دانشجویان و نیز تأثیر سخنرانی های ایشان که پس از نماز ایراد می شد در ترغیب و جذب جوانان به سوی اسلام و معارف تشیع و نیز انس روحانی و دانشجو دخالت مهمی داشت. او با حرکت های فکری و فرهنگی در جهت رشد ارزشهای دینی در دانشگاه، شکوفایی اندیشه های مذهبی پویا را در بین جامعه تحصیلکرده پدید آورد که این تلاش ابتکاری و تحوّل آفرین بر گروه های منجمد و متصلّب انحرافی به ویژه گروهک تروریستی فرقان گران آمد لذا در صبح ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در محوطه دانشکده الهیات دکتر مفتح را هدف گلوله قرار دادند و علی رغم تلاش پزشکان ایشان و دو محافظش به شهادت رسیدند.
پس از تشریفات قانونی پیکر مطهر او و دو محافظش در ساعت دو بامداد روز ۲۸ آذر به مسجد دانشگاه تهران انتقال داده شد، در این روز، در میان تأثر خیل عظیمی از مردم سوگوار در مسجد دانشگاه مراسمی برگزار شد. در مدخل شبستان مسجد شهید دکتر بهشتی، دکتر محمد جواد باهنر و تنی چند از شخصیت های معروف حضور داشتند، در این مراسم برادر دکتر مفتح تلاش های فکری و فرهنگی دکتر مفتح را تشریح کرد و در پایان شهادت وی را افتخاری برای فرزندان راستین انقلاب دانست.
پیکر شهید مفتح با تشییع باشکوه از مسجد دانشگاه تهران به مقصد لانه جاسوسی آمریکا و از آنجا به شهرستان قم انتقال یافت و پس از مراسم باشکوه تشییع که امام خمینی(ره) نیز در آن حضور داشتند، در حجره ۲۳ صحن مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد(۲۴).
پی نوشت ها:
۱. آیات اصول اعتقادی قرآن، بخش دوم؛
۲. شهید مفتح تکبیر وحدت، ص ۳۸؛
۳. دیدگاهها، حضرت آیة اللّه سید علی خامنه ای، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۳؛
۴. رسالت دانشگاه و دانشجو، شهید دکتر بهشتی، ص ۱۳؛
۵. ویژه نامه شهیدان، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۳۵۹؛
۶. رسالت دانشگاه و دانشجو، ص ۱۲ و ۱۵؛
۷. مروری بر فعالیت های دکتر مفتح، جام جم، شماره ۷۵۷، ص ۹؛
۸. آیات اصول اعتقادی قرآن، بخش دوم، ص ۵۵ ـ ۵۴؛
۹. گفتگوی حوزه و دانشگاه، روزنامه همشهری، شماره ۲۵۹۳، ص۵؛
۱۰. دانستنی های انقلاب اسلامی، ج ۲۱، محمد زرگر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۶۰؛
۱۱. مجله شاهد، شماره ۵۰، ص ۲۲؛
۱۲. آیات اصول اعتقادی قرآن، شهید مفتح، ص ۹۷ ـ ۹۵؛
۱۳. همان، ص ۵۶؛
۱۴. مطهری مطهر اندیشه ها، گرد آورنده، محمد حسین واثقی راد، ج ۱، ص ۵۷؛
۱۵. شهید مفتح تکبیر وحدت، ص ۱۰۶؛
۱۶. بزرگ مردی در راستای تشیع سرخ، مجله اعتصام، ش ۸؛
۱۷. دیدگاهها، حضرت آیة اللّه سید علی خامنه ای، قم، تشیع، ص ۵؛
۱۸. ویژگی های زعامت و رهبری، شهید دکتر مفتح،ص ۵۷ ـ ۵۶؛
۱۹. همان، ص ۳۷ ـ ۳۶؛
۲۰. شهید دکتر مفتح، تکبیر وحدت، ص ۱۱۹ ـ ۱۱۸ ؛ حدیث عاشقی، ص ۶۹ ـ ۶۸؛
۲۱.گفتگو با حسین مهدیان، دومین بخش، روزنامه کیهان، شماره ۱۷۶۱۰، ص ۱۲؛
۲۲. ویژگی های زعامت و رهبری، ص ۳۷؛
۲۳. کیهان، همان؛
۳۸. سه شهید، مؤلف، قم انتشارات آزاد، ص ۱۵.
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
منبع: مقابله «شهید آیت اللّه دکتر مفتح از پایگاه مسجد در عرصه فرهنگ و اجتماع»؛ مجله پاسدار اسلام، آذر ۱۳۸۳، شماره ۲۷۶.
نظر شما