خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: محققان تاریخ الجزایر می گویند که شباهت های زیادی میان اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل با اشغال الجزایر توسط فرانسویها وجود دارد.
هزاران معترض در یک شهر تحت حاکمیت استعماری در دهه ۱۹۴۰ تجمع کردند. آنها پرچم ها و پلاکاردهای ملی را به اهتزاز درآوردند و خواستار تعیین سرنوشت خود شدند.
مقامات تلاش کردند تا پرچم ها را مصادره کنند و درگیری بزرگی به راه انداختند.ارتش استعماری، شبهنظامیان شهرکنشین و پلیس با بمباران روستاها و خانههایی که به ادعای آنها «شورشیان» ظاهرا در آنها پنهان شده بودند، پاسخ دادند و به این ترتیب هزاران نفر کشته شدند و کل خانواده ها از بین رفتند.
پژواکهای گذشته
آنجا فلسطین نبود، «ستیف» الجزایر بود و این اشغال اسرائیل نبود، بلکه اشغالگری فرانسه بود.
«موریام دیویس»، مورخ الجزایری در دانشگاه کالیفرنیا با اشاره به این رویداد و همزمانی آن با وقتی که اروپا شکست آلمان نازی را جشن گرفته یود، گفت: ستیف، نفاق در مورد مسئله آزادی در اروپا را آشکار کرد.
چندین محقق بر این باورند که اشغال خشونتآمیز سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل شباهتهای شدیدی با استعمار ۱۳۲ ساله فرانسه در الجزایر دارد که در سال ۱۹۶۲ پس از یک جنگ هشت ساله برای استقلال پایان یافت.
فرانسه الجزایریها را آواره کرد، آنها را در فضاهای کوچکی که نمیتوانست زندگی انسان را حفظ کند، محدود کرد و مهاجران فرانسوی را علیه آنها مسلح کرد.
اسرائیل نیز از زمان نکبت در سال ۱۹۴۸ که شبهنظامیان صهیونیست حداقل ۷۵۰هزار فلسطینی را پاکسازی نژادی کردند تا اسرائیل را بر فراز ویرانههای خانهها و تاریخشان مستقر کنند، همین کار را انجام داده است.
اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ زمین های بیشتری را اشغال کرد و از آن زمان فلسطینیها را تحت سلطه نظامی قرار داد و شهرک های خود را گسترش داد که طبق قوانین بین المللی غیرقانونی است.
دیویس در این باره میگوید: ما میتوانیم در مورد غیرانسانی کردن زندگی اعرب صحبت کنیم؛ چه به عنوان بخشی از اسلامهراسی یا به عنوان احساسات ضد عرب.
محققان میگویندکه انسانیت زدایی اسرائیل از فلسطینیها برای توجیه اشغال و سرکوب آنها هم برای شهروندان اسرائیلی خود و هم برای متحدان غربی این رژبم ضروری است.
گروه های حقوق بشری می گویند که فلسطینیها به عنوان یک تهدید امنیتی و جمعیتی برای یهودیان اسرائیلی به تصویر کشیده می شوند که مستلزم حملات خشونت آمیز، محاصره غزه از سال ۲۰۰۷ و دیوار جدایی است که آزادی رفت و آمد در کرانه باختری اشغالی را کاهش می دهد.
در طول ۱۷ سال گذشته، اسرائیل پنج جنگ را علیه غزه به راه انداخته تا به هدف خود برای تضعیف توانایی های نظامی حماس از طریق جنگ های دوره ای برسد.
کرانه باختری نیز در امان نبوده است. اسرائیل هزاران غیرنظامی را طی دو انتفاضه در سالهای ۱۹۸۷ و ۲۰۰۰ به شهادت رسانده است.
هر دو انتفاضه عمدتا بدون خشونت آغاز شدند، با این حال اسرائیل با کشتن صدها غیرنظامی فلسطینی پاسخ آنها را داد.
از «فیلیپ ویل» تا غزه
آخرین جنگ اسرائیل در غزه پس از حملات حماس به جوامع و پایگاههای نظامی اسرائیل در ۷ اکتبر آغاز شد.
در هشت ماه گذشته، اسرائیل با کشتن بیش از ۳۶ هزار فلسطینی، آواره کردن بیش از ۸۰ درصد از جمعیت ۲.۳ میلیونی غزه و تبدیل بیشتر مناطق تحت محاصره به ویرانه به طوفان الاقصی پاسخ داده است.
رفتار نظامی اسرائیل با عملیات فرانسه علیه «جبهه آزادیبخش ملی» مقایسه شده است؛ یک گروه مسلح که بیشتر با مخفف فرانسوی آن «FLN » شناخته می شود.
مانند حماس، FLN در اوت ۱۹۵۵ عملیات غافلگیرانه ای را در شهرک فیلیپ ویل انجام داد و به تاسیسات نظامی حمله کرد.
مشابه اسرائیل، مقامات فرانسوی با تسلیح شهرک نشینان و هماهنگ کردن حملات به چندین روستای الجزایر حملات خود را آغاز کردند که حدود ۱۲ هزار نفر که اکثرا غیرنظامیان بودند،کشته شدند.
ترنس پترسون، محقق جنگ الجزایر در دانشگاه فلوریدا، گفت که رویه کنونی اسرائیل در تلاش برای محدود کردن میلیونها فلسطینی در مناطق امن در غزه، بیانگر اخراج صدها هزار الجزایری از روستاهایشان در طول جنگ است.
فرانسه روستاها را بمباران کرد و ساکنان آنها را به «مراکز تجدید قوا» منتقل کرد، که اردوگاههایی بودند که با سیم خاردار احاطه شده بودند؛ جایی که مردم بر اثر سوء تغذیه و بیماری جان خود را از دست دادند.
اما به گفته پترسون برخلاف غزه، این مناطق هرگز بمباران نشده یا مورد حمله قرار نگرفتند.
به گفته سارا رهنما، محقق تاریخ جنگ فرانسه و الجزایر، اسرائیل و فرانسه هر دو سعی کردند دشمنان خود را متجاوز بخوانند.
وی در این باره گفت: در نوامبر و دسامبر، پاسخ به اعتراضات گسترده برای آتش بس در غزه این بود که حماس عمدا از تجاوز به عنف به عنوان یک سلاح جنگی استفاده کرد و این نشان می دهد که آنها چقدر فاسد هستند و چقدر این مبارزه برای ارزش های غزه ضروری است.
او معتقد است که اتهامات اسرائیل در یک الگوی تاریخی گستردهتر قرار میگیرد که به موجب آن جمعیتهای بومی از نظر اخلاقی فاسد نشان داده میشوند تا مصادره زمینهایشان و استفاده از خشونت علیه آنها توجیه شود.
رهنما گفت: به یاد میآورم که این یک ادعای بسیار قدیمی است. از همان آغاز پروژه استعماری فرانسه، آنها با همین اتهامات مسلمانان را تحقیر کردند و این امر برای مشروعیت بخشیدن به پروژه استعماریفرانسوی ها ضروری بود.
«دیانا بوتو»، کارشناس حقوقی فلسطینی نیز میگوید که که ادعای اسرائیل در مورد تجاوزهای دسته جمعی در ۷ اکتبر نیز به او یادآوری می کند که چگونه مقامات استعماری فرانسه مسلمانان الجزایری را تحت فشار قرار دادند.
وی افزود: اسرائیل هم دقیقا همی کار را کرد و برای توجیه خود و انجام یک نسل کشی عظیم، عملیات طوفانالاقصی را فوق العاده وحشیانه به تصویر کشید.
آیا هدف، محو فلسطینیان است؟
اسرائیل مدت هاست گفته است که از سربازان و شهرک نشینان اسرائیلی متهم به نقض حقوق بشر علیه فلسطینیها در غزه و کرانه باختری اشغالی تحقیق خواهد کرد.
اما دانشمندان و فعالان حقوق می گویند که سیستم حقوقی اسرائیل برای مشروعیت بخشیدن به شهرک سازی و اشغال آن طراحی شده است نه عدالت خواهی.
به گفته «یشدین»، یک گروه حقوق بشر اسرائیلی از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، تحقیقات در مورد سربازان اسرائیلی منجر به کیفرخواست در کمتر از یک درصد از پروندهها شد.
فلسطینیها در دادگاههای نظامی محاکمه میشوند و میزان محکومیت آنها ۹۹ درصد است و در بسیاری از موارد آنها بدون اتهام یا محاکمه تحت بازداشت اداری نگهداری میشوندکه یادگاری از استعمار بریتانیا در منطقهای است که وکلای آنها نمیتوانند شواهدی علیه خود ببینند.
بوتو گفت: در مورد فلسطین، یک نظام حقوقی وجود دارد که روند استعماری را تسهیل می کند و هدف آن محو بومیان است. هیچ راهی وجود ندارد که شما یک سیستم حقوقی داشته باشید که از فلسطینی ها محافظت کند چون هدف اصلی محو فلسطینیها است.
دیویس مسگوید که هم اسرائیل و هم فرانسه این باور را دارند که می توانند بر پروژه «استعمار خوب» نظارت کنند، اتفاقی که هرگز امکان پذیر نیست.
نظر شما