خبرگزاری شبستان-استان فارس؛ مهدی رحمانیان| انتخابات یکی از رخدادهای مهم و تصمیم‌گیری‌های کلان در سیاست است که اثرات عمیقی بر جوامع و کشورها دارد.
تبلیغات انتخاباتی یکی از ابزارهای اصلی برای آگاه‌سازی مردم در فرایند انتخابات است؛ اما، این تبلیغات باید به اخلاق و اصول انسانی پایبند باشند تا فرایند انتخابات باز و عادلانه باشد. اهمیت اخلاق در تبلیغات انتخاباتی بر تضمین شفافیت، رقابت منصفانه و حفظ اعتماد عمومی تأکید دارد.
گاهی مشاهده می‌شود که در فضای انتخابات، اخلاق کنار گذاشته شده و اقدامات نادرست انجام می شود؛ پایبندی به اخلاق در انتخابات مهمترین عاملی است که تضمین می‌کند که فرایند انتخابات منصفانه و شفاف باشد و اعتماد عمومی به افراد تقویت شود.
اخلاق در تبلیغات انتخاباتی باید به عنوان یک اصل اساسی در فرایند انتخابات محسوب شود؛ رعایت اصول اخلاقی در تبلیغات نه تنها به تقویت فرایند انتخابات کمک می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را در جامعه تقویت و دولتی شفاف و پاسخگو را ترویج می‌کند.
بنابراین، نامزدها و ارگان‌های مربوطه باید از اهمیت اخلاق در تبلیغات انتخاباتی آگاه باشند و به طور مستمر به رعایت اصول اخلاقی در این زمینه پایبند باشند.
عمل به اخلاق
«در مورد مسائل اخلاقی، مهم است که انسان فضایل و رذایل اخلاقی را بشناسد حتی درموردش سخن بگوید اما مهمتر از همه عمل به اخلاق است.» این را یک استاد حوزه و دانشگاه می گوید و ادامه می دهد: عمل به توصیه ها و فضایل اخلاقی در دنیا و آخرت بسیار راهگشاست و مورد تاکید بزرگان دین مبین اسلام نیز هست «کُونُوا دُعَاةَ اَلنَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ» یا «کونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ».
آن چیزی که برای شایسته گزینی در عرصه انتخاب و انتخاب اصلح مهم است این که نامزدها پایبند به اصول اخلاقی باشند.
آنگونه که حجت الاسلام محمدحسین مدبر گفته آنچه که دین مبین اسلام را پیش برده و رمز اصلی موفقیت صاحب شریعت یعنی وجود شریف خاتم انبیا محمد مصطفی(ص) و سایر ائمه دین بوده عمل به اخلاق است.
به اذعان وی، وقتی به زندگی علما و بزرگان دین هم نگاه می کنیم بیش از سخن، عمل آنها روی دیگران تاثیرگذار بوده است.
پایبندی به اصول اخلاقی شاخصه انتخاب اصلح
اکنون نیزآن چیزی که برای شایسته گزینی در عرصه انتخاب و انتخاب اصلح مهم است این که نامزدها پایبند به اصول اخلاقی باشند.
حجت الاسلام مدبر معتقد است شخصی که می خواهد الگوی جامعه و سکان دار یکی از مهمترین ارکان نظام مانند قوه مجریه باشد اما پایبند به اخلاق نباشد و تقوا را رعایت نکند بزرگترین دلیل است برای اینکه بدانیم لیاقت این پست و مقام و شأن و جایگاه را ندارد.
درس زندگی
وی با نقل حکایتی از مرحوم علامه محمدتقی جعفری، می گوید: این عالم وارسته نقل می کنند زمانی از کلاس درس دانشگاه تهران بیرون می آمدم و بسیار خسته بودم، یکی از دانشجوها که الان از شخصیت های بنام کشورمان است تقاضا کرد که مسئله ای را برایش توضیح بدهم. نگاه کردم دیدم هیچ جایی برای نشستن نیست، همان جا روی زمین نشستم و برایش توضیح دادم. از این موضوع ده ها سال گذشته بود و آن دانشجو که الان شخصیتی شده بود به من گفت که جناب استاد! من آن توضیحاتی که برایم دادید را اصلا به یاد ندارم اما همین که شما همان جا نشستید و مشکل علمی مرا حل کردید را هیچگاه فراموش نکردم و این تواضع یکی از درس های بزرگ زندگی من شد.
توصیه اخلاقی
مدبر همچنین می گوید: امام امیرالمومنین (ع) از جایی به طرف کوفه محل زمامداری و خلافت خودشان حرکت می کردند. در بین راه با یک نفر غیرمسلمان یا اهل کتاب که ایشان را نمی شناخت هم سفر شدند. در بین راه حرفهای زیادی رد و بدل شد و تاثیر چندانی بر این بنده خدا نداشت. زمانی که می خواستند بر سر دوراهی از همدیگر جدا شوند امام (ع) به احترام این رفیق همسفر چند قدمی او را بدرقه کرد. آن شخص علت را جویا شد حضرت فرمود: پیامبر(ص) ما توصیه کرده که همسفر به گردن شما حقی پیدا می کند و من به احترام شما چند قدمی همراهی کردم.
این عمل کوچک چنان در آن فرد تاثیر می کند که در سفر بعد وقتی حضرت را می بیند و می شناسد و به یاد آن توصیه ساده اخلاقی می افتد مسلمان می شود.
حق با شما بود
عمل به موازین اخلاقی و پایبندی به آن یکی از ملاک ها و معیارها برای اصلحیت شخصی است که می خواهد در یک جایگاهی قرار بگیرد.
مدبر همچنین به نقل حکایتی از مناظره مرحوم فیض کاشانی و ملاخلیل قزوینی از علمای بزرگ، عنوان می کند: ملا خلیل بر دیدگاه خود اصرار داشت و معتقد بود که فیض کاشانی اشتباه می کند. این قضیه گذشت و هرکدام به دیار خود رفتند ملا خلیل بعد از چند روز متوجه شد که حق با فیض کاشانی بوده است. لذا برای پاگذاشتن روی هوای نفس، بار سفر می بندد و با آن وسایل و سختی های قدیم، از قزوین به طرف کاشان حرکت می کند. وقتی به در خانه فیض کاشانی می رسد همانجا با صدای بلند به گونه ای که فیض کاشانی صدای او را بشنود این عبارت را بکار می برد: «یا محسن قد اتاک المسیء» همین دعای مستحبی که ما بعد از اقامه نماز خطاب به خداوند متعال عرض می کنیم. یعنی فلانی حق با شما بود و من اشتباه می کردم و بلافاصله مرکب را برمی گرداند و به سمت دیار خودش به راه می افتد.
این یعنی اخلاق مداری
نمونه دیگر این که مرحوم شهید بهشتی در مناظره ای بین حزب جمهوری و حزب توده وقتی سرکرده حزب توده آیه قرآن را اشتباه می خواند یادداشتی دریافت می کند که شهید اشتباه او را توضیح داده و او اشتباه خودش را تصحیح می کند. بعد از مناظره رئیس حزب توده به مرحوم دکتر بهشتی گفته بود که من و شما در این مناظره رقیب همدیگر بودیم، می توانستی همینجا آبروی مرا ببری و به من بگویی تو که بلد نیستی یک آیه قرآن درست بخوانی چرا استناد می کنی و خلاصه اینجای مناظره یک به صفر به نام خودت تمام می کردی، چرا آبروی مرا جلوی دوربین ها نبردی؟! مرحوم دکتر بهشتی فرموده بودند مگر ما اینجا آمده ایم که با همدیگر بجنگیم که با هر قیمتی پیروز بیرون بیاییم! ما به دنبال حق وحقیقت هستیم و این یعنی اخلاق مداری! اینجا بود که آنها بعدا مستبصر شدند.
پس عمل به موازین اخلاقی و پایبندی به آن یکی از ملاک ها و معیارها برای اصلحیت شخصی است که می خواهد در یک جایگاهی قرار بگیرد که نه تنها خودش بلکه دولت و مملکتش را به سمت و سوی اخلاق مداری و حاکمیت اخلاق سوق بدهد.
نظر شما