خبرگزاری شبستان، گروه مسجد و هیأت به نقل از سازمان هیات و تشکلهای دینی کشور، امین فروغی - پژوهشگر و استاد دانشگاه – در ابتدای سخن با تاکید بر ریشهدار بودن آیینهای عزاداری و برشمردن شباهتهایی میان آنچه امروز در زمینه عزاداری وجود دارد و آنچه در گذشته برقرار بوده است، اظهار کرد: در سوگ پیامبر اکرم(ص)، شاعری به نام حسان بن ثابت، مرثیه سرایی کرده و در اشعار خود، مردم را به سیاه پوشی تشویق کرد. در سوگ امیرالمؤمنین علی(ع)، امام مجتبی(ع) سیاه پوشیدند و عمامه سیاه بر سر گذاشتند. در تاریخ آمده است که در سوگ امام حسین(ع) هیچ زن هاشمی و قریشی نبود مگر اینکه جامه سیاه به تن کرده بود. پس باید سیاه پوشی و سیاه پوشاندن در عزاداری را جزو سنتهای دیرینه تاریخی به حساب آورد.
وی ادامه داد: سنت دیگر، سرودن مرثیه بوده است که ما در فرهنگهای مختلف مشاهده میکنیم. به خصوص در فرهنگ عرب قبل از اسلام، جایگاه این مرثیهها به قدری اهمیت داشته است که حتی یکی از اغراض شعری در عرب، «رثا» است. میدانیم که اغراض شعری یعنی موضوعات شعری از جمله مدح، رثا، فخر، وصف و پند و اندرز. رثا یکی از این موضوعات بوده و هر شاعری، مرثیههایی داشته است. به عنوان مثال، در تاریخ پیش از اسلام، «خنساء» را داریم که شاعر سوگواره عرب بوده است که دیوانی از او در دست است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سنت دیگر، خواندن مرثیه با لحن و ندای محزون است. یعنی تلفیق شعر با موسیقی آوازی و در برخی فرهنگها، با موسیقی سازی نیز شعر را تلفیق میکردند. به عنوان مثال در قرن اول هجری در کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی آمده که حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع)، بیت شعری را در واقعه عاشورا سرود: «یا ارض ویحک اکرمی امواتی / فلقد ظفرت بسادتی و حماتی». ابوالفرج میگوید سکینه سلام الله علیها این شعر را برای ابنسریج موسیقیدان بزرگ مدینه فرستاد تا آهنگ و لحن خوبی برای شعر بسراید و ابوالفرج میگوید این موسیقی بر سر زبان ها افتاد و باعث شهرت ابنسریج شد.
فروغی سنت دیرینه دیگر را عزاداری کردن به صورت جمعی دانست و گفت: از دیگر سنتهایی که با عزاداری امروز نیز مشابهت دارد، عزاداری کردن به صورت جمعی است. یکی از زیباترین تصاویر نوحه سرایی ها در قرن اول هجری، سه بیت اول قصیده تائیه کبری از دعبل خزاعی است که آن را نزد امام رضا(ع) خواند:
تَجاوَبنَ بِالإِرنانِ وَالزَفَراتِ
نَوائِحُ عُجمُ اللَفظِ وَالنَطِقاتِ
یُخَبِّرنَ بِالأَنفاسِ عَن سِرِّ أَنفُسٍ
أَساری هَویً ماضٍ وَآخَرَ آتِ
فَأَسعَدنَ أَو أَسعَفنَ حَتّی تَقَوَّضَت
صُفوفُ الدُجی بِالفَجرِ مُنهَزِماتِ
این نشان میدهد که نوحهگران که برخی از آن ها گنگ بودند و بعضی از آن ها گویا، با هم گفت وگو آغاز کردند. با نالههای سوزان خودشان، با هم سوال و جواب کردند و... باید توجه داشت که این ابیات، چه تصویر زیبایی از هیاتهای گذشته به دست می دهد.
نخستین پایهگذاران هیات بازماندگان خاندان امام حسین(ع) بودند
وی در ادامه بیان کرد: صرف نظر از این که بخواهیم معنی لغوی هیات را واکاوی کنیم، محتوی و عمل انجام شده در هیات همان است که در مجالس قدیم انجام میشده است. البته عنوان هیات، عنوانی جدید و متاخر است که در سده های اخیر به مجالس عزاداری اهلبیت(ع) اطلاق شده است. در گذشته به این مجالس عزاداری، «مَأتم» میگفتند، به معنی محل ماتم و اندوه. می توان گفت نخستین کسانی که هیات را پایه گذاشتند، بازماندگان از خاندان اباعبدالله الحسین(ع) بودند. از همان عصر روز عاشورا این کار آغاز شد. نخستین شکل هیات پس از واقعه عاشورا، «هیات کاروانی» بود، نه هیاتهای ثابت؛ چرا که سوگواران، همان اسرایی بودند که به ناچار باید حرکت میکردند.
این پژوهشگر در ادامه به نمونههایی تاریخی از عزاداری اشاره کرد و گفت: یکی از نخستین مراثی که تاریخ ضبط کرده، مرثیه حریر بن سهل بن حبیب شهرزوری است که نقل میکند سال ۶۱ هجری از مکه بر میگشتم، گذرم به کوفه افتاد و دیدم مردم همه جشن و پایکوبی میکنند و عدهای هم سر در گریبان برده و اشک میریزند. از پیرمردی که نزدیکم بود سوال کردم چه عیدی است که من خبر ندارم؟ پیرمرد با شک و تردید به من نگاه کرد، بعد گفتم پیرمرد نترس من غریب و مسافرم. مرا کنار کشید و گفت ما دیگر عیدی نداریم. به صورتی رمزی اشاره کرد که دو لشکر با هم رو به رو شد و سپاه عبیدالله بن زیاد پیروز شد و لشکر حسین بن علی(ع) شکست خورد؛ آنگاه پیرمرد شروع به مرثیهخوانی کرد. این گزارشهای تاریخی حاکی از اولین جرقههای عزاداری بر سیدالشهدا(ع) است.
فروغی افزود: مراثی نخستین دیگر، مراثیای است که حضرت زینب(س)، حضرت امکلثوم(س) و امام سجاد (ع) در مجلس ابن زیاد و بازار کوفه خواندند. به عنوان مثال حضرت امکلثوم(س) در بازار کوفه اینچنین خواند:
«قَتَلْتُمْ أَخی صَبْراً فَوَیْلٌ لاِمِّکُمُ/ سَتُجْزَوْنَ ناراً حَرُّها یَتَوَقَّدُ/ سَفَکْتُمْ دِماءً حَرَّمَ اللهُ سَفْکَها/ وَحَرَّمَهَا الْقُرآنُ ثُمَّ مُحَمَّدُ».
شما برادر مرا با شکنجه کشتید، پس وای بر مادرانتان، به زودی با آتشی که حرارتش شعله می کشد، کیفر خواهید دید. شما خون هایی را که خدا و قرآن و محمد(ص) محترم شمردند، بر زمین ریختید.
وی یادآور شد: نوشتهاند که وقتی حضرت این خطبه و اشعار را خواندند، ولولهای در بازار افتاد که زنان موی خود را پریشان کردند و خاک بر سر ریختند و پنجه به صورت کشیدند و به صورت خود لطمه زدند و هیچ زن و مردی گریانتر از آن روز دیده نشده بود. همچنین هنگامی که حضرت زینب(س) سر امام حسین علیه السلام را دیدند، چنین سرودند:
یَا هِلَالاً لَمَّا استتمَّ کَمالاً / غَالَهُ خَسْفُهُ فَأبدی غروباً
ما تُوَهَّمْتُ یا شقیق فُؤادی / کَانَ هذا مُقَدّراً مَکْتُوباً
یا أخی فاطِمُ الصغیرةِ کَلِّمها / فَقد کادَ قلبُهَا أنْ یذوباً
ای هلال ماهی که هنوز کامل نشده دچار کسوف گردیدی و از نظرها پنهان شدی، ای پاره قلب من، گمان نمیکردم سرنوشت ما چنین باشد. ای برادر! با فاطمه خردسالت سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه و اندوه آب شود.
همچنین اشعاری نیز برای حضرت رباب ذکر شده است:
وَاحُسَینَا! فَلَا نَسِیتُ حُسَینَاَ/ اَقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاَعدَاءِ/ غَادَروُهُ بِکَربَلَاء صَرِیعَاَ/ لَا سَقَی اللهُ جَانِبَی کَربَلَاءَ
هیچ گاه حسین(ع) را از یاد نخواهم برد، که نیزههای دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است.
در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند. خداوند، کران تا کران کربلا را سیراب نکند!.
نقش حضرت سکینه(س) در ترویج عزاداریها
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به آغاز کار هیات کاروانی در منازل مختلف مسیر و پس از کوفه، تصریح کرد: در تاریخ آمده است که در نخستین منزل که محل سکونت برخی از نصرانیها بود، اصواتی از عزاداری شنیده میشد اما صاحبان صدا دیده نمیشدند؛ لذا آن صداها به جنیان نسبت داده شد. در منزل دیگری به نام قادسیه، باز هیات برگزار شده است و حضرت امکلثوم(س) نوحه خوان این مجلس بوده و اشعار ایشان در تاریخ ثبت شده است. در منزل خزروان، باز هم عزاداری گروهی را شنیدند که دیده نمیشدند و در منابع گفته شده که این ها جنیان بودند و این اشعار را میخواندند که «بنات الجن تبکین بنات الهاشمیاتی، بنات المصطفی احمد تبکین شجیعاتی / دختران جن گریه می کنند، دختران هاشمیاتی، دختران مصطفی احمد گریه می کنند، شجاعت من».
فروغی اظهار کرد: بایستی شرایط بسیار خاص و دشوار این هیات را در نظر گرفت؛ این عزاداریها در شرایط گرسنگی و تشنگی و اذیت و آزار سربازان و بیخوابی و... انجام شده است. حضرت زینب(س) در منزل نصیبین مرثیه سرایی کردند. امام سجاد(ع) نیز در منزل سیبور و بعلبک مرثیه خواندند. در شام هم عزاداریهایی انجام شده است. این هیات کاروانی تا رسیدن به مدینه، به کار خود ادامه داده است. در مدینه نیز، مجالسی برپا شد. یکی از آن ها مراسمی بود که حضرت امالبنین(س) در بقیع برگزار میکرده است و همچنین حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) نیز در ترویج عزاداریها نقش زیادی داشتند.
داستان پیرمردی که برای امام حسین(ع) شعر سرود و صله گرفت
وی ضمن ارائه نمونههایی از برگزاری هیات و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام در عصر ائمه اطهار(ع) ابراز کرد: امامان شیعه(ع) شاعران و مداحان را تشویق کرده و به آنها صله میدادند. روایتی داریم که منصور دوانیقی از امام کاظم(ع) خواست که آن حضرت در مراسم حکومتی نوروز حاضر شده و هدایایی که برای خلیفه میآید را تحویل گیرند. آن حضرت در پی اصرار و پافشاری منصور، این مسئله را پذیرفتند. پس از آن که هدایای ارزشمند و گرانبهایی برای خلیفه آمد، پیرمردی جلو آمده و به امام کاظم(ع) عرضه داشت: من مردی فقیر و مستمندم و چیزی برای هدیه آوردن نداشتم، در عوض سه بیت شعر برای جد شهید شما، حضرت امام حسین(ع) گفتهام. پس از آن که امام کاظم(ع) آن ابیات را شنیدند، رو به خادم منصور کرده و فرمودند: فورا نزد منصور برو و بپرس این اموال را چه باید کرد؟ خادم رفت و برگشت و گفت: منصور میگوید همه را به شما بخشیدم. هر چه خواهی بکن. امام هفتم(ع) نیز به آن پیرمرد فرمودند: همه این اموال را به عنوان صله شعرت به تو بخشیدم!.
این پژوهشگر در ادامه، پس از برشمردن نکاتی درباره نحوه برپایی عزاداری در دورانهای بعد گفت: یاقوت حموی در کتاب خود، معجم الادبا، داستانی بسیار زیبا درباره هیاتی در قرن چهارم هجری آورده است. شخصی به نام خالع میگوید در سال ۳۴۶ هجری به همراه پدرم در بغداد در مسجد کبوزیها، در یک جلسه مرثیهخوانی شرکت داشتیم. جمعیت بالایی آمده بود و دیدم که یک باره پیرمردی ژندهپوش وارد مجلس شد و گفت احمد مزوق روضهخوان را به من نشان دهید. آنگاه جلو رفته، سلام کرد و گفت: من بانویمان حضرت فاطمه زهرا (س) را در خواب دیدم؛ به من فرمودند به بغداد آمده و درخواست کنم که امروز با شعر ناشیء صغیر (از شعرای قرن چهارم) برای فرزندم حسین(ع) نوحهگری کنید. در این لحظه بود که مجلس منقلب شد.
آلبویه برای اولین بار مراسم دهه اول ماه محرم را برگزار کرد
فروغی درباره بروز جلوههای عزاداری در دوران آل بویه گفت: اینها از گزارشهای تاریخی عجیبی است که ما در قرن چهارم از هیاتها داریم. تا نیمه دوم قرن چهارم، آل بویه با رویکرد شیعی روی کار آمد و به دستور معزالدوله در سال ۳۵۲ هجری، برای نخستین بار در دهه اول محرم عزاداریهای حسینی به صورت آشکار و همگانی در بغداد برپا شد. بستن مغازهها و تعطیل کردن بازارها، سیاه پوش کردن بازارها و دسته عزادرای تشکیل دادن از جمله گزارش های تاریخی مربوط به دوره آل بویه است که به دست ما رسیده است.
ممنوعیت عزاداری در دوره سلجوقیان
وی به اقداماتی که مخالفان اهلبیت(ع) در قبال آیینهای شیعی انجام دادند نیز اشاره کرد و افزود: در این اثناء، آغاز مخالفتهای دشمنان اهلبیت(ع) با این آیینها را داریم. بنا بر نقل الکامل فی التاریخ ابن اثیر، مخالفان در مقابل عید غدیر ( ۱۸ ذی الحجه)، روز ۲۶ ذی الحجه یعنی روزی که ابوبکر با پیامبر اکرم(ص) از مکه خارج شدند و به غار رفتند را عید غار بیان کردند! همچنین در مقابل روز عاشورا (۱۰ محرم)، روز ۱۸ محرم را علم کردند که روز قتل مصعب بن زبیر بود. بنابراین از همین ایام که هیاتهای شیعی در حال رشد و نمو و رسمی شدن هستند، دشمنیها نیز شدت گرفت و نقطه اوج آن، فتنه محل کرخ در بغداد است که محل سکونت شیعیان بود. در سال ۳۶۱ آتش سوزی بزرگی به تلافی کشته شدن یکی از اهل تسنن به راه انداختند که به دستور ابوالفضل شیرازی که مخالف شیعیان بود، ۱۷۰۰۰ نفر در آتش سوختند و ۳۰۰ دکان تخریب شد. این مخالفت ها با شیعه و آیین های مذهبی او ادامه داشت تا اینکه در دوره سلجوقیان، ممنوعیت عزاداری را شاهد هستیم.
براساس این گزارش، اولین همایش علمی هیأت و آیینهای مذهبی بناست ۲۵ و ۲۶ بهمنماه به همت مرکز احیای امر دانشگاه امام صادق(ع) و #اندیشکده_هیأت سازمان هیأت و تشکلهای دینی در تهران برگزار شود.
نظر شما