خبرگزاری شبستان؛آران و بیدگل
«نظامالدین وفا بن محمود آرانی» با تخلُّص نظام و شهرت «نظام وفا آرانی» فقیه شیعه، کنشگر سیاسی، آموزگار، مدیر ارشد اداری، شاعر، روزنامهنگار و مؤلف ایرانی، استاد و کاشف «نیمایوشیج» پدر شعر فارسی است.
نظام هستی اش در ۱۹ فروردین ۱۲۶۶(ه ش) در خطه کویری آران و بیدگل انتظام می گیرد، نسبتش به ملا مهدی آرانی می رسد و در دامان پاک مادری فاضله و زنی کامله، پدری فرزانه و عالمی یگانه پرورش می یابد.
پدرش میرزا محمود آرانی امام جمعه کاشان، مردی جهان دیده، آزاد و از علما و مفسران و صاحب تالیفات عدیده در اخلاق و ادب و حدیث و حکمت و از دوستان صمیمی وصاف بیدگلی شاعر همعصر خود بود و مادرش «منوّر حیا» متخلص به «حیا» شاعره خطاط و خواهر یکی از اساتید مسلم موسیقی بنام میرزا علی اکبر نقاش باشی است.
نظام چون به هفت سالگی رسید، برای او و چند کودک دیگر از جمله فریده دختر عمویش معلم سرخانه آوردند، وی سه سال در خانه خواندن و نوشتن را آموخت.
«نظامالدین وفا بن محمود آرانی» با تخلُّص نظام و شهرت «نظام وفا آرانی» فقیه شیعه، کنشگر سیاسی، آموزگار، مدیر ارشد اداری، شاعر، روزنامهنگار و مؤلف ایرانی، استاد و کاشف «نیمایوشیج» پدر شعر فارسی است.
پس از تحصیلات مقدماتی، ادبیات فارسی و عربی را نزد سید محمد ابراهیم که از بزرگان عصر بود فرا گرفت و فقه و اصول و کلام را در محضر مرحوم سید محمد رضا از مجتهدین معروف کاشان آموخت و فلسفه و حکمت را نزد مرحوم پدرشان امام جمعه کاشان تحصیل کرد و مدتی هم در شهر قم به سبک طلاب قدیم به آموختن علوم قدیم مذهبی مشغول شد و به تکمیل کمالات پرداخت. مدتی هم تحصیل طب کرد و در محضر میرزا محمد علی آقاجمال کاشانی که از اطبای معروف زمان خود بود به تعلیم این فن اشتغال ورزید و زبان فرانسه را در مدرسه آلیانس فرانسه یاد گرفت ودو سال هم به نجف رفت وبه تکمیل زبان وادبیات عربی اهتمام داشت.
در جوانی مصائب متوالی و دردهای هستی برانداز یعنی مرگ زودرس مادر دلبند، یگانه خواهر محبوبه، همسر وفادار و فرزند پسر ۸ ساله اش، وی را با امواجی از دریای پر تلاطم التهاب وحرمان مواجه ساخته، اما صبر ایوبی اش ،کشتی غم را به ساحل گلستان ادب لنگر انداخته و استشمام حقیقت را در بستر حیات دوستداران ادب جاری و ساری ساخته است.
از این به بعد او با بی کسی در جدال با زندگانی جفا کار دست و پنجه نرم می کند، دوران او مصادف با اوج مبارزات سیاسی وبه وجود آمدن نهضت مشروطیت بود، بدین ترتیب او نیز در ردیف مشروطه خواهان با افکار محمد علی شاه برخاست و هنگامی که مجلس شورای ملی به امر محمد علی شاه به توپ بسته شد، او در مدرسه سپهسالار همراه مجاهدین مشغول دفاع بود و به این دلیل مدتی را در زندان و تبعید به سر برد.
مدتی در وزارت فواید عامه و سپس در وزارت فلاحت به عنوان رییس بازرسی مشغول کار شد و تا مدیر کلی آن وزارتخانه ارتقاء یافت اما پس از آن معلمی را به سیاست و پست و مقام رجحان داد و به تدریس اشتغال یافت.
استاد نظام وفا آرانی، معلمی مشفق ورفیقی شفیق برای دانشجویانش بود و همیشه آنان را به عنوان «فرزند»خطاب می کرد،گویا به خوبی نقش حساس و وظیفه خطیر معلمی را درک کرده بود. بنابراین از جان مایه می گذاشت و خود را به رنج می انداخت تا فرزاندان وطن را بسازد وبه آنها درس حیات واقعی را بیاموزاند. خود سروده است: «معلم چو کانونی از آتش است همه کار او سوزش وسازش است»
استاد نظام وفا آرانی با تشویقها و راهنماییهای خود توانست از «علی اسفندیاری» نوجوان، پرتحرک و بیتوجه به کتاب و درس را شاعری یگانه تربیت کند که با پایهگذاری شعر نو فارسی، فصلی جدید را در تاریخ ادبیات کشور بگشاید.
مصداق بارز این واقعیت را می توان در مورد نیمایوشیج ذکر کرد. نوشته اند که: «نیما برای فرا گرفتن زبان فرانسه به مدرسه سن لوئی رفت. در کار مدرسه خوب کار نمی کرد، تنها نمرات نقاشی و ورزش به دادش می رسید، سال های اول زندگی مدرسه اش به زد وخورد با بچه ها گذشت اما هنر او خوب پریدن در فرار از مدرسه بود، اما بعدها در مدرسه مراقبت وتشویق یک معلم خوش رفتار که نظام وفا، شاعر بنام، باشد او را به خط شعر گفتن انداخت.»
آری؛ استاد نظام وفا آرانی با تشویقها و راهنماییهای خود توانست از «علی اسفندیاری» نوجوان، پرتحرک و بیتوجه به کتاب و درس را شاعری یگانه تربیت کند که با پایهگذاری شعر نو فارسی، فصلی جدید را در تاریخ ادبیات کشور بگشاید.
نیما خود در این باره میگوید: «در مدرسه، مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار که نظام وفا شاعر بنام امروز باشد، مرا به خط شعر گفتن انداخت.»
نظام وفا آرانی در آن روزگار، حاشیه شعر نیما اینگونه نوشت: «روح ادبی شما قابل تعالی و تکامل است. من مدرسه را به داشتن چون شما فرزندی تبریک میگویم.» این عبارت در نیما اثری شدید گذاشت و او را تشویق کرد که برای جلب نظر استاد بیشتر تلاش کند و به افتخار ادبیات ایران تبدیل شود.
نیمایوشیج هم به پاس این تشویقها و راهنماییهای استاد نظام وفا آرانی، شعر مانای «افسانه» خود را به پیشگاه این معلم و استاد دلسوز تقدیم کرد و در دیباچه این کتاب نوشت: «به پیشگاه استاد نظام وفا تقدیم میکنم، هرچند که میدانم این منظومه هدیه ناچیزیست، اما او اهالی کوهستان را به سادگی و صداقتشان خواهد بخشید.»
نیمایوشیج به پاس تشویقها و راهنماییهای استاد نظام وفا آرانی، شعر مانای «افسانه» خود را به پیشگاه این معلم و استاد دلسوزش تقدیم کرد
استاد «نظام وفا آرانی» شاعری است که به بزرگمنشی و مناعت طبع شهره بود. این مطلب را در گفتارهای او به سادگی می توان یافت:
«من این طور خلق شدهام که خزانههای جواهر و مشرقهای جمال به قدر یک ذره محبت مرا به سوی خود جلب نمینمایند. دل من میخواهد به محبت روشن باشد و از سوختن هم هراسان نیست.»
«من معتقدم مردم بهتدریج میمیرند ولی مردمیت باقی است. بدن خاک میشود ولی روح به افلاک به ساز میگردد و دلهایی که روی آن کلمه تقوی و محبت نوشته شده به هرجایی که بخواهند پرواز میکنند و کائنات در مقابل آنها سر احترام فرود میآورند.»
«زندگانی شاعر خواب و رؤیایی بیش نیست و وقتی خواب ابدی و مرگ شاعر را فروگرفت، مانند آن است که از این پهلو به آن پهلو غلطیده است.»
«آموزگاری از هر سنی که شروع شد باید به مرگ منتهی شود زیرا آموزگار هر روزی که در کلاس خود تجربهای تازه برای روز بعد به دست میآورد و ساعت استراحت آموزگار و وقت مزد و پاداش او ساعتی است که چشم از دنیا پوشیده و به عالم ملکوت روی نموده و زحمتها و ریاضتها و جوانیها و آروزها و کلاسها و شاگردان خود را میبیند که از آسمانها با او لبخند میزنند.»
«معلم و شاعر مثل شمع میسوزند و به جامعه روشنایی و حرارت میدهند، با این تفاوت که شمع وقتی تمام شد نور او هم تمام میشود ولی آتش افکارِ معلم و سوزش اشعار شاعر پس از مرگ هم مدتها باقی خواهد ماند.»
«برتلس» در کتاب تاریخ مختصر ادبیات ایران مینویسد: «شعر نظام، گیرایی مخصوص دارد و پاکیزه و بیعیب، آرامده و تسلیتبخش است.
نظام وفا شاعری غزلسرا و شعر وی گیرا و آرامشبخش و با زبانی ساده و بیتکلف سروده شده است. «برتلس» در کتاب تاریخ مختصر ادبیات ایران مینویسد: «شعر نظام، گیرایی مخصوص دارد و پاکیزه و بیعیب، آرامده و تسلیتبخش است. وفا قواعد شعر کلاسیک را دقیقاً رعایت میکند و در قالبهای معمول شعر فارسی احساسیترین مضامینی را که در آغاز قرن نوزدهم میلادی دلهای مردم دنیای غرب را مسحور ساخته بود، بیان میکند»
نظام در یکی از نامه های خویش میهن، آیین، ناموس و ملیت را چهار عنصر شرافت دانسته و تصریح کرده فردی که به وطن خود علاقهمند نباشد و استقلال و سیادت آن را نخواهد زبونی و زشت خویی بر سرشت و روان او چیره می شود.
این واژه ها نقش عمده ای در منظومه اخلاقی- تعلیمی نظام وفا دارند و از این رو می توان، وی را به معنای حقیقی، یک شاعر معلم تلقی کرد که همواره قلبش در پیشبرد و اعتلای معنوی جامعه و مبانی تعلیمی و مکارم اخلاقی می تپیده است.
در واقع یکی از مظاهر بارز و در عین حال با اهمیت نوشته های استاد نظام وفا آرانی بازتاب مضامین تعلیمی اخلاقی و گاه عرفانی مذهبی در چنین آثاری است؛ به گونه ای که با مطالعه چنین مضامینی می توان نظام را یک شاعر و معلم اخلاق تلقی کرد که دغدغه های بسیاری در زمینه اخلاقی زیستن، دین و جامعه دارد و آرمان شهر خود را در جامعه ای فضیلت گرا و آزادمنش جست و جو می کند.
مهم ترین ویژگی و امتیاز شعرنظام وفا نسبت به شعرای هم عصر خود این بوده که در آثار خود به تبیین ارزش ها و نفی ناهنجاها پرداخته و آنچه گفته خود به آن عمل می کرد.
یکی از مظاهر بارز و در عین حال با اهمیت نوشته های استاد نظام وفا آرانی بازتاب مضامین تعلیمی اخلاقی و گاه عرفانی مذهبی در چنین آثاری است
این شاعر توانا در سرودن انواع شعر متبحر بوده و طع آزمایی کرده است. غزل و مثنوی دو قالب شعری است که شاعر بیشتر اشعارش را در موضوعات اخلاقی و اعتقادی و عاشقانه سروده است.
طومار حیات پرنشیب و فراز و زندگی آزادانه و صادقانه استاد نظام وفا آرانی در ۱۸ رمضان ۱۳۸۴ ه.ق (مطابق با اول بهمن ۱۳۴۳ شمسی) بر اثر سکته مغزی در بیمارستان پاستور تهران بسته و پیکر بیجانش در جوار بقعه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در شهر ری به خاک سپرده شد.
از نظام وفا تاکنون آثار متعددی همچون «یادگار سفر اروپا» شامل دیدنیها و نامههای دوستانه، «مثنوی حبیب و رباب» شامل نظم و نثر و نمایشنامههای «ستاره و فروغ»، «فرزانه و فروز»، «بهرام و ناهید» و منظومههای «پیروزی دل» و «گذشتهها» به چاپ رسیده است. وی در شعر، «نظام» تخلص میکرد و کلیات اشعارش نزدیک به پانزده هزار بیت است.
نام استاد نظام وفا هر چند در سرودهها و نوشتههای پرمغز وی و همچنین مجموعه «افسانه» نیما یوشیج، که از جمله آثار جاودان ادبیات ایران بهشمار میرود، زنده است اما گرامیداشت نام و یاد این شاعر آزاده اهل خطه کویر در زادگاهش آران و بیدگل به فراموشی سپرده شده است./
نظر شما