هیج کجا خانه خودم  و هیچ پرستاری فرزند خودم نمی شود

اوج امتحان الهی برای بندگان در مقابل والدین به هنگام کهنسالی آنهاست که هم از لحاظ روحی و هم جسمی بیش از پیش به حضور ما نیاز دارند، اما برخی با کنار گذاشتن آنها در گوشه ای از خانه سالمندان، بزرگ ترین ظلم را در حق آنها روا می دارند.

به گزارش خبرگزاری شبستان از یاسوج، حجت الاسلام «حمزه پیش قدم» طی یاداشتی نوشت: هیج کجا خانه خودم و هیچ پرستاری فرزند خودم نمی شود.

در آموزه های دینی محبت فرزند و والدین بزرگ ترین امتحان الهی جامعه انسانی و اعتقادی است که خداوند متعال میزان ایمان بندگان را با ترازوی «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» معیارسنجی می کند و این امتحان را در حیات دنیوی اسباب عاقبت به خیری و در سرای ابدی راه شفاعت خود قرار داده است.

یک سوی این داستانِ امتحان، مادر با مهر و عواطب مادرانه است که از قبل از تولدِ موجودی که از آب گندیده تشکیل شده را نه ماه در وجود خود رشد داده و بعد از تولد از جان خود برای فرزند هزینه می کند و این داستان مهر مادرانه همیشه و در همه حال و در هر دوره ای، در غم و شادی در بلا و مصیبت یار و مدکار فرزندان است.

و خالق عالم به پاسداشت این عواطف مادرانه به لسان نبی مکرم اسلام فرمودند؛ «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات، بهشت زیر پای مادران است».

یاد آن جمله پر از عواطف حسین پناهی هنرمند هم استانی افتادم که گفت: «به بهشت نمی روم اگر مادرم انجا نباشد».

اما نه در مقام اجر و ثواب، بلکه در مقام قداست خداوند متعال دستور به تکریم والدین می دهد، تا جایی که سخن تند با آنها را منع و دستور به احسان و نیکی به آنان نمود.

اما به راستی ما در امتحان الهی چگونه رفتاری با والدین داریم؟

«مادران از جان خود می گذرند تا جان بگیریم و ما فرزندان رها می کنیم، تا راحت باشیم».

یقینا اوج امتحان الهی برای بندگان در مقابل والدین به هنگام کهنسالی آنهاست که هم از لحاظ روحی و هم جسمی بیش از پیش به حضور ما نیاز دارند، اما برخی با کنار گذاشتن آنها در گوشه ای از خانه سالمندان، بزرگ ترین ظلم را در حق آنها روا می دارند.

آیا به راستی نباید برای کسانی که تمام هستی خود را برای بزرگ کردن، آسایش، آرامش و موفقیت ما هزینه کردند، وقت گذاشت؟

حال با کنجکاوی در آموزه های دینی جایگاهی برای این رفتار نمی یابیم، چرا که خدمت به والدین اسباب عاقبت به خیری  و دعای والدین پر از خیر و برکت برای حیات دنیوی ما است.

به راستی چرا فرشته های زندگی ما در پایان عمر اینچنین غریبانه در گوشه ای از خانه های سالمندان به انتظار ملاقات فرزند خود باشند و چرا در تنهایی و بی کسی خود غصه بخورند و ما از حال آنها بی خبر باشیم؟

امروز درددل مادرانی را شنیدم که از دل آنها شراره های ناله ای بلند است که یقینا عرش خدا را به لرزه در می آورد!!!

چقدر غریبانه و مظلومانه تکیه گاه امن خود را به وقتِ ادای دین در گوشه ای بی روح و دور از محبت مادر و فرزندی، در خانه تنگ و تاریک دنیا رها کرده و اینچنین فرشته های زمینی ما تنها ترک دنیا می کنند و در کنار فرشته های آسمانی دست به دعا برای ما هستند.

«یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ».

کد خبر 1743909

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha