خبرگزاری شبستان: "آیینه های روبرو"ی نگار آذربایجانی را که ببینید احتمالاً به خاطر کارگردان زن و موضوعش، به یاد تسویه حساب تهمینه میلانی، "زندان زنان" منیژه حکمت، "عصر جمعه" مونا زندی و ... می افتید؛ اما شاید هیچ فیلمی به اندازه "ساعت شنی" بهرام بهرامیان، به لحاظ فضای زنانه و واقع گرایش، به "آیینه های روبرو" نزدیک نباشد.
شاید در فیلم های تهمینه میلانی، منیژه حکمت و منا زندی با نوعی عصبانیت از نگرش جامعه (یعنی مردان) نسبت به زنان روبرو باشیم اما در "ساعت شنی" و اینک در "آیینه های روبرو" با نوعی واقع گرایی انتقادی مواجهیم که درعین انتقاد به فضای مردسالار حاکم بر جامعه – به زعم خود-، از نظرگاهی فراتر از مرد یا زن بودن کارگردان، به وضعیت زنان جامعه می پردازد. در این جا، فیلمنامه نویس در جستجوی حقیقت است نه در مقام ساختن حقیقت. انگار که دوربین کارگردان در فضا بچرخد و از زشتی ها و زیبایی ها در کنار هم فیلم بگیرد، بدون آن که بخواهد معنای خاص مورد نظر خود را به تماشاگر القا کند. بدون آن که بخواهد دشمن تراشی یا مظلوم نمایی کند.
"آیینه های روبرو" داستان رعنا، آدینه، اکرم خانم، خانم بزرگ و زنان دیگری است که قرار است نگار آذربایجانی نیمه پنهان شخصیت هریک از آن ها را در کنش با یکدیگر به نمایش در آورد و اوج این تقابل، همسفر شدن ناخواسته رعنا و آدینه است. رعنا (غزل شاکری)، زن جوان ساده ای با روحیات سنتی است که همان طور که خود می گوید، از کودگی عاشق دو چیز بوده است: عروس شدن و رانندگی. صادق (صابر ابر)، همسر رعنا به خاطر مشکلات مالی و بدهی، در زندان به سرمی برد. تأمین هزینه های زندگی و همچنین آزادی صادق، رعنا را وادار به کارهای مختلفی چون مسافر کشی پنهانی کرده است. از سوی دیگر، آدینه (شایسته ایرانی) دختری سرکش و مرفه است که سال ها پیش مادر خود را از دست داده، با پدر(همایون ارشادی) دچار مشکل است و از خانه خود فرار کرده است.
اما در میانه همراهی رعنا و آدینه، رعنا متوجه نکته ای عجیب می شود. همسفرش، آدینه دارای جنسیتی دو گانه است و قصد تغییر جنسیت دارد... واقعیتی که درک و پذیرش آن برای رعنا، ناممکن و به منزله عبور از حد و مرزهای سنتی است. او از سویی در اندیشه یاری رساندن به آدینه است و از سوی دیگر نگران عواقب آن بر زندگی خود.
پایان پیام/
نظر شما