خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم- ایران اسلامی مفتخر به داشتن بزرگان و دلاورمردانی همچون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که جان و زندگی خود را در راه تامین امنیت این نظام فدا کردند.
سردار دل ها، نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی(ره) بود، او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید و شهادت پاداش تلاش بیوقفه او در همه این سالیان بود.
شهید حاج قاسم سلیمانی، چهره بینالمللی مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه او هستند و با رفتن او به حول و قوه الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد بلکه خط جهاد مقاومت با انگیزه مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است.
سیزدهم آبان ۹۸ استکبار جهانی و آمریکای جنایتکار دست به ترور سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی زد و از آن روز چهار سال می گذرد و مردم ایران اسلامی و نیروهای جبهه مقاومت نگذاشته اند که یاد و خاطر و رشادت های سردار دل ها به فراموشی سپرده شود.
*خدمت بعد از جنگ تحمیلی
به مناسبت فرارسیدن چهارمین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، سراغ یکی از همرزمانش در شرق کشور رفتیم. سردار علی احمدی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از خراسان جنوبی می گوید: سپهبد حاج قاسم سلیمانی عاقبت به خیر شد و به یاران امام حسین علیه السلام پیوست.
وی به مرور خاطرات خود در زمان جنگ و بعد از آن می پردازد و می گوید: ۶ سال و نیم در موصل عراق اسیر بودم ۲۵ مرداد سال ۶۹ به عنوان آزاده از عراق وارد ایران شدیم. قبل از سال ۷۰ نزد سردار شوشتری در مشهد رفتم و خود را به یگانی که در جنگ در آن فعالیت داشتم معرفی کردم. در عملیات های والفجر یک و سه و مسلم بن عقیل با سردار شوشتری همراه بودیم.
احمدی ادامه می دهد: من هم که به دنبال خدمت بودم، سردار پیگیری کردند که در همان مسئولیت واحد اطلاعات، مسئولیت قبل از اسارتم فعالیت کنم.
همرزم شهید سلیمانی در ادامه عنوان می کند: سردار شوشتری برای به کارگیری آزادگان هیچ امتیاز خاصی قائل نبود.
* تامین امنیت جاده بیرجند-زاهدان
وی با بیان اینکه عید سال ۷۰ در مشهد دعوت به کار شدیم، می افزاید: آن زمان لشکر ویژه شهدا از کردستان به مشهد آمد و تبدیل به تیپ یک شد و تیپ دوم هم جوادالائمه(ع) بود که به بجنورد رفت و بعد از ۵ یا ۶ ماه تیپ سوم، یعنی انصارالرضا(ع) در بیرجند مستقر شد.
احمدی ادامه می دهد: بعد از راه اندازی تیپ سوم در بیرجند به سپاه قدس و لشکر ۴۱ ثارالله، ماموریت داده شد تا برای تامین امنیت جاده منطقه جنوب شرق اقدام کند، آن زمان ناامنی جاده بیرجند به زاهدان سراسری شده بود و ما را هم به تیپ سه معرفی کردند.
همرزم شهید سلیمانی در ادامه می گوید: اسفند ۷۰ آماده شدیم و ماموریت گرفتیم و از بیرجند به سربیشه، از سربیشه به درح و از درح به سمت آخرین پاسگاه مرزی خراسان جنوبی در مرز و از آن جا به نهبندان و بندان رفتم و تا سال ۷۱ در مرز بودم و تحویل سال ۷۱ را در کنار مجاهدان افغانستانی حضور داشتم.
وی عنوان می کند که اشغال افغانستان و وجود گروه های مختلف در پاکستان و افغانستان باعث ایجاد ناامنی شده بود، گروگان می گرفتند و در بیرجند باعث ایجاد ناامنی شدند چرا که به یاد دارم تعدادی را در بیرجند اسیر کرده بودند.
احمدی با اشاره به یکی از خاطرات خود در این ماموریت می گوید: به یاد دارم در جاده زاهدان به سمت نهبندان گروه های اشرار کمین و ۸۰ نفر از نیروهای ما را ربودند، که توسط شهید سلیمانی سالم به وطن برگردانده شدند.
*حضور ناشناس و بیاطلاع سردار سلیمانی در جمع نیروها
وی با بیان اینکه ماموریت ما در سال ۷۱ شروع شد، می افزاید: ابتدا در منطقه «سیدعلی» مستقر شدیم. شناسایی منطقه، سرگروه ها و شرارت ها را بر عهده داشتیم. بعد به سربیشه و نهبندان رفتیم و در نهبندان در یک غسالخانه مستقر شدیم و بعد از مدتی ماده کاریز تبدیل به مقر تاکتیکی سپاه شد ماده کاریز موقعیتی بود که از افغانستان ستون های مافیا از آن جا به جاده زاهدان می آمدند و به سمت مرز خراسان جنوبی و زاهدان می رفتند و در این موقعیت رصد کاروان های اشرار را بر عهده داشتیم.
احمدی عنوان می کند: در این مدت سردار حاج قاسم سلیمانی مسئول قرارگاه قدس بود و بعد از استقرار ما در نهبندان، دیدارها و بازدیدهای سردار شروع شد و ایشان بدون اطلاع و به صورت ناشناس بدون نام و نشان به سرکشی می آمد و مدل کارش این گونه بود.
وی ادامه می دهد: در ماده کاریز بحران روحی و روانی امنیتی بسیاری ایجاد شده بود و هنگامی که به شناسایی می رفتیم مانند زمان جنگ یک گروه شبانه تشکیل می دادیم. منطقه بسیار ناامن بود و رعب و وحشت بسیاری همراه داشت.
*ناراحتی سردار سلیمانی از به خطر انداختن جان نیروها
احمدی با اشاره به اولین دیدار با حاج قاسم سلیمانی می گوید: آن زمان یک دیدار با شهید سلیمانی داشتم و اواخر سال ۷۱ یک روز با فرمانده تیپ و معاونت عملیات، طرح ها و ایده ها را جمع بندی کردیم تا به سردار ارائه دهیم این اولین دیدار بود.
همرزم شهید سلیمانی می افزاید: به این منظور دو موتور و یک گروه را برای حفاظت از سردار سلیمانی، به کوه سرخ فرستادیم منطقه ای که بسیار ناامن بود و همه منتظر بودیم که سردار با تشکیلات و نیروهای بسیاری وارد شود اما سردار سلیمانی ساده و بدون هیچ تشکیلات و مقدمه ای آمد و بسیار متواضع و خودمانی بود.
وی بیان می کند: سردار از کارها و اقدامات ما پرسید گزارش دادیم و گفتیم که دو نفر به کوه سرخ و چهار نفر به پایین تر رفتند تا امنیت شما را فراهم کنند اما سردار ناراحت و عصبی شد که چرا آن ها را فرستادید؟ مگر من چه ارزشی دارم؟ ارزش آنان بسیار بالاتر است و نباید این افراد را به کوه سرخ می فرستادید و من این را از شما نمی خواهم.
احمدی ادامه می دهد: در این دیدار سردار سلیمانی گفت که این نیروهایی که ناامنی و شرارت ایجاد کرده اند، عددی نیستند، ما دفاع مقدس را پشت سر گذاشتیم و اختیار به شما می دهیم که آتش به کوه بیندازید و برای اشرار رعب و وحشت ایجاد کنید و در این زمینه آزاد هستید.
وی می گوید: برای اولین بار یک ستون کشی در کویر لوت با حضور سردار سلیمانی انجام دادیم تدبیر سردار بود که باید همه دهنه ها و گذرگاه های اشرار را ناامن کنیم و بعد از هشت ماه، در یک عملیات سنگین توانستیم بر منطقه مسلط شویم و اشرار در این منطقه از زمان شاه پاتوق داشتند و وقتی ما یکی از مقرهای اصلی شان را گرفتیم سردار سلیمانی بسیار خوشحال شد.
این همرزم شهید سلیمانی در شرق کشور به یکی دیگر از خاطرات خود در خصوص سردار سلیمانی اشاره می کند و توضیح می دهد: یک بار دیگر قرار بود سردار برای بازدید بیاید ما همه مقدمات را فراهم کرده بودیم و کارها را انجام دادیم و منتظر سردار بودیم، در این بین حواسمان به یک جیپ در راه مانده بود که زودتر راه بیفتد یک دفعه دیدیم که ماشین را هل دادند و راه افتاد اما هر چه منتظر ماندیم سردار نیامد و بعد از چند ساعت یک سرباز به ما گفت که سردار سلیمانی آمد و بازدید کرد و با همان جیپی که هل می داد هم رفت.
*دوراندیشی سردار سلیمانی
وی به خصوصیات و ویژگی های شخصیتی سردار سلیمانی هم اشاره می کند: سپهبد صلابت و ابهت خاصی داشت و همیشه ابتکار عمل به خرج می داد و دوراندیش بود، سردار سلیمانی همیشه بر نیروها نظارت داشت و با اینکه فرمانده قرارگاه قدس بود اما هیچ گاه این موضوع را به روی خود نیاورد متواضع، خودمانی و ساده بود و سردار روحیه خاصی داشت و اهل تشریفات نبود.
وی با اشاره به این که یک عملیات مشترک تیپ سوم با کرمان و سیستان و بلوچستان داشت، می افزاید: در فروردین ۷۲ عملیات شناسایی در جنوبی ترین نقطه خراسان انجام دادیم و قرار شد کنترل این قسمت ها را بر عهده داشته باشیم و نیروهای کرمان از یک قسمت دیگر می آمدند و سردار سلیمانی تمام منطقه را تحت پوشش عملیاتی داشتند.
سردار احمدی در پایان می گوید: در این عملیات یک کار بزرگ انجام شد و با حضور سردار سلیمانی برای اولین بار یک پاکسازی کامل و عمیق در این منطقه انجام دادیم و منطقه ای که به اتوبان جابه جایی اشرار و قاچاقچیان بین الملل تبدیل شده بود کاملاً امن شد.
نظر شما