خبرگزاری شبستان- مازندران؛ از ابتدای پیدایش موجودیت ساختگی رژیم اسرائیل یهودیها با ادعای مظلومیت کارشان را شروع کردند و تاکنون، هزاران انسان بیگناه کشته و آواره شدهاند. در طول این دههها، فلسطینیان و مردم بیدفاع غزه علاوه بر اشغال سرزمینی و قتل، با تحریمهای گسترده و محاصره کامل نیز مواجه بودهاند.
این مردم بی دفاع در یک زندان روباز، علاوه بر تحمل گرسنگی و تشنگی و محرومیت از کمک های امدادی و... زیر بمباران های صهیونیست ها، کشته شدن خانواده، دوستان و تخریب ساختمان ها و شهرهایشان را تحمل می کنند. بعد از ماجرای طوفان الاقصی و نزدیک شدن به روز جهانی قدس موضوعی که باعث مطرح شدن یک سوال مهم می شود؛ این که با وجود تلاش های رسانه های غربی برای مظلوم نمایی صهیونیست ها و تلاش این رژیم کودک کُش در مخفی ماندن جنایات آن ها چطور مسئله فلسطین و غزه از یک نماد اسلامی به یک نماد انسانی بدل شده است؟ در این گفت و گوی تفصیلی سراغ حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد قائمی- مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، کارشناس مسائل سیاسی رفتیم که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.
لطفا نظرتان را درخصوص چرایی تفاوت روز قدس امسال با سال های قبل و دلیل تغییر رویکرد اتفاقات فلسطین از وجه اسلامی به مسئلهای انسانی بفرمایید.
برای فهم و توجه به چرایی تفاوت روز قدس امسال با سال گذشته باید این تفاوت را با توجه به سه مولفه برجسته کنیم در حقیقت این سه مولفه گویای تفاوت های جریان آزادی بخش فلسطین تا جایگاه رژیم اسرائیل و حامیانش است.
جایگاه قدس و ایده روز قدس اولین بار توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) مبنی براینکه آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس نامگذاری شود مطرح شد دربدو امر این ایده در حقیقت یک نماد اسلامی برای به تصویر کشیدن وحدت جهان اسلام بوده است اما امروز کنش های جامعه اسلامی به قدس بعد از طوفان الاقصی، مسئله فلسطین از نماد انحصاری دینی جهان اسلام به نماد انسانی تبدیل شده است مسئله فلسطین و جریان حاکم در غزه فارغ از دین و مسلک سیاسی اجتماعی به مسئله انسانی اول جهان بدل شده است.
جایگاه سیاسی اجتماعی اسرائیل در نگاه دیگر ملت ها به عنوان یک جایگاه باثبات سیاسی همراه با اقتدار اقتصادی و نظامی در عرصه بین الملل تصویر می شد که موجبات جذب کشورهای مختلف حتی کشورهای اسلامی و عربی شده بود که بعد از عملیات غرور آفرین طوفان الاقصی این رژیم به یک کشور و رژیم آپارتایت ضد انسانی تبدیل شده و همه رژیم های حقوقی را زیر سوال می برد و آن اقتداری که عمری تلاش کردند از طریق رسانه ها تصویر کنند و یک کشور با ثبات سیاسی و قدرت نظامی و اقتصادی معرفی شود از بین رفته و تمام دنیا متوجه شدند که اسرائیل یک نظام سیاسی با ثبات مبتنی بر آموزه های دموکراتیک مدعی بر دموکراسی سازی جهانی نیست و ثبات سیاسی اقتصادی خود را نمی تواند تامین کند برای همین موجب روی گردانی شده است در حقیقت اسرائیل در یک سراشیبی سیاسی اجتماعی قرار گرفته است.
امروز حتی انگلستان و آمریکا که در طول تاریخ از بانیان تولد اسرائیل و مهمترین حامی این رژیم منحوس بوده اند دیگر نیم توانند به صراحت دفاعی از صهیونیست ها داشته باشند بعد از طوفان الاقصی این دوکشور با شجاعت قطعنامه ها را وتو می کردند به جایی رسیده اند که به قطعنامه خثنی علیه اسرائیل تن بدهند.
با توجه به این سه مولفه یعنی تغییر رویکرد به فلسطین در عرصه افکار عمومی از یک امر دینی به یک امر انسانی، تبدیل جایگاه صهیونیستی از یک قدرت ظاهری با ثبات نظامی و اقتصادی به قدرت پوشالی که حتی قدرت دفاع از خودش را ندارد و همچنین روی گردانی حامیان این رژیم نظیر روسیه، چین و فرانسه بیانگر شکست داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی اسرائیل است امید می رود اسرائیل به زودی با فضل خداوند متعال به گور تاریخ بپیوندد.
لطفا ریشه های سیاسی عقیدتی نسلکُشی صهیونیست ها در فلسطین را تشریح بفرمایید.
چرایی باید در ۲حوزه مورد بحث قرار داد یک بخش از این برمی گردد به مسئله برداشت های افراطی صهیون ها از بخشی از آموزه های نژاد پرستانه وارد شده به شریغت یهود که بنی اسرائیل را بالاترین و برترین نژاد انسانی می دانستند به گونه ای که دیگران باید به آنها خدمت کنند با مشاهده طبقات اجتماعی و نظام سیاسی اجتماعی حاکم براسرائیل می توان دریافت که این نگاه در عرصه بین الملل وجود دارد و در مسائل داخلی اسرائیل نیز به همین شیوه است وقتی طبقات اجتماعی در اسرائیل را مورد مطالعه قرار می دهیم نگاه خود برتربینی وجود دارد بخشی از جریان های ضد اسرائیلی که در خود اسرائیل وجود دارد همچنین جریاناتی که قبل از طوفان الاقصی شکل گرفته و اخراج یهودیان آفریقایی تبار را رقم زده است گویای همین نگاه است جریان ضد دولتی در کنار بحث آزادی اسرا تقویت شده و به شدت جایگاه اجتماعی و قدرت اجتماعی اسرائیل را سست کرده است
اسرائیل با نسل کشی به دنبال تولید قدرت است به طور کلی رژیم های آپارتایتی و رژیم هایی که بنیه علمی و آموزه های اسلامی برای تولید قدرت در نظام سیاسی داخلی و بین الملل ندارند سعی می کنند با توحش و ایجاد ترس در بحث تقابل به دنبال کشتن انگیزه های تقابلی در جامعه مخاطب خود هستند در طول تاریخ رژیم هایی نظیر مغول، اسرائیل و داعش برای تولید قدرت اجتماعی در عرصه ملی و بین المللی دارای یک مولفه معقول عقلایی انسان محورانه نیستند و یک ریشه تاریخی انسانی ندارند و تلاش دارند از طریق اقدامات وحشیانه و ایجاد ترس در مخاطب، انگیزه تقابلی را از جامعه بگیرند.
لطفا بفرمایید دینداری شخصی و منحصر به سجاده های فردی است یا قرار است نماز و روزه، قرآن و سایر عبادات ما را به سبک متعالی از زندگی با جلوه هایی همچون ظلم ستیزی، حمایت از مظلوم، و ... برساند.
وقتی یک مسلمان به سه اصل اجتماعی بودن شریعت اسلام توجه می کند یعنی شریعت اسلام حیات و ممات خود را در نگاه تربیت اجتماعی می داند یعنی شریعت اسلام برخلاف برخی از برداشت های منتسب به سکولاریستی که دو حوزه فردی اجتماعی می داند و تلاش دارد دیندار را منحصر به حوزه فردی کند و یا آن نگاه رهبانی که منحصر به بحث فردی باشد قطعا اینگونه نیست با نگاه به بحث اجتماعی بودن شریعت اسلام در کنار ابتنا و مبتنی بودن نظام اجتماعی برعدالت و ظلم ستیزی در کنار مولفه سوم یعنی آموزه های مهم دینی درقالب روایات و ادعیه برعدم ظلم نکردن و کنار ظلم پذیری و ظلم ستیزی همانند روایتی که از رسول خدا حضرت محمد مصطفی(ص) نقل شده «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» آنکه صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. همچنین در روایتی دیگر از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) آمده: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم» کسی که صدای انسانی را بشنود که فریاد می زند: ای مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسی که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست.
نفی اسلام و مسلمان بودن در عدم توجه به ظلم ستیزی است بامشاهده این سه مولفه درمی یابیم در مبانی دین اسلام به خصوص در حوزه امربه معروف و نهی از منکر مقوله ظلم ستیزی وجود دارد و بحث حمایت از فلسطین و تمامی مظلومان دنیا که مورد تاکید مقام معظم رهبری است یک مولفه دینی است کسی نمی تواند ادعای اسلام بکند ولی نسبت به مقوله ظلم ستیزی در عالم سکوت کند با توجه به مولفه های دین اسلام حرکت ظلم ستیزانه یک حرکت منطبق با ضرورت های دینی است.
در دعای افتتاح به ویژه در فراز «اللّهمّ إنّا نرغب إلیک فی دوله کریمه، تعزّ بها الاسلام و أهله، و تذلّ بها النّفاق و أهله، ...» به زمینه سازی برای ظهور و عزت اسلام از طریق ظلم ستیزی و مبارزه با ظلم و ظالمان اشاره شده لطفا با توجه به این فراز سیاسی بفرمایید جنایات اسرائیل و عملیات طوفان الاقصی می تواند زمینه ساز گفتمان سازی برای ایجاد دولت موعود باشد.
خاتمیت و دولت نهایی در بستر پذیرش عمومی شکل می گیرد یعنی باید به گفتمان قالب سیاسی اجتماعی مردم جامعه بدل شود این گویا بنیانگر این است که دولت موعود می تواند دولت ناجی انسانیت باشد مرحوم حسن زاده آملی فرمودند: «ظهور در جمجمهها است نه جمعهها»
مبنای اولیه این گفتمان خستگی از تجارب انسانی در حوزه سایسی اجتماعی است دموکراسی و شعارهای مبتنی بر دموکراسی با محور اومانیسم و انسان محوری جامعه انسانی را به پرتگاه هویتی رساند به گونه ای که حامیان این نگاه نمی توانند دفاعی از این آموزه ها داشته باشند چرا که فضای این آموزه ها انحصاری ومنحصر به طبقات خاص است امروز حامیان حقوق بشر، حقوق بشر را مختص انسان های چشم رنگی می دانند عده ای از دموکراسی دم می زنند در جامعه ای که مصلحت آنها در آن جامعه دیده شود.
بخش مهم و مقدماتی بسط تفکر و گفتمان مهدویت و دولت موعود، بیانگر دولتی که عزت اسلام، مسلمین و انسانیت را به دنبال خواهد داشت نگاه عدم موفقیت تجارب انسانی و نگاه های اومانیستی در تولید سیستم های سیاسی اجتماعی است جریان طوفان الاقصی، جنایاتی که از سوی اسرائیل صورت گرفته و حمایت هایی که جهان قدرت غرب از صهیونیست ها انجام داده می تواند زمینه ساز این گفتمان باشد.
نظر شما