به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: ایران نزد بزرگان کشورهای مختلف به عنوان مهد علم و دانش و تربیت اندیشمندانی شناخته میشود که پایههای علوم مختلف در جهان به واسطه آنها شکل گرفته است، به قول پرفسور «برادلی اسمیت» «ایرانیان بی گمان نخستین آموزگاران جهان بودهاند و آنچه مردمان دیگر دارند از ملت ایران آموختهاند»؛ پس سخن گزافی را بر زبان نراندهایم اگر این جمله را همواره تکرار کنیم: «چو ایران نباشد تن من مباد»؛ که این مرز و بوم در ادوار مختلف گهواره پرورش حوزههای مختلف علمی و تمدنی بوده و است و محکمترین سند از این مدعا، موزههای مختلف و آثار متعددی است که از هزاران سال قبل به یادگار باقی مانده است.
اما در این میان با توجه به جایگاه رفیعی که این دیار دارد، قطعا حفظ و گسترش این منبع عظیمِ فرهنگی و تمدنی ارزشمند مستلزم آن است که بتوانیم آن را به درستی به دیگران معرفی یا شرایطی فراهم کنیم که ذیل یک مرکز بزرگ فرهنگی، دستاوردها و پیشرفتهای کشور در عرصههای مختلف به پژوهشگران سایر نقاط جهان معرفی شود؛ بنیاد ایرانشناسی دقیقاً چنین نقشی را ایفا میکند و روسای مختلفاش از همان بدو تاسیس تا به امروز اهتمام اصلی فعالیتهای خود را بر حفظ این جایگاه و نقش قرار داده است.
با توجه به آنچه اشاره شد، در نخستین روزهای تابستان سال ۱۴۰۳ با حضور در بنیاد ایرانشناسی، گفتوگویی مبسوط با دکتر «محمدحسین رجبی دوانی» رئیس این بنیاد داشتیم تا فعالیتها و اقداماتی که در این بنیاد به ویژه در دوره جدید به ثمر نشسته را بررسی کنیم. در ادامه حاصل این گفت وگوی اختصاصی را میخوانید:
در بخش آغازین گفتوگو با توجه به رسالت اصلی بنیاد ایرانشناسی نسبت به معرفی نخبگان و پژوهشگران برجسته، در رابطه با فعالیتهای بنیاد در این عرصه اشارهای داشته باشید و اینکه آیا به تجلیل از بزرگان عرصه علوم انسانی نیز عنایتی ذیل این برنامهها داشته اید؟
از همان ابتدای شروع به کارم در بنیاد (حدود دو سال پیش) همواره با شماری از نخبگان و پیشکسوتان رشتههای مختلف به ویژه علوم انسانی و بالاخص آنچه که مربوط به معرفی ایران باشد ارتباط نزدیک و صمیمی برقرار شد و اهتمام بنیاد بر این بود که از این چهرههای علمی به نحو شایسته تجلیل شود.
برای مثال در سال ۱۴۰۱ که چند ماه از آغاز فعالیت من در بنیاد گذشته بود دیدارهایی را با چند تن از نخبگان از جمله استاد «مهدی محقق» از چهرههای ماندگار داشتیم که البته صرفاً دیدار نبود بلکه بحثهای علمی ارزشمندی نیز ذیل آن صورت پذیرفت؛ همچنین با مرحوم «استاد عبدالله انوار» از اساتید برجسته نسخهشناس کشور نیز ملاقاتی داشتیم که مباحث خوبی نیز در این دیدار جریان گرفت؛ از سوی دیگر دیداری با «استاد کیسخرو خروش» از اساتید برجسته نقاشی انجام شد، هنرمند گرانمایهای که به ویژه در رابطه با انقلاب و ارزشهای انقلابی آثار بدیع و متنوعی را در طول دوران کاری خود خلق کرده است.
البته سال ۱۴۰۱ نیز سلسله نشستهای بزرگداشتی در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد که از جمله آنها میتوان به اختصاص یک روز از هفته پژوهش به منظور برپایی مراسم بزرگداشتِ حدود بیست نفر از نخبگان کشور در عرصههای مختلف اشاره کرد؛ این افراد هر کدام از بدو تاسیس بنیاد ایرانشناسی با این بنیاد همکاری داشتند و به دلیل کهولت سن دیگر توانایی تدریس یا حضور فعال در اجتماعات علمی را نداشتند، ما ذیل این مراسم از این بزرگواران تجلیل به عمل آوردیم و به اندازهای مراسم با استقبال این چهرهها همراه بود که حتی پس از پایان برنامه، حاضر به ترک بنیاد نبودند و تا مدتی در محل برگزاری مراسم حضور داشتند؛ برای مثال در این برنامه ویژه از استاد مهدی محقق، استاد امامی خویی، استاد سمسار، دکتر عظیمی، مرحوم دکتر آذرنوش، دکتر چوبک، دکتر میرانصاری، دکتر رواقی، دکتر خانیپور و مرحوم دکتر حبیبی تقدیر به عمل آمد.
همچنین، در نشست ویژهای با حضور شماری از فرهیختگان و علاقهمندان از دکتر «سید طاهر صباحی» هنرمند متخصص فرشهای ایرانی که از مجموعهداران معروف است، طی مراسمی در بنیاد تجلیل شد، هنرمندی که در کشور ایتالیا زندگی می کند اما همواره ارتباط خود را با هنرمندان این رشته حفظ و قریب بر دویست تخته فرش کم نظیر را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده است.
از سوی دیگر در هفته پژوهش سال گذشته از دو چهره برجسته در قالب نشستهای تخصصی که در دو نوبت برگزار کردیم تجلیل به عمل آوردیم (استاد صفینژاد پدر علم قنات و کاشف بنه و دکتر فرهادی استاد جامعهشناسی)؛ علاوه بر این ضمن نشستی در تجلیل از استاد گریگور یعقوبی، یکی از نقاشان برجسته هموطن ارمنی نمایشگاهی از آثار ایشان در بنیاد برگزار شد که انعکاس گسترده ای در سطح داخلی و خارجی داشت، بسیاری تصورشان بر این بود که در ایران اسلامی، اصلا به اقلیت های مذهبی توجه نمی شود.
با توجه به آنچه که اشاره داشتید مهمترین چشمانداز و فعالیتهای پیشرو بنیاد ایرانشناسی چیست؟ آیا برنامه و هدف محوری تعریف کرده اید؟
در نظر داریم در آینده نَه چندان دور نشان ایرانشناسی را به چهره های برتر و برجسته که در زمینه معرفی و شناخت ایران فعالیت کرده و زحمت کشیدند اهدا کنیم، این نشان در سطح ملی و بین المللی به اندیشمندان فعال در این عرصه اهدا می شود، این مساله با حضور رئیسجمهور شهید و تصویب هیات امنای بنیاد مورد توجه قرار گرفت و بنا شد به مرحله اجرا برسد. علاوه بر این، جایزه ایرانشناسی نیز برای آثار برتر این حوزه در نظر گرفته می شود، با این وصف «نشان ایرانشناسی» به شخص و «جایزه ایرانشناسی» به اثر برتر تعلق خواهد گرفت و به احتمال قوی جایزه به صورت سالانه و نشان به صورت دوسالانه برگزار خواهد شد.
مانع عدم تحقق اجرای این دو مولفه یعنی اهدای نشان و جایزه ایرانشناسی تاکنون چه بوده که موفق به اجرای آن نشدید؟
متاسفانه، از نظر بودجه در مضیقه هستیم، البته با وجودی که هر دو مورد به تصویب رئیسجمهور شهید رسید اما ابلاغ رسمی نشد که بخواهیم بودجه خاص و جداگانه از بودجه بنیاد را برایش داشته باشیم. واقعیت آن است که ما دنبال این هستیم که دولت برای نشان و جایزه ایران شناسی، بودجه جداگانه را تخصیص بدهد، قطعا وقتی از این مساله اطمینان حاصل کردیم در سطح گسترده اطلاعرسانی خواهیم داشت.
شاید برای برخی این پرسش ایجاد شود که وقتی انجمنی مثل آثار و مفاخر فرهنگی یا سازمانی چون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اقدامات مشابهی را در حوزه معرفی فرهنگ ایران و ایرانشناسی دارند، فعالیتهای بنیاد ایرانشناسی در این بین چه جایگاهی دارد و اساساً چه تمایز و تفاوتی با این مراکز دارد؟
البته اگر بخواهیم این دیدگاه را داشته باشیم در این صورت باید این سوال هم ایجاد شود که بنیاد سعدی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی چه فعالیتهایی را انجام میدهند و چه افتراقی با دیگر مراکز مسابه فرهنگی دارند؟ اما باید گفت بین فعالیتهای این چند مجموعه تفاوتهای بسیاری وجود دارد.
وظیفه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، معرفی و تجلیل از چهرههای برجستهای است که در عرصه فرهنگی کشور نقشآفرین بودند، در این راستا سلسله جلساتی در قالب بزرگداشت در انجمن برگزار شده و در نهایت کتابی با محور آن فرهیخته و اندیشمند منتشر می شود، اما این رویکرد تنها یک بخش از فعالیتهای بنیاد ایرانشناسی را تشکیل میدهد چراکه برنامههای ما صرفا منحصر به تجلیل از چهرههای فرهنگی نیست؛ از سوی دیگر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز وظیفه معرفی فرهنگ ایران و انقلاب اسلامی را در سطح بینالملل بر عهده دارد منتهی این سازمان عموما ابعاد اجرایی را در این عرصه بر عهده دارد، ما به تازگی تفاهمنامه بسیار خوبی را با این سازمان به امضا رسانده ایم که طی آن از آنجایی که بخشی از ماموریت بنیاد ارتباط با مراکز ایرانشناسی در نقاط دیگر جهان تعریف شده است در نتیجه با همکاری سازمان فرهنگ این فعالیت را مشترکا انجام میدهیم، بنابراین تداخل و موازی کاری با هیچ یک از فعالیت هایی که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انجام می شود، وجود نداشته و ما صرفا همکاری و تعامل گسترده ای با یکدیگر داریم.
از آنجایی که یکی از فعالیتهای بنیاد جذب دانشجوی ایرانشناسی از داخل و خارج از کشور است، در رابطه با روند این پذیرش دانشجو برای مخاطبان ما صحبت کنید.
ما مجاز هستیم تا علاقهمندانی که از کشورهای دیگر میخواهند دانش ایرانشناسی را بیاموزند به بنیاد جذب کنیم؛ در این راستا تحصیلات تکمیلی در بنیاد تعریف شده و یک رشته دکتری و چهار گرایش کارشناسی ارشد داریم و همواره این روند چه پیش از حضور من در بنیاد و چه پس از آن، ادامه خواهد یافت؛ اتفاقاً قرار است تا با وزارت علوم تفاهمنامهای را به منظور گرفتن سهمیه بورس دانشجویان خارجی برای تحصیل در بنیاد ایرانشناسی امضا کنیم که طی آن از سال آینده پذیرش دانشجوی خارجی به تعداد بیشتر و البته به صورت منظم در بنیاد ایرانشناسی داشته باشیم.
پس از حضور دانشجویان در بنیاد، علاوه بر آموزشهای کلاسیک که ارایه می شود، بعضا دورههای کوتاه مدت نیز برگزار می شود، برای مثال وزارت امور خارجه اعلام می کند که شماری از دانشجویان زبان فارسی در فلان کشور قرار است دیداری از ایران داشته باشند، ذیل این دیدارها بازدیدی از بنیاد ایران شناسی نیز صورت میگیرد و ما در آن یک روز که میزبان این دانشجویان هستیم جلساتی را برگزار کرده و در مورد ظرفیت عظیم تمدنی ایران سخن می گوییم، گفتنی است در راستای گسترش این فعالیتها با برخی کشورها نظیر گرجستان و روسیه تفاهمنامه نیز به امضا رسانده ایم و قرار است که به زودی گروهی از دانشجویان این کشورها در بنیاد حضور یابند.
البته چندی قبل نیز یک هفته برای دانشجویان گرجی برنامه آموزشی برگزار و نیز سفر به اصفهان و شیراز از سوی بنیاد تدارک دیده شد. آن قدر این دوره کوتاه مدت ایرانشناسی برای آنها جالب بود که پیام های فراوانی پس از بازگشت آنها از سوی مسئولان گرجستانی مبنی بر تکرار مجدد این دورهها برای سایر دانشجویان داشتیم.
سرفصلهایی که در بنیاد ایرانشناسی به دانشجویان و شرکتکنندگان در دورهها ارایه میکنید عموما بر چه محوری استوار هستند؟
ما از طریق کنکور سراسری دانشجوی ارشد و دکتری می گیریم، در مورد سرفصل دروس نیز باید بگویم که سرفصلها کاملا مصوب وزارت علوم بوده و از همان بدو تاسیس بنیاد و زمانی که بنا شد تا تحصیلات تکمیلی در بنیاد ارایه شود، یعنی از دوره مرحوم دکتر حبیبی، قرار شد تا پذیرش دانشجو از طریق دانشگاه شهید بهشتی و تحصیلشان در بنیاد صورت پذیرد، البته سیستم گلستان بنیاد به دانشگاه شهید بهشتی متصل است و مدرک دانشجویی که از اینجا فارغالتحصیل می شود امضای روسای بنیاد ایرانشناسی و دانشگاه شهید بهشتی را به شکل توامان دارد.
با توجه به آنچه که تا این مقطع از بحث بیان کردید، چشمانداز و برنامه اصلی شما برای بنیاد ایرانشناسی چیست؟
از آنجایی که اساس کار بنیاد پژوهشمحور است؛ معاونت پژوهشی بنیاد نیز در قالب چهار گروه فعالیتهای خود را سامان داده است و حدود ۲۰ نفر از پژوهشگر این معاونت همواره مشغول تحقیقات تعریف شده خود و ارایه خروجی علمی کار خود هستند. علاوه بر این بنیاد آماده انجام پژوهشهای مشترک با دیگر مراکز است به عنوان مثال قرار است به درخواست سازمان اوقاف، بنیاد در زمینه تحقیق و تدوین دایرةالمعارف امامزادهها و بقاع متبرکه داخل ایران با این سازمان همکاری داشته باشد، به هر صورت از آنجایی که بنیاد با استانهای مختلف کشور در ارتباط مستمر بوده و با آداب و رسوم آنها آشنایی دارد در نتیجه از تاریخچه فرهنگی مذهبی هرکدام از استانها مطلع است و ما به خوبی می توانیم در این زمینه با سازمان اوقاف همکاری داشته باشیم.
فارغ از این، در موارد متعددی نیز برخی پژوهشها را به اساتید برجسته خارج از بنیاد سفارش می دهیم، هرکدام از این کارهای تحقیقاتی در قالبهای مختلف کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت تعریف شده و ارایه می شود. با توجه به آنچه که اشاره شد چشمانداز اصلی ما این است که بتوانیم در سطح ملی و بینالمللی نام بلند بنیاد ایران شناسی را آنگونه که شایسته است ترویج و تبلیغ کنیم به ویژه در سطح جوانان این مرز و بوم تا بتوانیم به ویژه هویت ملی پر افتخار ایرانی اسلامی را آنگونه که بایسته و شایسته است تبیین و معرفی کنیم.
متاسفانه در چند سال اخیر این هویتِ والا، توسط دشمنان و بیگانگان مورد هجمه واقع شده است و سعی دارند که جوانان ما را از هویت خود بیگانه کنند، بنابراین در چنین شرایطی آنچه که میتواند در حوزه فعالیتهای بنیاد موثر واقع شود ایجاد نمایشگاه و موزه دائمیِ تاریخ و تمدن ادوار تاریخی ایران است، در این راستا بنا داریم در قالب سه بخش ایران باستان، ایران دوران اسلامی، ایران دوران انقلاب اسلامی، موزهای دائمی ایجاد کنیم. البته در دوران شهید جمهور، ایجاد این نمایشگاه و موزه به تصویب رسید و قرار شد تا در محوطهای وسیع با معماری مناسب، عظمت دورههای گوناگون به نمایش گذاشته شود؛ اگر خیال ما از تخصیص زمین و سایر مراحل راحت باشد، قطعا راه اندازی این موزه می تواند گام موثری در مسیر فعالیتهای ایرانشناسی باشد، البته که تهیه این امکانات صرفا با حمایتهای دولتی محقق نمی شود و نیاز است که عاشقان ایران اسلامی وارد عمل شوند و مشارکت کنند که در این راستا اطلاعرسانی لازم به زودی انجام می شود.
مرحوم دکتر حبیبی، موسس بنیاد، ساختمان این مجموعه را نیز به شکلی فاخر و مبتنی بر معماری اسلامی ایرانی طراحی کرد و ذیل آن ۱۱ تالار و سالن متناسب برای برگزاری نمایشگاههای موقت و دائمی را تدارک دید. برپایی هرکدام از این نمایشگاهها اقدامی در راستای تحقق این هدف بود؛ اگر بخواهم مثال بزنم در حال حاضر یکی از این تالارها اختصاص به نقاشیهای قهوهخانهای دارد، یک مورد به طبیعت ایران و یک تالار نیز به نسخ خطی و مرمت آنها اختصاص یافته است اما بقیه تالارها خالی هستند و ما گاهی از آنها برای برپایی نمایشگاههای موقت استفاده می کنیم.
البته اخیرا نیز نمایشگاهی از اسناد و مدارک خلیجفارس نیز برگزار کردیم و قصد داریم در آینده نزدیک از بقیه تالارها در راستای راه اندازی چندین نمایشگاه از آثار برخی چهرهها استفاده کنیم و یا نمایشگاه هایی مرتبط با فرهنگ و تمدن ایران را برگزار کنیم؛ در تمامی مواردی که اشاره داشتم امکان بازدید برای عموم و البته به طور خاص دانشجویان و دانشآموزان وجود دارد.
یکی از موزههای ما اختصاص به اشیای تاریخی پیدا خواهد کرد، البته ما به دنبال ایجاد چیزی شبیه موزه ملی ایران نیستیم. آن موزه اصلی و مادر است، هدف ما این است که اگر کسی از خارج و شهرستان به تهران میآید و قصد بازدید از بنیاد را دارد یا دانشجویان و محققان و یا حتی دانش آموزان بتوانند با این آثار آشنا شوند و کلیتی از ایران را در قالب این نمایشگاه ها ببینند، مضاف بر این در جلسهای که هیات امنای بنیاد با رئیس جمهور شهید داشت، ارایه درس ایران شناسی در مدارس به تصویب رسید و بنا شد تا بنیاد طرح این درس را به شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرجع این مساله ارائه کند، بنابراین کلیت طرح به تصویب رسیده و قرار است تا با مشارکت وزارت آموزش و پرورش این درس در سطح مدارس تدریس و ارایه شود.
آیا برنامه برپایی نمایشگاههای بنیاد ایرانشناسی به ویژه آن دسته از نمایشگاههایی که به صورت ثابت در بنیاد برگزار میشوند در آینده تغییر یا افزایش خواهد یافت؟
بله. قرار است علاوه بر آنچه که پیشتر اشاره کردم یکی از تالارها به صنایعدستی استانها اختصاص یابد، همچنین نمایشگاهی به پوشش و لباس ایرانیان از دوره مادها تا عصر کنونی اختصاص داده شود البته همکاران من مشغول پژوهش و طراحی در خصوص محتوای این نمایشگاهها هستند.
نظر شما