به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانونهای مساجد خبرگزاری شبستان: کتاب «رد چکمه پهلوی؛ نهادسازی و نهادزدایی در دوره پهلوی اول» نوشته محمدحسین خوشبیان، یکی از آثار منتشرشده در اولین «همایش مسجد و نظم اجتماعی در ایران» است که از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شده است.
«مطالعۀ نهادسازی و نهادزدایی در دورۀ پهلوی اول و پیامدهای آن در جمهوری اسلامی» هدف اصلی این نوشتار است. نویسنده در این اثر شناخت و بررسی نهادها در ایران، در سه بازۀ زمانی قبل از پهلوی اول (دوران پیشامدرن ایران)، دوران پهلوی اول (آغاز دورۀ نهادسازی و نهادزدایی مُدرن) و دورۀ معاصر (بعد از انقلاب اسلامی) را کمکی در فهم دقیق از وضع موجود و پیشروی جامعه ایران میداند.
به زعم او، ابرنهاد اجتماعی در جوامع پیشامدرن ایران، نهاد «عبادت» بوده است که سایر نهادها سعی داشتند ساختار و رویکردهای خود را با آن هماهنگ کنند. نویسنده نهادهای اجتماعی دیگری چون معرفت، امامت، سخاوت، زیارت، وقت و معرکهها را بر اساس آنچه در فوتنامهها ذکر شده است، برمیشمارد که از گسترش آنها در طولِ زمان، نهادهای فرهنگی و تمدنی بسیاری نظیر مدرسه، ادب، مسجد، دارالشفا، گرمابه، زورخانه، وقف، یاریگری و... به وجود آمدهاند اما از طریق بروکراسی و قانونسالاریِ دیکتاتوری در دوران پهلوی اول و ایجاد نهادهای مدرن مانند مدارس نوین، دانشگاه، بیمارستان، نظامات و ادارهجات شهری و... به انزوا رفتهاند.
به استناد این کتاب، در دورۀ جدید گرچه انقلاب اسلامی تلاش کرده همۀ نهادهای موجود را بر مبنای اسلام تنظیم کند اما بهغیراز وجه غیررسمی و اجتماعی ولایتفقیه (و نه وجه قانونی آن) حرکت بنیادینی برای نهادسازیها در جامعه صورت نداده است و همه نظامات و ساختارها در راستای قدیم دورۀ پهلوی اول و البته مدرنتر و با ساختاری جدیدتر بنا شده است.
به باور نویسنده به دلیل عدم درک از نهاد و ارتباطهای آنان با یکدیگر امکان تحقق چرخههای زیستی پایدار برای احیای نهادهای جدید تا به حال مقدور نبوده است و اگر نهادهایی نظیر مقاومت، ظلمستیزی و عدالتطلبی شکل گرفته است، نه از درون ساختار مدرنیتۀ ایران که ذیل ایمان و ارزشهای انقلابی مردم ذیل دفاع مقدس و لحظات حساس اجتماعی به وقوع پیوسته است.
نگارنده معتقد است اکنون که در حساسترین نقطۀ تنازع ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای مدرنیته قرار داریم، مطالعات نهادی میتواند بهراحتی راهگشا و مشکلگشای بسیاری از مسائل حال حاضر کشور باشد؛ یعنی با فهم دقیق نهادهای مدرن و نسبت آن با جامعه کنونی ایران از یک طرف و از طرف دیگر با فهم دقیق نهادهای پیشامدرن و چرخههای زیستی و پایدار آن، میتوان راه سوم و جدیدی رقم زد که جمعکنندۀ همه هویت نهادهای پیشامدرن و ملزومات زیست در مدرنیته باشد و به نقطۀ عطفی در تاریخ حیاتی نهادها در ایران تبدیل شود.
نویسنده در پایان با اذعان به اینکه مطالعات نهادی در ایران با وجود اهمیت بسیار بالا، از مهجورترین مطالعات و پژوهشات مطروحه در سطح کشور است، پیشنهاد میکند نهاد عبادت، سخاوت، زیارت، ولایت (سرپرستی)، طهارت، ادب و حیا، معرکه و نهاد وقت و نهادهای تمدنی و فرهنگی مستقیم برآمده از آن و نیز نهادهای مدرن و کارکردهای آن و نهادهای تأسیسی در جمهوری اسلامی مانند نهاد ظلمستیزی و جایگاه آن در مناسبات، نهاد عدالت و چگونگی حفظ و نگهداری از آن و نهاد مقاومت و چگونگی تأسیس نهادهای تمدنی و فرهنگی از آن مورد پژوهش قرار گیرند.
نظر شما