بررسی منظومه فکری فرهنگی و فلسفی علامه مصباح یزدی

حجت الاسلام مطهری فاضل در یادداشت اختصاصی به شبستان به بررسی منظومه فکری علامه در زمینه های فرهنگی و فلسفی علامه مصباح یزدی پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری شبستان استان تهران؛ حجت الاسلام محمد مطهری فاضل استاد حوزه و دانشگاه و پزوهشگر حوزه دین، با توجه به فرارسیدن سالگرد علامه مصباح یزدی در یادداشتی اختصاصی به بررسی منظومه فکری علامه در زمینه های فرهنگی و فلسفه پرداخته و نوشته است:

علامه مصباح یزدی(ره) سه بخش مقوّم برای فرهنگ قائل است: اول، شناخت‌ها و باورها؛ دوم، ارزش‌ها و گرایش‌ها؛ سوم، رفتار و کردارها.

از این عبارت چنین برداشت می‌شود که از نظر علامه مصباح یزدی(ره)، فرهنگ سه بخش دارد:

نخست،بخش فکری و اندیشگی و به تعبیری می‌توان گفت جهان‌بینی، شناخت و باور؛ البته شناخت و باور معادل هم نیستند و دو جزء قلمداد می‌شوند که در کل بخش زیرساختی فرهنگ را شکل می‌دهند؛

 ثانیا،بخش ارزش‌ها و گرایش‌ها که این دو هم با هم برابر نیستند، ولی لایه‌ی دوم فرهنگ را می‌سازند؛

ثالثا، بخش رفتارها و کردارها که معادل هم نیستند، بلکه دو جزءاند که لایه‌ی سوم فرهنگ را شکل می‌دهند. منظور از رفتار ممکن است کنش موردی باشد و کردار به آنچه عادت رایج است اشاره کند یا برعکس.

از نظرعلامه مصباح(ره) انسان بدون فرهنگ دچار بی‌هویتی و آشفتگی درونی می‌شود و زندگی او معنای خود را از دست می‌دهد.

اما مکتب فلسفی علامه مصباح یزدی(ره) به چهار مولفه تقسیم می شود.

اولا،مولفه تاکید بر عقلانیت و پرهیز از اختلاط عقل و دین و یا به عبارت دیگر دانش فلسفه و کلام است. آیت الله مصباح یزدی برخلاف آیت‌الله جوادی‌آملی که در دین‌شناسی خود تا جایی پیش می‌رود که مرز میان کلام و فلسفه را از میان برمی‌دارد و مانند خواجه‌ نصیرالدین طوسی به اتحاد کلام و فلسفه مدد می‌رساند، مخالف اتحاد این دو دانش و مدافع وضوح و تعمق فلسفی ویژه در امور است.

 دومین، مولفه مکتب فلسفی آیت الله مصباح یزدی، نقد است. او به صورتی جدی مدافع بالندگی و حرکت و روند فلسفه اسلامی است و از افول و ایستایی و در جا زدن فلسفه اسلامی شکایت می‌کند. پر واضح است که تنها عاملی که باعث رشد و بالندگی فلسفی اسلامی می‌شود، نگاه انتقادی است وآیت الله مصباح یزدی در این زمینه چنان پیشرو است که حتی نسبت به نقد استاد خود علامه طباطبایی(ره) نیز بی‌تفاوت نمی‌ماند و استاد خود را به بوته نقد می‌برد

سومین، مولفه ناظر به استقلال‌ شأن فلسفه از دانش فقه است. او بر آن است که حتی برای شناسایی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به مثابه امری که ذیل فقه سیاسی قابل توضیح است، بی‌نیاز از فلسفه نیستیم و بالاتر از آن نیازمند احیای مباحث عقل هستیم.

 چهارمین، مولفه نیزناظر به آموزشی بودن آن است.انتقال مباحث عقلی و آموزشی فلسفه نکته مهمی است که دغدغه آینده فلسفه در حوزه را نشانه گرفته است. علامه مصباح یزدی در دوره دو جلدی «آموزش فلسفه» به‌گونه‌ای منطقی و نظام‌مند به ارائه مباحث اهتمام ورزیده است و با عبور از طرفداری متعصبانه از برخی مکاتبات فلسفی، روحیه نقدپذیری را در دانشجو و طلبه بالا می‌برد.

  

کد خبر 1741690

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha