خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم- در ایران اسلامی، سالروز وفات بزرگ بانوی جهان اسلام، حضرت ام البنین(س) به نام روز تکریم و تجلیل از مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است.
مادران و همسرانی که در دوران انقلاب و دفاع مقدس با ایثار و فداکاری و ازخودگذشتگی سبب شدن تا مردان بزرگی قدم در راه مبارزه با باطل بگذارند و حماسه ساز شوند.
امروز آزادی، امنیت، اقتدار و استقلال خود را مدیون همین مادران و همسران شهدا هستیم که سال های بسیاری است در فراق عزیزان خود در جامعه همچون سایر مردم زندگی می کنند و هیچ ادعایی نداشتند و گلایه ای نمی کنند.
*دفاع از امام راحل
فاطمه عبداللهی، همسر بزرگوار شهید محمدرضا صالحی بیک، یکی از همان همسران شهدا است که در خراسان جنوبی زندگی می کند و اهل شهرستان مرزی درمیان است. شهید محمدرضا صالحی بیک سوم فروردین سال۱۳۳۰ در روستای تخته جان درمیان چشم به جهان گشود و در یک خانواده مذهبی رشد یافت.
این شهید بزرگوار در ۲۵ اردیبهشت ۶۵ در عملیات کربلای۲ در محل حاجی عمران به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش در زادگاه خودش به خاک سپرده شده است.
به سراغ همسر بزرگوار شهید محمدرضا صالحی بیک رفتیم تا با این شهید بزرگوار و راه و رسمش آشنا شویم. فاطمه عبداللهی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان می گوید: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همسرم فعالیت های بسیاری داشت و به مبارزه با رژیم می پرداخت.
وی در ادامه عنوان می کند: به یاد دارم که در دی ماه۵۷ یکی از ماموران پهلوی در کلانتری عکس امام راحل را پاره کرده بود و همسرم محمدرضا همراه با جوانان یک راهپیمایی راه انداختند و به دفاع از امام راحل پرداخت.
*شهید صالحی بیک؛ جوانی قرآن خوان و مسجدی
عبداللهی درخصوص علت ازدواج با شهید صالحی بیک می گوید: جوان پاک و مسجدی و قرآن خوان بود و این موضوع برای من و پدرم خیلی اهمیت داشت و به همین دلیل ایشان را انتخاب کردم.
همسر شهید صالحی بیک ادامه می دهد: همه مردم روستا همدیگر را می شناختند و ما هم نسبت به محمدرضا شناخت کافی داشتیم و این موضوع سبب شد که پدرم رضایت دهد و ازدواج کردیم.
وی در ادامه می گوید: ازدواج ساده و بدون هیچ تجملاتی برگزار کردیم و مهریه ام تنها ۱۴ هزار تومان در نظر گرفته شد چرا که ایشان را خوب می شناختیم.
*بیت المال؛ خط قرمز شهید صالحی بیک
عبداللهی در مورد مهم ترین ویژگی اخلاقی شهید صالحی بیک می گوید: ایشان بر روی بیت المال بسیار حساس و دقیق و مقید بودند و حتی یک ذره از بیت المال، استفاده شخصی نمی کردند.
وی می افزاید: به یاد دارم که یک شب ایشان دفتری از سپاه را با خود به خانه آورده بودند و دخترم چهار ساله بود و اصرار داشت که روی آن دفتر نقاشی بکشد اما محمدرضا دفتر را به دخترم نداد.
همسر شهید صالحی بیک ادامه می دهد که محمدرضا دو ساعت دخترشان را در خیابان می چرخاند تا بخوابد و سپس صبح روز بعد از مغازه برای او یک دفتر خریداری می کند اما اجازه استفاده از دفتر بیت المال را نمی دهد.
وی با اشاره به اینکه چهار فرزند دارد، می گوید: فرزند چهارم هنوز به دنیا نیامده بود که خبر شهادت محمدرضا را به ما دادند و بعد از چهلم ایشان، فرزند چهارم به دنیا آمد.
عبداللهی می افزاید: نام فرزند چهارم را هم خود محمدرضا انتخاب کرده بود که در صورت پسر بودن نامش را محسن و در صورت دختر بودن نامش را زهرا بگذاریم که نامش محسن شد.
*خوابی که تعبیر شد
همسر شهید صالحی بیک به خوابی از شهید اشاره می کند و می گوید: ایشان یک شب پدر و برادر خود را دعوت کرد تا خوابی را برایمان تعریف کند، آن موقع تازه به مرخصی آمده بود.
وی در ادامه عنوان می کند: ایشان گفت در خواب دیدم یک آقایی مشک به دست به افراد یکی در میان آب می دهد و چون تشنه بودم درخواست آب کردم و آن آقا گفتند نوبت شما دفعه بعد است و دقیقا ایشان ۲۰ روز بعد به شهادت رسید و پیکرش را آوردند.
*تربیت فرزندان باسواد و با ایمان برای انقلاب؛ وصیت شهید صالحی بیک
عبداللهی در مورد نحوه اطلاع از شهادت همسرش می گوید: در روستا بودیم که از طرف سپاه به دنبالمان آمدند که محمدرضا مجروح شده است و وقتی به بیرجند رسیدیم متوجه شدیم که به شهادت رسیده است.
همسر شهید صالحی بیک عنوان می کند که شهید در وصیت خود گفته که ما حسینی وار می جنگیم و شما باید در پشت جبهه، زینبی وار استقامت و صبر کنید.
وی در پایان می گوید: مهم ترین وصیت شهید این بود که فرزندان باسواد و باایمان تربیت کنید و نیروهای شایسته ای را تحویل جامعه و انقلاب دهید.
نظر شما