به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: وبینار «ظرفیتشناسی فقهپژوهی و مسائل طراحی لباس، مد و فشن» به همت گروه فقه ارتباطات، هنر و رسانه مرکز فقهی ائمه اطهار (علیهمالسلام) در بستر فضای مجازی برگزار شد.
در این وبینار که حجت الاسلام و المسلمین «محمد قطبی» مدیرعامل مرکز نوآوری و خلاقیت «اشراق» به عنوان دبیر علمی در آن حضور داشت؛ دکتر«سید مجید امامی» دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور و حجتالاسلام و المسلمین «علی نهاوندی» مدیر گروه فقه ارتباطات، هنر و رسانه مرکز فقهی ائمه اطهار (علیهمالسلام) با موضوع «ظرفیتشناسی فقهپژوهی و مسایل طراحی لباس، مد و فشن» سخنرانی کردند که در ادامه و در بخش اول این گزارش سخنان و مباحث مطرح شده توسط دکتر سد مجید امامی را می خوانید:
امامی در ابتدای سخنرانی خود ضمن تاکید بر این مساله که خلاءهای ما توسط حوزه علمیه و مکتب امام صادق (ع) رفع میشود، اظهار کرد: برخی نمیخواهند یا نمیتوانند حکمرانی فرهنگی را به شکل دینبنیان پیش ببرند؛ قبل از جلسه بحث میکردیم که دینبنیان بودن حکمرانی، به معنای تحجر و ندیدن موضوعات و مسایل نیست؛ اتفاقا مشرب و ذائقه عمیق فقهی ما جرات بالایی برای مواجهه با موضوعات زمانه میدهد و این نقطه مقابل ارجاعی بودن است.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور ادامه داد: من میگویم یک دینِ بنیانی داریم و یک دین ارجاعی؛ مساله آن است که ما حتی به سلفیها در اندیشه سلفی احترام می گذاریم اما معتقدیم که جسارت مواجهه با مساله را داریم و حتی شاگردی غربیها را هم می کنیم اما همیشه شاگرد نمیمانیم و میخواهیم استاد شویم، لذا نقد اساسی ما به جریان رقیب انقلاب اسلامی یا جریان رقیب به خاطر تاکیدمان بر دین بنیان بودن حکمرانی فرهنگی است.
وی گفت: مثلا در مورد حکمرانیِ فرهنگیِ بازیهایِ دیجیتال، بازیهای محیطی یا بازیهای ابزاری در ادامه بحث اشاره خواهم کرد اما پیش از آن میخواهم به این نکته اشاره کنم که این دینبنیان بودن مبتنی بر آن است که نظریه تربیت دینی را بدانیم و متعاقب آن امکان بسط خلاقیت دینی در عرصه بازی را بشناسیم، اگر امروز مشکلی به نام اتاق فرار، کافههای مافیا داریم و از بازی مافیا که مبتنی بر فردگرایی است نگرانیم، باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اساسا وقتی میتوانیم بازیهای محیطی و گروهی را حکمرانی فرهنگی کنیم که به ژنوم تفکر و تربیت دینی در حوزه بازی برسیم که این رویکرد به جز عبور از مسیری که غرب رفته و برگرداندن آن مسیر به سمت اهداف شارع ممکن نیست.
امامی با اشاره به اینکه حکمرانی دینبنیان نسبت جدی با فهم و فاهمه جامعه دارد، افزود: لذا مسیر برگرداندن حکمرانی به دینبنیان بودن از طریق استنباط و استنطاق است و این یعنی مسیر دو طرفه است، یعنی باید مسایل را خوب بشناسیم و در پرتو مبانی دینی و قرآنی مسایل را بازفهمی کنیم، شاید همان روش که مرحوم شهید صدر در فهم بانک داشته است.
وی ادامه داد: طبعا اگر فقط مفهوم استنطاق را باز کنیم این مسیر دو طرفه است البته در زندگی فردی این موارد سادهتر خواهد بود؛ برای مثال شناختن موضوع نجاست که یک عنوان فقهی است اما آنچه که باعث نجاست میشود مساله است و اینکه موضوعشناسی باید دینی باشد؛ نمیشود گفت صرف اینکه یک پزشک در مورد فلان عارضه صحبت کند مشکل حل می شود بلکه موضوعشناسی نیز باید رنگ و بوی دینبنیان داشته باشد؛ مثال نقض در مورد گلدکوئست که در این مورد نیز موضوع شناسی دینی وجود نداشت و در عین حال مبتنی بر استنطاق نبود، این کار سختی است که فقها برایش جان می کندند تا بتوانند به استنباط برسند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گفت: با توجه به آنچه که مطرح شد مطالعات ما باید بتواند حالت رفت و برگشتی داشته باشد، پژوهشی نشان میدهد که عمده مصادیق پوشیدن و لباس و پوشاک در لسان وحی از زبانهای غیر عربی است که البته در این مورد زبانشناسی و مردم شناسی عصر وحی نیز اهمیت دارد؛ در لسان عصر نزول وحی هرچند که به لسان عربی حجاز است اما از زبانهای سریانی و عبری و فرهنگها و تمدنهای دیگر نیز لغاتی وارد شده است، لغاتی ناظر بر پوشاک هست که غیر عربی است.
وی با بیان اینکه به نظر ما حوزه مد و لباس در جهان معاصر یک سری میدانهای مسالهمند دارد که باید در رفت و برگشت با زبان شارع و دین آن را شناخت، تصریح کرد: در این راستا من چهار میدان را پیشنهاد می کنم؛ نخست میدان تَسَتُر و عدم تبرج که در این میدان یک سری مساله با مد امروز، با حوزه مدیریت پوشاک، حوزه مدیریت بدن، مدیریت زیبایی داریم؛ کارنامه نظام سرمایهداری در حوزه پوشاک و برندهای آن دو عرصه دارد که یکی ناظر پوشاندن و دیگری ناظر بر پوشیدن است.
امامی افزود: برای مثال گاهی می گوییم باید برویم فلان کار را در مورد تولید انجام دهیم، و جلو تولید فلان لباس یا کفش و جواهرات را بگیریم، اما یک بحث دیگر آن است که هرچه تولید کنیم به لحاظ نظام تبلیغات کسی که آن را می پوشد و اتفاقا متبرجانه هم میپوشد، به عبارت دیگر یک نظام طراحی و یک نظام سواد پوشاک داریم؛ مثلا یک شلوار با 90 سانت فاق و یا نَه اصلا 100 سانت فاق می خرد و بعد 30 سانتاش را کوتاه میکند تا مچ پایش پیدا شود! حال باید چه کرد که این شخص شلوار کوتاه نپوشد؟ چگونه باید در حکمرانی پوشاک وارد شویم؟ چگونه باید در حوزه ایجاد ذائقه و مقابله با ذائقههای وارداتی که خلاف شرع و عرف است وارد شویم؟
وی گفت: میدان دیگر در این عرصه میدان زیبایی است. میدان بعدی میدان (تشبه، نفی سبیل و عزت) و میدان دیگر نیز میدان مصرف (شامل پوشیدن و آراستن به مثابه مصرفزدگی و کالایی شدن) است.اگر عکسهای زنان حرمسرا در دوره ناصری را نگاه کنیم حتی یک استایل باربی پیدا نمی کنیم بلکه آن زمان لاغری عیب بود؛ اما به واسطه تهاجم فرهنگی این بحث لاغری، یا سبزه بودن در مقابل سفید بودن یا رنگ چشمها مطرح شد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور تصریح کرد: بسیاری از مسایل در حوزه پوشاک این است که ماجرای زیبایی را چه در سطح لباس اجتماعی و چه در سطح لباس خانگی و چه در لباس کار مورد توجه و بحث قرار دهیم؛ اما در میدان دیگر یعنی میدان تشبه، نفی سبیل و عزت مسایل مختلفی مطرح است چراکه بخش فراوانی از مسایل ما در حوزه پوشاک به مدیریت میدان تشبه و نفی سبیل بر میگردد.
وی در ادامه گفت: سوال آن است که در حال حاضر به لحاظ حکمرانی باید مساله لباس شهرت، مساله زیبایی و یا مساله تستر و عدم تبرج را مدیریت کنیم؟ فرض کنید در جایگاه حکمرانی هستیم؛ ما با بیش از صد هزار واحد تولیدی پوشاک مواجهیم، بیش از هزار و 200 کارخانه تولیدی پوشاک و صدها کارخانه نساجی داریم، حال اول کدام را باید مدیریت کنیم؟ میدان بعد میدان مصرف است که حواشی بسیاری درست کرده چراکه اساسا مصرف گرایی پدیدهای متعلق به جنگ جهانی دوم است، از سوی دیگر جا به جایی رژیم قدرت در قرن بیستم ما را وارد مصرفزدگی و مصرفگرایی است.
امامی در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه پوشاک یکی از صنایع پول ساز و در عین حال آلوده کننده جهان است، خاطر نشان کرد: در این شرایط باید رفتار مصرفکننده را بررسی کنیم، ولی ما فقط افراد را از این جهت که مکلف هستند مطالعه می کنیم، من میگویم باید این فرد (مصرفکننده) را لااقل در جریان موضوعشناسی از این جهت که ایدئولوژی مصرف بر او حاکم است بررسی کنیم، چنین شخصی درگیر منزلت و هویت است، او فقر هویت دارد لذا از این منظر است که می گویم باید رفتار مصرف کننده را مطالعه کنیم.
وی در ادامه به دو مولفه پوشیدن و پوشاندن اشاره کرده و بحث خود را در حوزه مدیریت مُد ادامه داد و افزود: عرصه های حکمرانی فرهنگی بسیار حساس است؛ مد و لباس در حوزه فرهنگ کشور اداره نداشت تا به فکر آقای افروغ رسید، اکنون نیز در حال نوشتن آییننامه این عرصه هستیم که هر چهار ماه یکبار ابلاغ می شود.
امامی با اشاره به انواع لباس و جنس البسه گفت: ما می دانیم که پلی استر و ویسکوز با غدد و هورومونهای بدن چه می کند با این وجود این لباسها وجود دارد و تبلیغ می شود، از سوی دیگر لباس در محیط های اجتماعی، محیط کار، لباس منزل، لباس مهمانی و ... با یکدیگر تفاوت دارند، باید به این موارد توجه کرد و اینکه چه فرهنگی در این عرصه ارایه می شود.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با بیان اینکه باید اصطلاحات موجود در دنیای مطالعات فقه پوشاک و تفاوت میان آنها را باید بدانیم، تصریح کرد: مُد با مقوله کثرت تناسب بسیاری دارد؛ مُد با کثرت است که مفهوم می یابد و به انتشار می رسد و با تکرار به پایان میرسد؛ اما مفهوم بعدی در این بحث «ترند» است که از مُد اهمیت بیشتری دارد چراکه پس از مُد شدن وقتی چند نمونه از پوشاک توسط هنرمندان و مجری های تلویزیونی و شخصیتهای سیاسی استفاده می شود، این لباس ترند می شود. در کشور ما سلبریتی ها موثر هستند؛ همچنین در این عرصه مجلات مد نیز همان جایی هستند که مد را به ترند تبدیل می کنند، البته در کنار ترند مساله رنگ سال هم مطرح است؛ به هر روی مساله ما و آنچه که در حوزه اقتصاد سیاسی پوشاک نگرانمان کرده مساله ترند است چراکه طراحان داخلی پوشاک ما مرجعیت ندارند چراکه ترند با ما نیست.
وی ادامه داد: مفهوم بعدی سبک است که البته من به دلیل ادبیاتی که در ایران وجود دارد به سبک اشاره کردم چراکه ما از سبک پوشش ذیل سبک زندگی صحبت می کنیم؛ ماجرای سبک پوشش برای ایران است؛ اما اکنون به لحاظ مدیریت پوشاک و ذائقه اتفاقات جدیدی در حال رخ دادن است.
این پژوهشگر در ادامه به مفهوم استایل اشاره کرد و گفت: کنار هم گذاشتن و ترکیب اجزا را استایل می گویند؛ چرخه مد در هشتاد سال گذشته هر بیست سال یکبار عوض شده است؛ ما اکنون بسیار به استایلیستها بها می دهیم، تاکید می کنیم که مثلا اگر چادری را طراحی کردند کیف متناسب با آن را نیز طراحی کنند.
امامی با بیان اینکه در مورد رنگ، مسایل متعددی مطرح است، افزود: توصیه های فراوانی در این عرصه داریم، همچنین در مورد پارچه و دوخت پارچه نیز مباحث مختلفی است.همچنین کادر کلی لباس یا «سیلوئت» نیز مساله مهمی است. سوال آن است که آیا اخلاق و فقه در مورد سلوئت حرف دارد؟ مساله اکسسوار نیز اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
نظر شما