سینمای امروز متاثر از مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی است

داوری اردکانی با بیان اینکه در جهان امروز روایتی در سینما پذیرفته می‌شود که متأثر از مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی درستی بنا شده باشد، افزود: امروز سینما هم رنگ و بوی فلسفه به خود گرفته است،‌ به عبارت دیگر عمیق‌تر شده است و به سراغ مضامینی که می‌رود که نوعاً برای انسان جذاب است.

به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست نقد و بررسی«سینما و دیپلماسی عمومی» در خانه اندیشه‌ورزان علوم با مشارکت گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار ‌شد؛ در این نشست «رضا داوری اردکانی» «فریدون جیرانی» کارگردان سینما و «محمدحسن شاهنگی» عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنرانی کردند.

در ابتدای این نشست داوری اردکانی طی سخنانی با بیان اینکه اخلاق و فلسفه در عمل و به صورت عینی می‌توانند با یکدیگر پیوند بخورند و انسان نیز ثمره آن را از نزدیک ببیند، افزود: هنر و از میان هنرها این سینماست که به دلیل تجمیع هنرهای قبلی در خود، مخاطب را با تمام وجود درگیر خود می‌کند و بسیار اثرگذار است. 

این چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: جهان‌بینی‌ها امروز از دریچه دوربین ساخته و عرضه می‌شود؛ روزی شما مجبور بودی خودت راه بیفتی و کشف کنی اما امروز لقمه آماده برای تو وجود دارد، ‌فیلم جای کتاب را در بسیاری از عرصه‌های فکری و فرهنگی گرفته است و چه بسا انسانی با دیدن یک فیلم، تغییر دین دهد و این امری است که شایع شده است.

وی افزود: ما به رسالت‌ رسیدن سینما رسیده‌ایم، ‌رسانه‌ای که فراتر از یک صنعت است و برای ما از جهان تفسیر می‌کند و مقصد و مقصود را هم تعیین می‌کند، در شرایط چنین جهانی، نباید صرفاً مصرف‌کننده بود و قرائت‌های ساخته شده توسط دیگران را دید و استفاده کرد. در کنار مصرف باید تولید هم داشت و روایت و قرائت خود از همین موارد را نیز به دیگران نشان داد؛ باید ‌تبادل فرهنگی اتفاق بیفتد وگرنه دچار استحاله می‌شویم و این خطر بزرگی است. 

داوری اردکانی با بیان اینکه مفهوم بازنمایی به شدت وامدار آثار «استوارت هال» است؛ تصریح کرد: او از واژه بازنمایی برای بیان ویژگی رسانه‌ای در به تصویرکشیدن رخدادهای جهانی استفاده می‌کند. اشکال رسانه‌ای واقعیت، شکلی خاص از بازنمایی جهان است که از منطق زبانی تبعیت می‌کند. آنها همچون سمبل و نشانه عمل می‌کنند، نشانه‌ها، مقاصد و ایده‌های ما را نمایندگی می‌کنند، به گونه‌ای که دیگران می‌توانند آنها را رمزگشایی کنند، بفهمند و واکنش‌های خود را در برابر آن سامان دهند. 

وی گفت: کلیت بازنمایی، یکی از کاربردهایی است که سینما با توسل به آن قادر می شود آنچه را  به عنوان راهبرد فرهنگی کلان مد نظر دارد  در ذهن مخاطب نهادینه سازد. «بودیار» و «ژیژک»، بازنمایی را زمینه‌‎ساز نوعی از اقناع و پذیرش سلطه می‌دانند که در دیپلماسی عمومی، زمینه‌ساز زیر بنایی اعمال سیاست خارجی است.

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در جهان امروز روایتی در سینما پذیرفته می‌شود که متأثر از مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی درستی بنا شده باشد. امروز سینما هم رنگ و بوی فلسفه به خود گرفته است،‌ به عبارت دیگر عمیق‌تر شده است و به سراغ مضامینی که می‌رود که نوعاً برای انسان جذاب است و ارزش دیدن و دانستن دارد. اگر فطرت، درون‌مایه آثار موفق جهانی است، به دلیل همین موضوع است؛ چون ضمیر پاک انسانی آن را می‌پسندد و در واقع یک زبان جهانی است که جغرافیا ندارد و در تمام دنیا هوادار دارد.

داوری اردکانی با بیان اینکه در همه جای دنیا برای دیپلماسی فرهنگی اعتبار ویژه‌ای قائلند و مسولان حمایت‌های مادی و معنوی ویژه‌ای در این خصوص انجام می‌دهند، گفت: سفیران سینمایی به همین منظور دور دنیا می‌چرخند و پیام‌های مربوط به کشور خود را مخابره می‌کنند؛ البته اصل ماجرا خودجوش است و وجهه مردمی ‌و غیردولتی دارد، اما برای ادامه‌دار بودن قطعاً نیازمند حمایت است. در این زمینه کشور ما کارنامه درخشانی ندارد و باید فکری اساسی کرد.

در ادامه فریدون جیرانی طی سخنانی اظهار کرد: در مواجهه با سینما باید بیش از سایر رسانه¬ها تربیت انتقادی پیدا کرد؛ اما چگونه می¬توان مواجهه انتقادی با سینما را توسعه بخشید؟ اولین گام، رشد سواد سینمایی است؛ باید به این سؤالات اندیشید که بر اساس چه ملاک‌هایی یک فیلم را برای تماشا انتخاب می‌کنید؟ آیا با دلایل جذابیت یک فیلم یا پویانمایی آشنا هستید؟ آیا از اصول و ترفندهای ایجاد جذابیت در داستان اثر اطلاع دارید؟ آیا دوست دارید نظر خودتان درباره یک اثر نمایشی را برای دیگران بازگو کنید؟ باید مخاطب به مهارت‌هایی از قبیل آشنایی با عناصر و ساختار سناریو، اسلوب قهرمان‌پردازی، زبان سینما و ترفندهای سینما در جذب برسد.

این کارگردان ادامه داد: اگر  تاریخ سینما را زیر و رو کنید، نمی‌توانید فیلمی را بیابید که مخالف روح انسانی اقدام به ساخت اثر کرده باشد؛ البته سویه و رویکرد فیلمساز، مهم و دخیل در اثر است؛ اما اساساً ما فیلم خنثی و بدون موضع‌گیری ارزشی نداریم. این موضع‌گیری می‌تواند صریح و یا پنهان باشد،‌ زیر پوستی و استعاره‌ای و یا رک و آشکارا باشد. در جنگ ویتنام کم مانده بود امریکا بیانیه سیاسی به دست بازیگران هالیوود بدهد و آنها را پشت تریبون بفرستد، از بس پروپاگاندا بازی کرد. 

وی تصریح کرد: مخاطب امروز از موعظه‌گویی سینمایی خسته است و زود پس می‌زند. مخاطب جوان این موضوع را کمتر بر می‌تابد. اگر دقت کنیم آثار سینمایی موفق در دنیا آنهایی هستند که لفافه‌گویی و سوژه‌های انسانی را دستاویز ساخت قرار داده‌اند. مضامین اخلاقی، باب بسیار خوبی را برای گفتگو باز می‌کنند و این همان کاری است که عباس کیارستمی سالها قبل انجام می‌داد؛ مثلاً سادگی یک پسربچه روستایی را می‌گرفت و جلو می‌آمد یا در مذمت دروغگویی فیلم می‌ساخت. اینها امروز طرفداران جدی دارد و نسل جدید فیلمسازی در کشورهایی مثل ایتالیا و فرانسه بر روی همین موضوعات متمرکز شده‌اند.

در بخش دیگری از این نشست «محمد¬حسن شاهنگی» گفت: سینما فراتر از یک رسانه است که صرفاً الگویی ارتباطی را شکل ¬دهد و تنها طی آن پیامی تولید ¬شود که به مخاطب برسد؛ سینما را به عنوان یک بازیگر و عنصر فعال نیز می‌توان تلقی کرد که بر تعالی و پیشرفت یک جامعه در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار است. در این میان بیانیه گام دوم می‌تواند به عنوان یکی از پارادایم‌های حاکم بر دیپلماسی عمومی سینمایی در ایران در نظر گرفته شود؛ در این پارادایم، ارزش‌های بنیادین، امید به آینده، پایداری و مقاومت، عدالت‌خواهی، معنویت‌جویی و بیداری اسلامی خواهند بود.

وی افزود: دیپلماسی سینمایی، در واقع اعمال دیپلماسی فرهنگی با استفاده از صنعت سینما به شمار می‌رود. رسالت سینما از دیدگاه رهبر انقلاب،‌ ناظر به بیانیه گام دوم عبارتند از: هویت‌بخشی فرهنگی، زمینه‌سازی جهت گفت‌وگو میان ملت‌ها، تقویت‌ ارزش‌های دینی و ملی،  ترسیم پیشرفت، مُبلغ امید و شادابی و ترسیم‌کننده چهره درست از زن. از این منظر سینماگران تکالیف بزرگی بر دوش دارند که ناظر به مقوله دیپلماسی فرهنگی می‌بایست آنها را به انجام برسانند. 

کد خبر 1761817

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha