به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، اینجا خانه خداست. مسجدی در دل محله امامخمینی(ره) که جلسات قرآنی آن به مرکز تخصصی برای آموزش صوت و لحن تبدیل شده است. خیلیها برای شرکت در دورههای تخصصی صوت و لحن قرآن و بهجای صرف هزینه در آموزشگاههای خصوصی در دورههای آموزشی رایگان مسجد ارشادالرضا (ع) شرکت میکنند.
امام جماعت مسجد به همراه اعضای هیئتامنا تصمیم گرفتند با فراهمکردن شرایط آموزشی دورههای تخصصی صوت و لحن برای کودکان و نوجوانان مسجدی، برای تربیت نسل جدید قرآنی و بیشترشدن تعداد آنها در محله تلاش کنند. اولین جرقههای برپایی این سبک آموزشی همزمان با اعتکاف بچهها و حضور استاد «حسین آمنا» در مسجد زده شد.
زمزمه محبت استاد
جلسه قران این مسجد بسیار صمیمی است، چند نفری زودتر از بقیه میآیند و به محض ورود بدون معطلی رحلهای قرآن را روی یک دایره فرضی میچینند و قرآنها را رویش قرار میدهند.
کم کم مسجد شلوغ میشود و کودکان و نوجوانان پشت رحلها قرار میگیرند و بزرگ ترها هم گرداگرد مسجد روی صندلیها به صوت قرآن آنها گوش میدهند. هنوز استاد نیامده، اما طنین خوش تلاوت قرآن در فضای مسجد میپیچد. آنها عادت کرده اند تا آمدن استاد، خودشان با رعایت نظم، درسها را مرور کنند.
به محض ورود استاد لبخندی بر لبانشان مینشیند و پس از سلام و علیک با او سکوت میکنند تا در جایگاهش بنشیند. ابتدا نوبت مرور درسهای روز قبل است. یکی یکی در جایگاه مخصوص شاگردان مینشینند و آیات را بر اساس شیوه صوت و لحنی که آموزش دیده اند، میخوانند.
برخی از آنها شاگردان قدیمی هستند که از گوشه و کنار شهر به اینجا میآیند و برخی نیز تازه کارند و در هر صورت همه باید درس جلسه قبل را مرور کنند تا اشکالاتشان گرفته شود.
اینجا همه درس پس میدهند
در این کلاس هیچ کدام از بچهها برای مرور درسهای روز گذشته نگرانی ندارد. آنها با علاقه فراوان از هم پیشی میگیرند تا در جایگاه بنشینند و آنچه را آموخته اند، به استادشان نشان دهند.
در کنار صدای صلوات و ماشاءالله گفتنها برای تشویق بچه ها، گاهی صدای بلند خنده، فضای مسجد را پر میکند. این خندهها زمانی بیشتر میشود که استاد برای تذکر به شاگردان و اصلاح اشتباهاتشان به صورت غیرمستقیم با بیان خاطره یا لطیفه، به آنها آموزش میدهد.
البته بچهها هم در این میان شیطنتهایی دارند و با گفتن ماشاءالله و ذکر صلوات، استادشان را تشویق میکنند. آمنا هم با نشاندن لبخندی بر صورت آنها را همراهی میکند.
آموزش با چاشنی طنز
ساعت از ۹:۳۰ شب گذشته است. رحلها را جمع میکنند و همه به صورت کلاسی پای تخته مینشینند. ابتدا امام جماعت مسجد آیاتی از قرآن را تفسیر میکند تا به بچهها درس اخلاق بدهد، پس از یک ربع تفسیر قرآن (آیات سوره مزمل)، کلاس درس آموزشی آغاز میشود و تا ساعت ۱۰:۳۰ ادامه دارد؛ قسمت شیرینی که همه مشتاقانه در آن ساعت شب انتظارش را میکشند. ویژگی مهم کلاس در این است که آنها مطالب قرآنی را با شعر، کاریکاتور و اجرای نمایش از سوی استاد آموزش میبینند و همان جا درس را یاد میگیرند.
هر مسجد، یک پایگاه قرآنی
این مسجد، حکم پاتوق دینی و فرهنگی را دارد که امکان یادگیری مفاهیم قرآنی را برای بچهها فراهم کرده است و میتوانند در آن درس زندگی بیاموزند. امام جماعت مسجد که برای این جمع بسیار زحمت کشیده است، پا به پای بچهها شرایط برگزاری کلاس را مهیا میکند. حالا اگر خودش هم بخواهد، بچهها اجازه نمیدهند این جلسات تعطیل شود.
او در مسجد به جز کلاسهای قرآنی و تربیتی برنامههای ورزشی را تدارک دیده است و بعد از برنامه قرآنی به زیرزمین مسجد میروند و با هم فوتبال دستی، پینگ پنگ و والیبال نشسته بازی میکنند. برنامههای جانبی مانند برنامه افطاری، کوه پیمایی شبانه، زیارت شبانه و... نیز برایشان برگزار میشود. حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیم زاده اعتقاد دارد راه جذب کودکان و نوجوانان، تصرف دل آن هاست.
او میگوید: رهبر معظم انقلاب در محفل انس با قرآن کریم بیان فرمودند برای ورود جوانان و نوجوانان به عرصههای قرآنی لازم است هرمسجد، یک پایگاه قرآنی باشد. ما هم تلاش میکنیم در ماه بهار قرآن، این سخن را رهنمون راه خودمان قرار دهیم. قرآن راه زندگی را به ما نشان میدهد. هر چه بیشتر قرآن خواندن را رواج دهیم، زندگیها بهتر میشود. به دنبال این بودیم که جلسات قرآنی که برگزار میکنیم رفع تکلیف نباشد که بگوییم «خوب امروز یک جزء قرآن خواندم.»
در اولین جلسه اعتکاف که بچهها با استاد آشنا شدند، استقبال خوبی شد. شیوه درس دادنش شیرین و همراه با طنز است. این استقبال بچهها سبب شد تصمیم بگیریم کلاسهایی آموزشی با حضور استاد برگزار کنیم. در کنار درس، هر شب یک آیه از سوره مزمل را تفسیر میکنم و آنچه به درد زندگی بچهها بخورد، به آنها میگویم.
امام جماعت مسجد با اشاره به اینکه همه کارها مانند آماده سازی مسجد، پذیرایی، پوشش رسانهای و ضبط مطالب آموزشی و بارگذاری آن در گروه، کمک و هدایت کوچک ترها توسط بچهها انجام میشود، ادامه میدهد: ما به این برنامه به چشم محفل یا جلسه قرآن نگاه نکردیم، بلکه میخواهیم بچهها هویت قرآنی پیدا کرده و به دستوراتش عمل کنند. خوشبختانه توانستیم برای مردم محله این موضوع را شفاف کنیم که قرآن خواندن تنها کافی نیست، باید روی آیات تدبر کنیم. آنها از این موضوع استقبال کرده اند و گاهی پای کلاس درس استاد مینشینند.
آموزش با طنز در ذهن مینشیند
استاد محبوب بچههای مسجد ارشادالرضا (ع) «حسین آمنا» است. مربی و قاری قرآنی که بیش از ۴۳ سال تجربه مربیگری را در کارنامه کاری اش دارد. او از ده سالگی، زمانی که آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن را میدید، مطالبی را که یادگرفته بود، به بچههای محله آموزش میداد و جلسه قرآن محلی برگزار میکرد.
استاد آمنا میگوید: همیشه سعی میکنم آموزش هایم با طنز و شوخی همراه باشد تا در ذهن بچهها بنشیند. هر وقت بخواهند مطلبی را مرور کنند، یاد خاطرات کلاس میافتند و به راحتی آن را به خاطر میآورند. در این مسجد، شب اول حدود بیست نفر آمده بودند، اما شب دهم حدود صدنفر را در کلاس میدیدید. وقتی کلاس خسته کننده نباشد و مخاطب را جذب کند، انگیزه بچهها برای آموزش بالا میرود و خودشان مبلغ کلاس میشوند.
این قاری قرآن با اشاره به این موضوع که ترتیل و روخوانی قرآن خوب است و بار معنوی و ثواب دارد، توضیح میدهد: سیاست کاری ما براساس آموزش است. بچهها باید فایده حضورشان در برنامه قرآنی را ببینند و پیشرفتشان را لمس کنند.
قرآن آموز مبتدی باید بتواند تجوید بخواند، فردی که تجوید میخوانده، بتواند صوت و لحن بخواند و آن کسی که با صوت و لحن آشناست، تخصصیتر کار کند و درکنار اینها معنای قرآن را هم درک کند؛ یعنی هنرجو آخر ماه رمضان بداند قسمتی که صدایش بالا رفت، به خاطر کلمه آسمان است و قسمتی که صدا پایین رفت، به خاطر کلمه زمین. آنجایی که صدا عمق پیدا کرد، میخواستیم چاه یوسف را به نمایش بگذاریم. در واقع آنها باید قرآن خوانی را از گوش به هوش بسپارند.
او ادامه میدهد: قرآن مانند گلی در دست استاد قرآنی است که باید رنگ و بوی آن را به کودکان و نوجوانان نشان دهد. قرآن و محتوای آن جاذبه دارد، اما معلم موقعی موفق است که آن را در قلب شاگردش بنشاند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که آموزشها برای کودکان شیرین باشد. بچهها دوست دارند شبیه معلمشان باشند. من سعی میکنم در کلاس درسم طنز و شوخی داشته باشم تا آنها از حضور در کلاس لذت ببرند و زمان را احساس نکنند.
بچه ها از قرآن آموزی استادشان می گویند
سیدامیر علی محسنیا، ۱۰ ساله
دوستانم که قبلا استاد را دیده بودند، آن قدر از اخلاق خوشش برایم تعریف کردند که کنجکاو شدم او را ببینم. اولین روز ماه رمضان در کلاس صوت و لحن شرکت کردم و از نزدیک با او آشنا شدم. آن قدر شیوه تدریسش برایم شیرین بود که هر روز منتظرم تا ساعت ۸ شب بشود و من به مسجد بروم. سبک درس دادن استاد را دوست دارم، به طوری که اغلب وقتی به خانه میروم تا ساعت ۱:۳۰ شب تمرین میکنم.
ابوالفضل شمس آبادی، ۱۲ ساله
دوسال است که به صورت جدی روان خوانی قرآن را کار میکنم. از زمان اعتکاف در این مسجد با استاد و سبک آموزشی اش آشنا شدم. همیشه دوست داشتم در سطوح بالاتر قرآن را فرا بگیرم. وقتی شنیدم قرار است استاد به این مسجد بیاید، از والدینم خواستم به من اجازه بدهند تا در این کلاسها شرکت کنم. اکنون خوشحالم که توانسته ام در این دوره شرکت کنم و با دستگاههای مختلف صوت و لحن آشنا شوم.
کمیل محمودی، ۱۰ ساله
از دوستانم شنیدم در مسجد کلاس آموزشی قرآن برگزار میشود، من هم در آن شرکت کردم. هرچند قبلا در کلاسهای قرآنی شرکت نکرده بودم، در این دوره کوتاه با شیوه متفاوت استاد خیلی چیزها یادگرفته ام و میتوانم با صوت قرآن را بخوانم. کلاس در تعطیلات نوروز و در ماه رمضان بعد از افطار برگزار میشد، از والدینم میخواستم اجازه بدهند به جای دید و بازدید عید به مسجد بیایم. علاوه بر شیرینی درس استاد، اینکه بعد از کلاس به طبقه پایین مسجد میرویم و بازی میکنیم خوشایند است.
محمدطاها سنجری، ۱۰ ساله
از پنج سالگی به همراه پدرم به مسجد میآیم و مدت سه سال است قرآن را به صورت تجوید میخوانم و در جلسات قرآنی شرکت میکنم. دوست داشتم قرآن را به صورت صوت بخوانم. وقتی فهمیدم در مسجد کلاس برگزار میشود، از این فرصت استفاده کردم و هر شب بعد از افطار به مسجد میرفتم. در اینجا صوت و لحن را در قالب دستگاههای نهاوند، بیات، حجاز و... آموزش میبینیم.
مهدی تاج محمدی، ۴۳ ساله
از هشت سالگی که استاد سرباز بود، در محضرش آموزش میدیدم و از کلاس قرآن که با طنز و شوخی برگزار میشد، استفاده میکردم. این روزها خودم در مسجد موسی بن جعفر (ع) محله کوی کارگران فعالیت و سعی میکنم راه و روش استاد آمنا را در پیش بگیرم و کودکان و نوجوانان را جذب کنم.
امشب برای دیدن استاد به اینجا آمده ام. اخلاق و رفتار خوش ایشان از همان زمان مرا جذب خودش کرده است. در واقع وقتی حرف و عمل یکی باشد، به دل مینشیند.
گزارش: حمیده صفایی
نظر شما