خبرگزاری شبستان،گروه بینالملل: نامه ای که به امضای بیش از یکهزار و ۳۰۰ هنرمند در سراسر جهان رسیده است بر این حقیقت تاکید دارد که فلسطینی ها؛ تاریخچه آنها و همچنین حامیان آزادی فلسطین به طور مستمر و عمدی از فضاهای فرهنگی حذف میشوند.
حذف فلسطین از فضاهای فرخنگی از اکتبر ۲۰۲۳ بیشتر آشکار شده است، زیرا موزهها، گالریها و سایر مؤسسات فرهنگی با لغو فعالانه رویدادهای مربوط به آزادی فلسطین که از رژیم صهیونیستی انتقاد میکنند، فلسطینیها و حامیان فلسطین را سانسور میکنند.
سانسور همچنین در رسانهها با قتل هدفمند روزنامهنگاران فلسطینی، و در فضاهای دانشگاهی از طریق تلاش برای سرکوب فعالان دانشجویی که علیه روابط اسرائیل با دانشگاهها اعتراض کردند، رونق گرفت.
سانسور جزء ضروری نسلکشی در فلسطین است، زیرا در راستای حمایت از آپارتاید اسرائیل، برتری سفیدپوستان و تلاش برای مشروعیت بخشیدن به خشونت شهرکنشینان عمل میکند.
فضاهای هنری با حفظ سکوت در قبال نسل کشی اسرائیل، از طریق همسویی ضمنی خود با سرکوبگران و عاملان خشونت استعماری، خود را شریک جرم کرده اند.
سانسور نهادی
سانسور در هنر با دخالت دولتهای غربی حتی فراتر از این نیز کشیده می شود.
درخواست آزادی اطلاعات توسط «اتحادیه برابری تجاری» نشان داد که اخطار «شورای هنر انگلستان» مبنی بر اینکه بیانیههای سیاسی میتواند توافقهای تامین مالی را به هم بزند، در رابطه با درگیری اسرائیل و غزه تدوین شده است.
این درخواست نشان داد که «شورای هنر انگلستان» و وزارت «رسانه، فرهنگ و ورزش» جلسه ای با عنوان «خطر اعتبار مربوط به درگیری اسرائیل در غزه» داشته اند و این قضیه ماهیت آشکار سانسور فلسطین در هنر را تأیید می کند.
همچنین تصادفی نیست که یک وزارتخانه دولتی انتقاد از اسرائیل را توصیه نمی کند، زیرا دولت بریتانیا از سال ۲۰۰۸ بیش از ۵۷۰ میلیون پوند تسلیحات به اسرائیل فروخته است و هیچ برنامه ای برای محدود کردن فروش تسلیحات ندارد.
کمیته برابری نژادی از استاندارد دوگانه «شورای هنر انگلستان» در انتشار بیانیهای در همبستگی با اوکراین در سال ۲۰۲۲ انتقاد کرد و در تقابل با سکوت آنها در قبال فلسطین، قرار داد.
بخش ۳.۱۶ آیین نامه رفتاری ۲۰۱۹ «شورای هنر انگلستان» برای اعضای ملی و شورا بیان می کند: در مورد موضوعاتی که مستقیما با کار شورای هنر انگلستان مرتبط است، شما نباید اظهارات سیاسی کنید یا در هیچ فعالیت سیاسی دیگری شرکت کنید، با این حال شورای هنر انگلستان خود را از این قاعده مستثنی کرده است.
این شورا اعلام کرد که هنر ذاتا سیاسی است و تصمیماتی که توسط سرمایهگذاران هنر اتخاذ میشود تحت تأثیر دولت ایت، بنابراین بیطرفی ساختگی قانعکننده نیست.
استانداردهای دوگانه
انجمن موزهها (MA) بیانیهای درباره آنچه موزهها میتوانند در همبستگی با اوکراین در هفته اول تهاجم روسیه در فوریه ۲۰۲۲ انجام دهند، منتشر کرد، اما این مرکز تنها یک ماه پس از آغاز یکی از مخربترین بمبارانها توسط اسرائیل، بیانیهای درباره فلسطین منتشر کرد و این اقدام هم تحت فشار موزه «دتاکس»، سازمانی متشکل از رنگین پوستان در بخش میراث انجام شد که نامه ای سرگشاده به انجمن موزهها با موضوع »در جستجوی عدالت و ابراز همبستگی با مردم فلسطین» نوشت.
با این حال در بیانیه انجمن موزهها در مورد فلسطین اشارهای نمی شود که موزه ها در همبستگی با فلسطین چه کاری می توانند انجام دهند. این امر باعث ترویج غیرانسانیسازی فلسطینیها میشود، جایی که همبستگی و همدلی ظاهرا مشروط هستند و افسانه بیطرفی و غیرسیاسی بودن موزهها را تقویت میکند.
این در حالی است که کمپین فلسطینی برای تحریم دانشگاهی و فرهنگی اسرائیل از سال ۲۰۰۴ تا کنون ادامه دارد. آنها می گویند که اسرائیل آشکارا از فرهنگ به عنوان نوعی تبلیغات برای توجیه رژیم اشغالگری، استعمار شهرک نشینان و آپارتاید بر مردم فلسطین استفاده می کند.
آمیختگی عمدی ضدصهیونیسم و یهودیستیزی همچنین به نهادهای هنری اجازه می دهد تا صدای فلسطینیهارا سرکوب کنند.
هنر سیاسی و سانسور عمدی
سانسور و حذف عمدی هنر، هنرمندان و حامیان فلسطینی بخشی از نژادپرستی نهادی و میراث امپراتوری بخش فرهنگی است.
نهادهای فرهنگی به دلیل مداخلات خشونت آمیز استعماری در نحوه شکل گیری و استفاده از دانش نقش دارند؛ به همین دلیل است که بی طرفی هنر یک افسانه است و هنر را می توان در برابر ساختارهایی که در آن موجودیت فلسطینی رد و غیرانسانی می شود به کار برد،اما برای اینکه این اتفاق نیفتد باید فرهنگ مراقبت را پرورش دهیم.
سکوت نژادپرستانه
«برابری، تنوع و شمول» و «استعمار زدایی» بارها در بخش فرهنگی صحبت شده است، به ویژه از سال ۲۰۲۰ و تجدید حیات جنبش سیاه پوستان؛ زمانی که سازمان های فرهنگی بیانیه های زیادی منتشر کردند بدون اینکه واقعا بفهمد استعمارزدایی چیست و چگونه باید انجام شود.
کار «برابری، تنوع و شمول» و «استعمار زدایی» به خصوص زمانی که هنرمندان سانسور می شوند، احساس پوچی را منتقل میکند و این در حالی است که سازمان ها از صحبت درباره فلسطین و استعمار شهرک نشینان اسرائیل می ترسند.
تلقی کردن این موضوع به عنوان مسئله ای که برای بحث بسیار پیچیده است، روایتی عمدی است که برای جلوگیری از یادگیری و درک نسل کشی مردم فلسطین و روابط بین اسرائیل و هژمونی امپراتوری اروپایی-آمریکایی، تداوم می یابد.
این در کنار اتهام زدن به کمپین هایی مانند جنبش تحریم بخشی از روشهای سرکوب است، ام نباید اجازه داده شود که هنر و میراث توسط بازیگران دولتی به سلاح تبدیل شود.
صدای هنرمندان فلسطینی بخش جدایی ناپذیر حفظ هویت و فرهنگ فلسطینی است که در آن هنر ابزاری برای تایید مجدد وجود سیاسی است.
همه سازمان های ذکر شده به دلیل ترس از بحث، ترس از تغییر بودجه و حفظ افسانه بی طرفی به این شکل عمل کرده اند.
همچنین با بیانیه شورای هنر انگلیس که کار سیاسی یا فعالانه میتواند توافقنامههای تأمین مالی را به هم بزند، سازمانها هراسناک هستند، اما باید شجاع باشند تا معنایی داشته باشند.
این امر به ویژه برای سیاه پوستان، آسیایی ها و سایر افراد اکثریت جهانی چالش برانگیز است که مجبور به صحبت کردن هستند، اما ممکن است احساس کنند نیاز به خودسانسوری در محل کار دارند، زیرا احتمال بیشتری دارد که به دلیل نژادپرستی نهادی با عواقب اجتماعی یا قانونی مواجه شوند.
نظرسنجی Runnymede نشان داد که سیاهپوستان و اقلیتهای قومی بیشتر از سایرین درخواستهای قوی برای آتشبس در غزه حمایت میکنند و شفقت بیشتری برای مردم فلسطین دارند.
همانطور که تونی موریسون، نویسنده، استاد دانشگاه و برنده جایزه ادبی نوبل اهل آمریکا میگوید: تلاش برای سانسور، گرسنگی دادن، و نابودی ما نشانه های روشنی است که اتفاق مهمی رخ داده است.
نظر شما