به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، ایام سراسر نور و رحمت دهه کرامت فرصتی است برای غزلخوانی بلبلان اهل بیت(ع) در وصف پارههای تن حضرت موسی بن جعفر(ع) در سرزمین ایران یعنی امام علی بن موسی الرضا(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س) و برگزاری محفل دکلمهخوانی نوجوانان رضوی در رواق امام خمینی(ره) فرصتی را فراهم کرد برای عرض ارادت مدیحهسرایان نوجوان به محضر این خواهر و برادر نمونه جهان اسلام.
در این مراسم که با حضور جمعی از خادمیاران نوجوان رضوی برگزار شد، در ابتدا مهدی حسامی با دکلمهخوانی ِخود مدح خواهر سلطان کرد:
تکرار فاطمهست عبور تو
در آسمان ملائکهی خوش ذوق ، شهر بهشت را که بنا کردند
اول به سوی صحن و سرای تو ، چندین هزار پنجره وا کردند
مشتی ستاره از فلک آوردند، در سفره های ما نمک آوردند
بس که بهار از فدک آوردند ، در شهر قم مدینه به پا کردند
با چشمهای غرق عطش دیدیم ، گنبد درون آینه ی حوض است
آن کاسههای پر از خورشید ، سیرابمان از آب طلا کردند
ملاحسین مولویِ مداح، همراه شمس و عاصی و خورشیدی
از بس که بودهاند نمک گیرت در هر مقام شور به پا کردند
ما قاصریم وصف تو را وقتی ، امثال مرعشی و بروجردی
افطارهای هر شبهی خود را، با بوسه بر ضریح تو وا کردند
تکرار فاطمه است عبور تو ، توصیف زینب است مرور تو
معصومه نام داشت حضور تو ، اما تو را کریمه صدا کردند
ای تا همیشه کار تو کارستان ، اثبات کرده شوکت تو هر آن
هرگز نکردهاند همه مردان ، کاری چنان که فاطمهها کردند
در ادامه این مراسم سید محمدطاها چاووشی دکلمهای زیبا که در آن حضرت فاطمه معصومه(س) به آئینه کوثر تشبیه شده را تقدیم به زائران حضرت رضا(ع) کرد:
در وصف تو لال است ، شعر و شعور ما
ای سوره نامت تفسیر اعطینا، زهرا ترین زینب ، زینبترین زهرا
خیر کثیر تو آئینه کوثر، نامت سرآغاز تکثیر خوبیها
روشن تر از نوری، در نور مستوری
پیدا ترین پنهان، پنهان ترین پیدا پیدا
ماه مقیم قم، خورشید «بیت النور»
در سایه سار توست، سرتاسر دنیا
وقتی که معصومان ، معصومهات خواندند
در وصف تو لال است ، شعر و شعور ما
فهم زمین عاجز ، از درک اوصافت
والا مقامی تو ، در عالم بالا
از آه لبریزم، از اشک سرشارم
این قطره را دریاب ، دریاب ای دریا
ما از ازل فقط در این خانه را زدیم
این نوجوان رضوی در ادامه یک رباعی در وصف حضرت معصومه(س) خواند:
ما از ازل فقط در این خانه را زدیم، جایی نرفتهایم و به این سمت آمدیم
دلدادهی کریمه ی آل محمدیم، یعنی گدای خواهر سلطان مشهدیم
حاجت به آستانهی دیگر نمیبریم، ما ریزه خوار سفره ی موسی بن جعفریم
نوبت به عرض ارادت و دکلمهخوانی طاها شیخ زاده، یکی دیگر از نوجوانان عاشق و دلداده آلالله میرسد. او که کلمه به کلمه اشعارش بوی محبت و ارادت به اهلبیت(ع) میدهد با صدای زیبا گرم و دلنشین خود اشعاری را در وصف کریمه اهل بیت(ع) را دکلمهخوانی میکند.
خواهر شاه خراسان آمده
رحمت بی وقفهای ایجاد شد، آمد و عرش خدا آباد شد
خانهی موسی بن جعفر شاد شد، غصه و غم از دلم آزاد شد
اشکِ شادی روی مژگان آمده، خواهر شاه خراسان آمده
میچکید آیات توحید از رخش، بوی ناب یاس پیچید از رخش
شاه هشتم بوسه میچید از رخش، میدمید انوار خورشید از رخش
بس که در عصمت مقامش داده حق، حضرت معصومه نامش داده حق
ذکرِ بر روی لبانش یا رب است، بانوی معصومهی این مکتب است
وصف او مانند وصف زینب است، نزد حق از بس که والا مرتبه است
حجت حق جان فدایش میشود، عرش حق مست دعایش میشود
در حریم او دعا میآورند، عقده بر عقده گشا میآورند
حاجت کرب و بلا می آورند، ناتوان بهر شفا می آورند
معجزاتش سهل و رایج هست او، دختر باب الحوائج هست او
از گناه و معصیت طاهر شدم، تا میان صحن او حاضر شدم
روی خاک افتادم و شاکر شدم، چهارده معصوم را زائر شدم
چون مرادم بانوی قم میشود، قبر زهرا هم تجسم می شود
بی نوا آمد مقام از او گرفت، پادشاهی را غلام از او گرفت
اعتبار و احترام از او گرفت، آبرویی مستدام از او گرفت
زائرانش را بهشتی می کند، عاری از هر نوع، زشتی می کند
ما فقیر رحمت معصومهایم، ریزه خوار و رعیت معصومهایم
زیر بار منت معصومهایم، خاک پای حضرت معصومه ایم
روز و شب بر او توسل میکنیم، بر خدای او توکل می کنیم
امیر عباس احمدی ذاکر و مداح نوجوان در این مراسم با دکلمهخوانی اش دلهای زائران حریم قدسی رضوی را تا آسمان حرم مطهر حضرت معصومه(س) در شهر قم به پرواز در میآورد وقتی که در مدح این بانوی بافضیلت اینگنه مدیحهسرایی و دکلمهخوانی میکند:
قم تمام فصلهایش شد بهار
وقت باران است و دلها بیقرار، قم تمام فصلهایش شد بهار
میدهد گل بر بیابان اعتبار، میکند شیطان ازین وادی فرار
از مدینه سمت ایران آمده، خواهر شاه خراسان آمده
عشق در دلها هیاهو میکند، باد دارد باز هوهو می کند
کوچه را با گریه جارو می کند، شهر را سرمست شب بو میکند
بر کویر قم مسیحا آمده، دختری از نسل موسی آمده
عالم و آدم گدای فاطمه، زنده ماندیم از دعای فاطمه
فاطمه آمد به جای فاطمه، قم شده صحن و سرای فاطمه
مرهمی بر داغ سینه آمده، روزی قم از مدینه آمده
شعرها را داده موزون آینه، آینه در آینه پیدا شده
انعکاس حضرت زهرا شده، قاصر از توصیف اعجازش زبان
این دکلمهخوان رضوی سپس در مدح سلطان علی بن موسی الرضا(ع) اینچنین نغمهسرایی کرد:
هفتمین قبله محبان است
گر نه راهی به کربلا داریم، حرم حضرت رضا داریم
خرمی را که کعبه جان است، هفتمین قبله محبان است
نقش کعبه فتاده بر سنگش، حجر الاسود است هر سنگش
هشتمین گوهر رسولالله، پاره پیکر رسولالله
هر سحرگه که سر زند خورشید، در این خانه در زند خورشید
بهترین است و برترین است او، گل مخوانش گل آفرین است او
او جگر گوشه نبی و ولیست، نور چشم محمد است و علیست
جان زهرا و جان پیغمبر، عالم خاندان پیغمبر
چون نبی روح بینیازی داشت هجرت سرنوشت سازی داشت
رنگ فیروزههای نیشابور از سر فیض اوست وقت عبور
حسن ختام این مراسم دکلمهخوانی محمد صالح رضایینژاد بود که مخاطبان و حاضران در این محفل دکلمهخوانی را میهمان نجوایی عاشقانه با حضرت رضا(ع) میکند:
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند، "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند"
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق، خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد، ما شاعرت شدیم که ما را سوا کنند
"هر گز نمیرد آنکه دلش" جلد مشهد است، حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت، او را به درد کربُبلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط، با یک نگاه گوشهی چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسیات آقای مهربان، "آیا شود که گوشهی چشمی به ما کنند"
پایان پیام/
نظر شما