خدا قبل از همه معلم بوده است

دکتر معارف ضمن بیان جایگاه معلم در قرآن و اسلام گفت: در اسلام همان طور که عالم باید ربانی باشد متعلم هم باید در مسیر صحیح و درستی تحت آموزش قرار بگیرد تا ماحصل این آموزش صحیح به سعادت، نجات و رستگاری خود و جامعه منتهی شود این همان تربیتی است که باید در بیانیه گام دوم انقلاب مورد توجه قرار گیرد.

«مجید معارف»، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی در گفتگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان در خصوص جایگاه معلم در قرآن و اسلام، اظهار کرد: معلم و فعالیت های معلم از جمله تعلیم و تربیت در قرآن کریم و اسلام از جایگاه ممتاز و متعالی برخوردار است. از این نقطه قابل بررسی است که خود خداوند تبارک و تعالی نسبت به مخلوقات خود به ویژه انسان مسئولیت معلمی را اعلام فرموده است؛ چراکه خداوند در داستان آفرینش حضرت آدم(ع) در سوره مبارکه بقره می فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ‌» و خداوند همه‌ی اسما (حقائق و اسرار هستی) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، از اسامی اینها به من خبر دهید؟ ضمن اینکه پروردگار قبل از آموزش اسماء به حضرت آدم یک رشته از حقایق را هم به ملائکه آموخته بود و خود ملائکه فرمودند: "لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ‌" (پروردگارا! تو پاک و منزهی، ما چیزی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم، همانا تو دانای حکیمی).

خداوند تبارک و تعالی نخستین معلم جهان

وی افزود: لذا مشخص می شود که خداوند قبل از خلقت حضرت آدم(ع)، معلم فرشتگان بود و یک رشته از حقایق را هم به خود فرشتگان آموخته است و وقتی حضرت آدم را خلق کرد، حقایقی را هم به آدم القاء نمود که این حقایق برای فرشتگان کم‌سابقه و بی‌سابقه بود. پس نتیجه می گیریم که خداوند متعال معلم مخلوقات خود است. این مخلوقات گاهی ملائکه هستند؛ چه بسا با یک دانش محدود، گاهی انسان است آن هم انسان های برگزیده همانند پیامبران و اولیاء خدا که پروردگار عالم به آنها دانش بیشتری نسبت به دیگران عطاء فرموده است. به عنوان مثال خداوند در آیه ۱۱۳ سوره نساء خطاب به رسول اکرم فرمودند: «... أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً» (و به تو هیچ زیانی نمی‌زنند و خداوند کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد و آنچه را نمی‌دانستی به تو آموخت و فضل خداوند بر تو، بسی بزرگ بوده است.)

معارف ادامه داد: همچنین خداوند در سوره الرحمن می فرماید: «الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾خدای رحمان (۱) عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾ قرآن را یاد داد (۲) خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾ انسان را آفرید (۳) عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿۴﴾» به او بیان آموخت (۴) که در اینجا قرآن کریم می فرماید: خداوند از دو جهت معلم انسان است اینکه "بیان" را به او آموخت، یعنی انسان را مستعد حرف زدن کرد تا با حرف زدن افکار خود را انتقال دهد. چه بسا حیوانات محروم از این مزیت و نعمت الهی هستند. سپس به طور ویژه کتاب قرآن را نازل کرد. ضمن اینکه بعد از خداوند، پیامبران سمت معلمی را دارند در همین راستا خداوند در آیه دوم سوره مبارکه جمعه خطاب به پیامبر اکرم می فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ» (اوست که در میان مردم درس ناخوانده، پیامبری از خودشان مبعوث کرد تا آیات الهی را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگی شرک و تفرقه پاک سازد) و کتاب آسمانی و حکمت به آنان بیاموزد و همانا پیش از این در انحراف و گمراهی آشکار بودند.)

پس از خداوند به ترتیب پیامبران، امامان و عالمان امت در جایگاه تعلیم و تربیت قرار دارند

رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با بیان اینکه بعد از رسول خدا (ص) در اسلام، امامان در جایگاه معلمی قرار دارند، بیان کرد: در زمان امام باقر(ع) فرصتی پیش آمد تا آن حضرت بتوانند به تربیت شاگردانی چون «زراره» و «محمد بن مسلم» بپردازند و بخش گسترده ای از تعلیمات اسلامی را به آنان تعلیم دهند. حضرت در طول حیات خود عده ای از نخبگان را جذب و تحت تعلیم و تربیت ویژه خود قرار دادند. حتی فرمودند: اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که علم دین نیاموخته باشد حتما او را تنبیه می کنم. وی تا این اندازه به تربیت علمی شاگردان خود اهتمام داشتند. حضرت در زمان رحلت به امام صادق (ع) وصیت فرمودند: اصحاب مرا را زیر پوشش خود قرار ده و آنها را به کمالات و دانش های بلند برسان. حضرت فرمودند: من در آن لحظه به پدر عرض کردم: قربانت شوم چگونه در تعلیم آنها بکوشم چرا که هر کدام از این اصحاب در شهری مستقر شدند این اصحاب به علم و دانش اهالی آن شهر نیازی پیدا نکنند و مردم نیازمند علم و دانش آنهاشوند. بنابراین جایگاه تعلیم و تربیت از خداوند آغاز می شود، سپس به ترتیب به پیامبران، امامان و عالمان امت می رسد.

مهمترین رسالت پیامبران تعلیم و تربیت انسان ها بود

وی با اشاره به مسئولیت تعلیمی امت اظهار کرد: روایتی داریم از امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) که عالمان دین را وارث پیامبران معرفی می‌کند. مراد از «علماء» در این روایت، دانشمندان علوم دینی، منظور از «ورثة» وراثت در علم و دانش و مقصود از «انبیاء» پیامبران دارای دین و کتاب مستقل دانسته شده است. منظور از وراثت تعلیم و تربیت است چرا که مهمترین رسالت پیامبران تعلیم و تربیت انسان ها بود ضمن اینکه تربیت انبیاء مقدم بر تعلیم و تربیت آنها بود.

این پژوهشگر با اشاره به سخن خداوند به رسالت پیامبر در آیه دوم سوره مبارکه جمعه تصریح کرد: خداوند در این آیه می فرماید:  «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ » (اوست که در میان مردم درس ناخوانده، پیامبری از خودشان مبعوث کرد تا آیات الهی را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگی شرک و تفرقه پاک سازد) و کتاب آسمانی و حکمت به آنان بیاموزد و همانا پیش از این در انحراف و گمراهی آشکار بودند.) در روایت دیگری داریم که «اَلْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ اَلرُّسُلِ» به این معنا که دانشمندان فقیه تا هنگامی که وارد دنیا نشده‌اند امین پیغمبرانند. گویی پیامبران به اینها اعتماد می کنند و وظیفه خود را به آنها می سپارند.

گروه های مردم در نهج البلاغه 

وی ادامه داد: امیر المومنین (ع) در نهج البلاغه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید: « النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ » مردم سه دسته اند، دانشمند الهی، و آموزنده ای بر راه رستگاری، و پشّه های دست خوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که به دنبال هر سر و صدایی می روند، و با وزش هر بادی حرکت می کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. لذا عالم ربانی، عالم بی تعهدی نیست که تهذیب نفس اختیار نکرده باشد بلکه عالمی است که در مسیر تعلیم و تربیت جزء به رضای الهی و پرورش خالصانه شاگردان خود فکر نمی کند. او به قصد توسعه و پیشرفت جامعه و تعلیم و تربیت شاگردانش کار می کند و در انجام هر عمل تربیتی ابتدا خود عامل به عمل است؛ چنین عالمی ادامه دهنده رسالت پیامبران می باشد.

علم آموزی باید ارمغان امنیت و آرامش برای جامعه باشد

دکتر معارف با بیان اینکه دسته دوم همان دانشجویان، دانش آموزان و طلبه ها هستند ابراز کرد: هدف این دسته از مردم گام برداشتن در مسیر علم آموزی و سعادت است. علم آموزی آنها باید در راستای ایجاد امنیت و آرامش برای حیات مردم و جامعه باشد نه اینکه علم خود را صرف ساخت بمب اتم یا سلاح های مخرب نماید که چیزی جز مرگ و ناامیدی تحمیل جامعه نمی کند. بنابراین در اسلام همان طور که عالم باید ربانی باشد متعلم یا شاگرد هم باید در مسیر صحیح و درستی تحت آموزش قرار بگیرد تا ماحصل این آموزش صحیح به سعادت، نجات و رستگاری خود و جامعه اش منتهی شود این همان تربیتی است که باید در بیانیه گام دوم انقلاب مورد توجه قرار گیرد.

وی، دسته سوم از مردم را همانند پشه ها و مگس های سرگردان عنوان کرد و گفت: این مگس های سرگردان ممکن است به دلیل نداشتن تکیه گاه ثابت و محکم بر روی هر گل و گیاه و اشیاء آلوده و غیر آلوده بنشینند. ویژگی مهم این دسته از مردم، عدم ثبات و عدم استقامت است به همین دلیل حزب باد هستند. در عقاید و نظرات خود سست بوده و هر لحظه عقیده دیگری برای خود اختیار می کنند. لذا در صورتی که معلم ربانی نداشته باشند و خودشان هم در مسیر صحیح و درستی قرار نگیرند به راحتی متزلزل و مضطرب شده و مسیر دیگری را انتخاب می کنند لذا این هم بخشی از آداب تعلیم و تربیت در اسلام است که هم باید معلمش عالم ربانی باشد و هم متعلمش در مسیر صحیحی گام بردارند.

کد خبر 1761203

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha