به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، دانش آموزانی که عضو هیئت ابناءالرضا متوسطه دوره اول امام رضا(ع) واحد۹ هستند و این روزهای ورود به تعطیلات تابستان زیر چتر موکب عرصه میدان شهدا، با افتخار برای هر کاری که رنگ و بوی خدمت به مهمانان امام هشتم داشته باشد، آمادهاند.
پس از اعلام خدمت در چایخانه در گروههای مدرسه، جمعی۷۰ نفره از دانشآموزان اعلام آمادگی کردند. بعضی از بچههای مدرسه مثل رزمخواه هم آنقدر فعالاند که منتظر هماهنگیهای مدرسه نمیمانند، هر شب خودجوش برای خدمت به چایخانه، سر میزنند.
البته این اولین باری نیست که دانشآموزان دبیرستان امام رضا(ع) برای خدمت به زائران پیشقدم میشدند. در اولین حرکت، گروه سرود مدرسه چند نوبت در ایام و مناسبتها در کنار چایخانه به اجرای برنامه پرداختند.
اما بعدها با دیده شدن توانمندی دانش آموزان و پیگیریهای معاون پرورشی مدرسه، کمکم برخی از نوبتهای خدمت در چایخانه میدان شهدا به بروبچههای امام رضا(ع) محول شد.
شور و شوق خدمت و از آن مهمتر نظم و ترتیبشان در انجام مسئولیت محوله باعث استمرار شیفتهای خدمتی شد؛ طوری که حالا، دو روز از هفته به خدمت دانش آموزان خادم الرضای واحد۹ اختصاص پیدا کرده است.
ناب ترین جای خدمت
مهدی افتاده که مسئول خادمان دانش آموز چایخانه است، سرخط خیلی از فعالیتهای فرهنگی مدرسه مثل گروه سرود است. از او درباره نیت دانش آموزان پرسیدم که چرا یک پسر نوجوان به جای فرو رفتن در گوشی و فضای مجازی، بازی و یا شرکت در یک کلاس تابستانی، برای چنین خدمتی در اوقات خالی خود اقدام میکند؟ در جواب گفت: فقط به نیت خدمت به زائران حضرت رضا(ع). اینکه با یک استکان چای داغ، تشنگی و خستگی تن زائر را میگیریم، لذتبخشترین جای خدمت برای من است.
پرسیدم؛ مثلا خدمت به زائران چه آوردهای برای شمای نوجوان دارد؟ گفت: خیلی برکات. هم برکات دنیوی و هم آخروی. من در امور درسی بهخصوص در ایام امتحانات، با حد متوسط درس خواندن و همزمان پیگیری کردن امور فرهنگی مدرسه، از خدا و امام هشتم مدد میگرفتم و خدا را شکر نتیجه میدهد. همچنین اولین سفر کربلایم را نیز از همین خدمت در هیئات و چایخانه گرفتم.
عاقبت بهخیری
محمدیوسف مریدی هم از آن بچههای پای کار امور فرهنگی مدرسه است که همیشه او را در کنار دوستان هیئتیاش، پیدا میکنی که یک گوشه کار را گرفته است. امتحانات پایه هفتم را داده و به قول خودش آماده رفتن به پایه نهم است.
از او دلیل پیوستن به دانش آموزان خادم موکب را در روزهای آغاز تعطیلات تابستانی جویا شدم، پاسخ داد: یکی از علائقام این است که اوقات خوش و شیرینم را کنار رفقای هیئتیام بگذرانم. لحظات خاطرهانگیزی در طول ایام ماه مبارک رمضان و شبهای قدر با اجرای سرودهای آئینی و پذیرایی از زائران در چایخانه تجربه کردم که من را به ادامه دادن این مسیر در ایام دهه ولایت ترغیب کرد.
او یکی از خاطرات بهیادماندنی این شب و روزهای خدمت را دادن یک لیوان آب خنک دست یک پیرزن عنوان کرد که بعد از رفع عطش، خیلی از ته دل او را دعا کرد که عاقبت بهخیر شود.
امام رضاییهای خوش اخلاق و منظم
اما همه بروبچههای خادم چایخانه اهل مدرسه امام رضا(ع) نبودند. برخیها هم مثل ابوالفضل سلطانیان دانش آموز مدرسه محمد جمال فریدزاده، مهمان موکب هستند که مسئول دم گذاشتن چای و برداشتن کتریهاست، نظرش را درباره همهیئتیهای امام رضاییاش پرسیدم: خوش اخلاقاند و ارتباط خوبی با زائران میگیرند ولی بیشتر از آن، نظم و هماهنگیشان در طول خدمت به چشمم آمد.
پذیرایی همراه با کار فرهنگی
حتی گاهی قدوقامت یکی، دو تا از بچهها به زیر سکوی پذیرایی هم نمیرسید که استکانی چای دست زائران بدهند، ولی در گرمای خردادماه، تند و فرز میپریدند یک لیوان آب خنک از آبسردکن میآوردند و تندتند دست زائران میدادند که از قافله خدمت عقب نمانند.
خدمتگزاری دانش آموزان خادم الرضا، فقط به پذیرایی زیر چتر موکب محدود نمیشد. هر کدام بسته به توان و ظرفیت و سن و سالشان، مسئول وظیفهای بودند. دو، سهتایی از کوچکترها با چند جلد کتاب «عیار» حاوی سخنان رهبری در باب انتخابات در میان عابران میگشتند و با توضیح کوتاهی در باب موضوع کتاب، آن را هدیه میدادند.
دو تای دیگر از دانش آموزان، مسئول جمع آوری کمکها برای مصارف چایخانه بودند. یکی از دانش آموزان هم گوشه یکی از غرفهها، با ردیفی از کتابهای رده سن کودک و نوجوان؛ «چغک»، «خیرالنساء و گندمک»، «آبگینه به مهمانی میرود»، «من میترا نیستم»، رهگذران را به تورق و خرید کتاب تشویق میکرد.
امام رضایی بار آمدم
یک گوشه از چایخانه، گروهی از پسرها آستین بالا زدند و تندتند استکانها را میشویند. کاری که اگر عشق امام رضا(ع) و حضرت قاسم(ع) نبود، بعید بود هیچ کس از آنها ببیند.
ابوالفضل رضایی دانش آموز پایه هشتمی واحد۹ است و ۱۶ ساله. پرسیدم، «یک پسر ۱۶ ساله که تازه از فشار امتحانات خلاص شده و میتواند هر سرگرمی و تفریحی داشته باشد، چرا زیر تیغ آفتاب خرداد، وقتش را توی موکب میگذراند؟» گفت: من دانش آموز مدرسه امام رضا(ع) هستم و از همان اول ورودم تا امروز، در قالب جشن و مراسم سوگواری، اردوهای راهیان نور، اردوهای جهادی، خدمت در بخش خدمات فرش حرم مطهر رضوی و خیلی فعالیتهای فرهنگی دیگر، امام رضایی بار آمدم.
مجدد پرسیدم که حضورش در چایخانه چه دلیل و ماجرایی دارد؟ تعریف کرد که هر سال تابستان سر کار میرود تا پول سفر اربعینش را جمع کند. تأکید کرد که پدرش تمکن هزینه سفرش را دارد ولی میخواهد خودش برای این سفر معنوی همت کند. اما برای خدمت چایخانه اعلام آمادگی کرده که خودش را بسازد و برات کربلایی شدنش را از امام رضا(ع) بگیرد.
میان بُری برای ملکوتی شدن
مقصودش را این طور میرساند که عتبات عالیات، غیر سفرهای تفریحی است که فقط با فراهم کردن پول، چمدان دست بگیری و راهی شوی. سفر روحانی، اسباب و مقدمات دیگری دارد. سفری که از خودت، شناخت ملکوت وجودی و کسب فضائل آغاز میشود تا در مسیر تکامل، راه ملکوت را پیدا کنی. خدمت در چایخانه، همان راه میان بر رشد و تکامل دانش آموزان دبیرستان امام رضا(ع) است.
پایان پیام/
نظر شما