به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، در مراسم افتتاحیه پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) پیام های جداگانه ای از آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله عبدالله جوادی آملی و آیتالله جعفر سبحانی از مراجع شیعیان جهان قرائت شد.
پیام آیتالله مکارم شیرازی
آیتالله مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در پیامی که توسط فرزند ایشان قرائت شد، تاکید کردند: جهان امروز و نابرابری آشکار در برخورداری همه از حقوق انسانی و جور و ستم فراگیر مستکیران بر مستضعفان و مظلومان عالم، مهمترین علت نیاز جهان برای سعی و کوشش در گسترش عدالت و جلوگیری از ظلم است، زیرا که اهمیت عدالت و پرهیز از ظلم و رعایت حقوق انسانها از آموزههای اصلی دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) است.
خداوند از اصلیترین ماموریتهای پیامبر (ص) را جریان عدالت و مبارزه با ظلم قرار داده است و این مهم در جای جای قرآن و کلام معصومان (ع) مورد تذکر قرار گرفته و به عناوین مختلف به آن پرداخته شده است.
گسترش امروزه ظلم نه در پوشش و لفافه بلکه در ظاهر رخ نموده و وضع مردم مظوم غزه، که ابتداییترین حقوق انسانی آنها نقض شده و انواع جنایت در حق آنها روا شده از بارزترین و فجیعترین نمونههای ظلم در تاریخ بشراست.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از پیام خود افزود: موضوع عدالت یک آرمان اصلی برای بشر و حکومت امام موعود (عج) و گفتگو در باره حقیقت و ارکان و مولفههای آن و واکاوی میدانی درباره موانع گسترش عدالت در همه سطوح و مبارزه با ظالمان و مظاهر ظلم با تکیه بر معارف نورانی قرآن و اهل بیت (ع) نیازمند پژوهش و تلاش علمی بیشتر است که در کلام حضرت ثامن الحجج (ع) معیار مسلمانی ظلم نکردن به مردم و نزدیکان عنوان شده است.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی درباره همایش بین المللی امام رضا (ع) هم پیشنهاد داد: کمیتهای برای پیگیری و تحقق مطالعات و پژوهشهای این گردهمایی بینالمللی تشکیل شود تا با استفاده از ظرفیت جهانی آن بزرگوار و آستان آن حضرت، اجرای عملی شعارهای این همایش با اندیشمندان و افراد تاثیرگذار دنبال شود.
پیام آیتالله عبدالله جوادی آملی
آیتالله عبدالله جوادی آملی خطاب به این گنگره فرمودند: محور بحث این است که عدالت بر همه لازم است و ظلم نسبت به هیچ کس روا نیست. این یک بحث عادی و فقهی دارد که یک بحث متوسط است و یک بحث عالی دارد که باید از آنجا شروع کرد.
عدل در کلام یک حساب دارد و در فقه و حقوق حساب دیگری دارد. عدل در کلام عبارت از این است که انسان نه مجبور است نه مفوّض؛ انسان آزاد است. حریت «امر بین امرین» است؛ بین جبر است و تفویض. عدل در کلام این است که «لَا جَبْرَ وَلَا تَفْوِیضَ وَلَکِنْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن»، آنکه متوسط بین ۲ باطل است عدل است. همانطوری که تفصیل بین افراط و تفریط عدل است یعنی تفریط بد است، افراط بد است و عدل خوب است، جبر بد است یعنی باطل است. تفویض بد است یعنی باطل است و عدل که حریت و آزادی است مطلوب است.
عدل در کلام عبارت از حریت و آزادی است آیه مبارکه (لا إکراه فی الدین) ناظر به عدل در کلام است، ناظر به آزادی در کلام است. در کلام امامیه که از آنها به عنوان عدلیه یاد میشود روشن و ثابت شد که انسان نه مجبور است نه مفوّض؛ نه همه کارها را خدا به انسان واگذار کرد و نه حریت را از انسان مسلوب داشت «لَا جَبْرَ وَلَا تَفْوِیضَ وَلَکِنْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن». این عدل کلامی است و ارتباطی با عدل فقهی و حقوقی ندارد. اینکه (لا إکراه فی الدِّینِ) که انسان آزاد است یعنی «امر بین امرین» است یعنی جبر نیست یعنی تفویض نیست؛ انسان بخواهد به بهشت برود آزاد است، بخواهد به جهنم برود آزاد است؛ اما از جهت فقهی و حقوقی به انسان میگویند بیراهه نرو، راه کسی را هم نبند، بر تو واجب است که به حق معتقد باشی، معترف باشی و عمل کنی.
این (لا إکراه فی الدِّینِ) یعنی انسان نه مجبور است نه مفوّض، یعنی اجباری در کار نیست. این یک حکم کلامی است نه حکم فقهی. معنایش این نیست که انسان آزاد است هر کاری را بکند، معنایش این است که اگر بخواهد کافر بشود و بد کند و به جهنم برود آزاد است و اگر بخواهد کار خوبی کند مؤمن بشود و به بهشت برود آزاد است. این (لا إکراه فی الدین) هیچ ارتباطی با مسئله فقهی و مسئله حقوقی ندارد، این راجع به مسئله کلامی است و کلاً بحثش جداست؛ اما در مسئله فقه بر همه واجب است عادل باشند، بر همه واجب است از ظلم بپرهیزند.
ظلم نسبت به همه حرام است حتی نسبت به سگ! سگی که کاری به کسی ندارد، ستم کردن نسبت به آن بد است، چه اینکه سگی اگر تشنه باشد بخواهند آن را سیراب کنند این کار ثواب دارد. بر اساس «لِکُلِّ کَبِدٍ حَرَّی أَجْر»، درباره حیوانات هم این مطلب را گفتند. همانطوری که سیراب کردن درخت ثواب دارد، سیراب کردن سگ هم ثواب دارد. ظلم کردن نسبت به هر موجودی بد است حتی نسبت به سگ، مگر اینکه بخواهد حمله کند؛ بنابراین یک عدل کلامی داریم که آیه (لا إکراه فی الدین) عهدهدار آن است و یک عدل فقهی و حقوقی داریم که (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ) عهدهدار آن است.
مطلب دیگر آن است که عدل نسبت به ذات اقدس الهی، واجب «عن الله» است نه واجب «علی الله» و ظلم نسبت به ذات اقدس الهی، ممتنع «عن الله» است نه ممتنع «علی الله». خدا از آن جهت که حقیقتی است نامتناهی و ماوراء خدا چیزی نیست تا حاکم بر خدا باشد، نمیشود گفت این حکم، حاکم «علی الله» است و بر خدا واجب است که فلان کار را انجام بدهد یا بر خدا حرام است که فلان کار را انجام بدهد، بلکه کار قبیح «یمتنع صدوره عن الله تعالی» و کار لازم «یجب صدوره عن الله تعالی». بین «یجب عن الله» و «یجب علی الله» فرق است؛ بین یمتنع «عن الله» و «یمتنع علی الله» فرق است. عدلیه حرفش این است که عدل، واجب «عن الله» است نه «علی الله» و ظلم، حرام و ممتنع «عن الله» است نه «علی الله».
مطلب دیگر آن است که درباره عدل، ذات اقدس الهی نه تنها عدل را بلکه فوق عدل که احسان است و رحمت رحمانیه است را بر خود لازم کرده است که این واجب «عن الله» است نه واجب «علی الله» (کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ)، رحمت بالاتر از عدل است. رحمن اسم اعظم است و همه این اسماء نازله، زیر مجموعه «الله» و زیر مجموعه «الرحمن» هستند، لذا الرحمن صفت برای چیزی قرار نمیگیرد به استثنای «الله»؛ ولی «الرحیم» و امثال ذلک صفت قرار میگیرند.
به هر تقدیر ذات اقدس الهی عدل محض است و فوق عدل، رحمت رحمانیه دارد نه رحمت رحیمیه. رحمت رحیمیه آن وسعت را ندارد که کار رحمت رحمانیه را بکند.
ظلم بر همه حرام است! آنچه جنگ جهانی اول و دوم را تشکیل داد، آنچه جنگهای نیابتی را الان اداره میکند و آنچه جریان غزه را متأسفانه به راه انداخته و همه ما را متأثر کرده است و جامعه انسانیت را داغدار کرده است، به سبب ظلم است که امیدواریم به برکت ظهور ولی عصر (عج) جهان پر از عدل و داد شود».
پیام آیتالله جعفر سبحانی
در پیام آیتالله جعفر سبحانی که توسط فرزند ایشان در تالار قدس حرم مطهر رضوی قرائت شد، آمده است:
آیات قرآنی و روایات نبوی حاکی است که پیامبران پیشین از بنیاسرائیل دارای خلفای دوازدهگانه بودهاند. قرآن درباره خلفای حضرت موسی چنین میفرماید: خدا از بنیاسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده نقیب برانگیختیم. از نظر تاریخ شمار حواریون حضرت عیسی ۱۲ تن بودند، این سنت نیز همچنین ادامه داشته است.
یکی از ویژگیهای جانشینان دوازدهگانه، «عزتبخشی آنان به اسلام» است. چنانکه فرمود «لایزال الاسلام عزیزاً الی إثنی عشر خلیفة». تاریخ میگوید چنین دوازده خلیفهای که به اسلام عزت بخشیدند، نه در خلفای اموی بوده و نه در خلفای بنی عباس! هر دو گروه، آن چنان رفتار نکردند که بتوانند ملاک عزت اسلام باشند، بلکه روی زمین را با خون افراد بیگناه رنگین کردند. زندانها را به وسیله افراد بیگناه که وابستگان به خاندان اهل بیت(ع) بودند پر کردند.
اگر به طور بیطرفانه نظر به تاریخ افکنیم دوازده خلیفهای که از امیر مؤمنان(ع) آغاز شده و با حضرت مهدی(عج) ختم میشود، خواهیم دید که مصداق بارز این روایات امیرمؤمنان و فرزندان یازدهگانه اوست؛ البته وقت مجلس اجازه نمیدهد که درباره این خلفا به صورت گسترده عرض ادب کنیم؛ اما چون همایش به عنوان امام رؤوف امام علی بن موسی الرضا(ع) برگزار شده است فقط نظر بزرگان اهل سنت را درباره این امام رئوف مطرح میکنیم.
ابن حبّان از رجالیون اهل سنت بوده دو نوع رجالی دارد: ثقات و ضعاف. در بخش نخست هنگامی که نوبت به علی بن موسی الرضا(ع) میرسد، میگوید: این بزرگوار به وسیله مأمون مسموم شد، من هر موقع مشکلی پیدا میکردم به مرقد ایشان مشرف شده و نماز میگزاردم و از خداوند متعال حاجات خود را میخواستم و اتفاقاً برآورده میشد و من کراراً این را انجام دادهام.
«واقدی» یکی از نویسندگان تاریخ در قرن سوم اسلامی است، میگوید: «کان یفتی بمسجد رسول الله وهو إبن نیّفٍ وعشرین سنةٍ». علی بن موسی الرضا(ع) در مسجد رسول خدا در حالی که بیست و چند ساله بود به مسائل دینی و عقیدتی پاسخ میگفت. از نظر تاریخ بخشی از این سالها در زمان حیات والد بزرگوار او بوده است.
تا اینجا توانستیم شأن و موقعیت علی بن موسی الرضا(ع) را در آینه افکار دیگران مطالعه کنیم. اکنون وقت آن رسیده درباره موضوع این همایش «عدالت برای همه، ظلم به هیچ کس» به صورت موجز سخن بگوییم. ستمزدایی از چهره امتها شیوه تمام پیامبران است که پیوسته در کنار مستضعفان بودند و امیر مؤمنان انگیزه شرط پذیرش بیعت مهاجر و انصار را در مرحله چهارم ستمزدایی معرفی میکند.
آنگاه که ستم بزرگ و چشمگیر باشد اهل معرفت و کمال با آن مبارزه میکنند ولی اگر ستم جزئی و چشمگیر نباشد، از آن صرف نظر میکنند. ولی امام هشتم کوچکترین ستم را پذیرا نبود. روزی وارد خانه شد و دید برخی از کارگران مشغول کارند اما کارگری در گوشهای نشسته دست از کار کشیده است. علت را جویا شدند گفتند آنچه به او میدهیم راضی نمیشود. فرمود: مگر اجرت او را معین نکردهاید!؟ گفتند نه. امام برآشفت و آنان را توبیخ کرد که نباید چنین کاری کرده باشید. سپس فرمود: اگر اجرت کارگر را تعیین کنید ولی چیز مختصری بیفزایید او سپاسگزار میشود ولی اگر معین نکنید و دو برابر اجرت هم به او بدهید او نگران میشود و تصور میکند که حق او را ادا نکردهاید.
صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا مینویسد که ابراهیم بن محمد همدانی میگوید: از حضرت رضا شنیدم که فرمود «من أحب عاصیاً فهو عاص رو مَنْ أحبَّ مُطیعاً فهو مُطیع ومَنْ أعان ظالماً فهو ظالم ومَنْ خَذَلَ عادلاً فهو ظالم، آن کس که گنهکار را دوست بدارد خود گنهکار است، آن کس که انسان فرمانبردار را دوست بدارد او خود فرمانبردار است و آنکس که ظالم را کمک کند او خود ظالم است. آن کس که عادلی را خوار کند او خود ظالم است. در این مورد فرقی بین اولاد رسول و غیره نیست».
آیتالله جعفر سبحانی در پایان از متولی آستان قدس رضوی برای برگزاری چنین همایشی تشکر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما